جنگ صهیونیزم جهانی علیه مردم بی دفاع غزه آیا جنایت جنگی است یا جنایت علیه بشریت؟

جنایت علیه بشریت به انگلیسی (Crimes against humanity)   اعمال مشخصی هستند که عمداً توسط یک دولت، یا از طرف یک دولت، به‌عنوان بخشی از یک سیاست گسترده یا سازمان‌یافته، معمولاً علیه افراد غیرنظامی، در زمان جنگ یا صلح، انجام می‌شود. جنایت علیه بشریت با جنایت جنگی متفاوت است زیرا جنایت جنگی معمولاً اعمال جداگانه و موردی است که سربازان مرتکب می‌شوند، در حالی که جنایت علیه بشریت در راستای پیش‌برد سیاست یک دولت یا سازمان انجام می‌شود. ماهیت خشونت‌آمیز چنین اعمالی نقض شدید حقوق بشر تلقی می‌شود، از این رو این نام انتخاب شده‌است.

جنایت علیه بشریت، اوّلین بار در دادگاه نورنبرگ به عنوان یک اتهام حقوقی مطرح شد. از آن زمان تاکنون، دادگاه‌های بین‌المللی دیگری مانند دادگاه بین‌المللی کیفری یوگسلاوی سابق، دادگاه بین‌المللی کیفری برای رواندا و دیوان کیفری بین‌المللی، و همچنین دادگاه‌های داخلی کشورها، اتهام جنایت علیه بشریت را مورد پیگرد و رسیدگی قرار داده‌اند. موازین حقوقی جنایت علیه بشریت عمدتاً از طریق تکامل و پیشرفت حقوق بین‌الملل عرفی شکل گرفته‌است. جنایت علیه بشریت تاکنون در قالب یک معاهده بین‌المللی تدوین نشده‌است امّا طی سالیان اخیر تلاش‌هایی در سطح بین‌المللی برای تدوین چنین معاهده‌ای انجام شده‌است.

برخلاف جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت ممکن است هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح انجام شود.. جنایت علیه بشریت به رخدادهای انفرادی و پراکنده توسط چند فرد گفته نمی‌شود بلکه هنگامی محقق می‌شود که ارتکاب جنایات گسترده، بخشی از سیاست یک دولت باشد (هرچند لازم نیست که مباشران ارتکاب جنایت با این سیاست همراه و همدل باشند) یا وقتی که ارتکاب گستردهٔ اعمال قساوت‌بار، از سوی دولت یا یک مقام دفاکتو، تحمل یا تشویق شود. جنایت جنگی، قتل، کشتار، اقدامات ضدانسانی، نسل‌کشی، پاکسازی نژادی، نفی بلد، آزمایش‌های غیراخلاقی بر روی انسان، مجازات‌های غیرقانونی شامل اعدام فراقانونی، استفاده از جنگ‌افزار کشتارجمعی، تروریسم دولتی یا حمایت دولتی از تروریسم، استفاده از جوخه‌های مرگ، آدم‌ربایی و ناپدیدسازی قهری، استفاده نظامی از کودکان، حبس ناعادلانه، برده‌داری، شکنجه، تجاوز جنسی، سرکوب سیاسی، نژادپرستی، آزار و اذیت دینی و دیگر موارد نقض حقوق بشر، ممکن است به حد و آستانه‌ای برسد که مصداق جنایت علیه بشریت محسوب شود البتّه به شرطی که بخشی از یک سیاست و رفتار گسترده و سازمان‌یافته باشد.

جنایت علیه بشریت، مفهوم گسترده‌تری از نسل‌کشی دارد. در جنایت علیه بشریت لازم نیست یک گروه خاص هدف قرار بگیرد بلکه به‌طور کلی، یک جمعیت غیرنظامی شامل گروه‌های سیاسی و غیره ممکن است هدف این جنایات واقع شود. در جنایت علیه بشریت، برخلاف نسل‌کشی، قصد مرتکب به نابودی کل یا بخشی از گروه موردنظر، شرط نیست.

جنایت جنگی به معنای نقض قانون جنگ است و به اقداماتی مانند کشتار عمدی غیرنظامیان یا اسرای جنگی، شکنجه، گروگان‌گیری، تخریب غیرضروری اموال غیرنظامی، تجاوز جنسی در جنگ و غارت گفته می‌شود. ارتکاب جنایت جنگی موجب مسئولیت کیفری فردی برای رزمندگان و هر فردی در ساختار فرماندهی است که دستور هرگونه تلاش برای ارتکاب کشتار جمعی شامل نسل‌کشی و پاکسازی قومی، استفاده نظامی از کودکان و زیر پا گذاشتن تمایز حقوقی میان اصل تناسب و ضرورت نظامی را صادر کرده باشد.

مفهوم جنایت جنگی حاصل مدوّن شدن حقوق بین‌الملل عرفی است که در طول تاریخ در جنگ‌های میان دولت‌های حاکم جاری بوده و به تدریج شکل گرفته است، مانند قانون لیبر (۱۸۶۳) مربوط به ارتش اتحادیه در جنگ داخلی آمریکا و همچنین کنوانسیون‌های ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ لاهه در مورد جنگ‌های بین‌المللی. پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاه‌هایی برای رسیدگی به جنایات جنگی قدرت‌های محور تشکیل شد و اصول حقوقی نورنبرگ را شکل داد، از جمله تعریف جنایت جنگی در حقوق کیفری بین‌المللی. در سال ۱۹۴۹، مفهوم حقوقی جنایات جنگی در کنوانسیون‌های ژنو تعریف شد و تبیین گردید که دولت‌ها می‌توانند درخصوص مرتکبان جنایات جنگی، به صلاحیت قضایی جهانی استناد کرده و آنها را در کشور خود محاکمه کنند، حتی اگر جنایت جنگی در خاک کشور آنها رخ نداده باشد. در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱، دادگاه‌ها و محاکم بین‌المللی دسته‌بندی‌های جدیدی از جنایات جنگی را که بر جنگ‌های داخلی اعمال می‌شود نیز تعریف و مدون کردند.

امید است حقوق بین الملل بتواند بزودی به جرائم عوامل جنایتکار صهیونیزم جهانی و آمریکا را بدلیل جنایت هایی که در غزه علیه زنان و کودکان و بیماران و سالخوردگان و مردم عامه انجام دادند در دادگاه های مربوط رسیدگی نماید.

Hide picture