گفتگوی اختصاصی با استاد حسین فردرو پیرامون نقش مدیریت در تلویزیون ایران

گفتگو با استاد حسین فردرو
تهیه کننده و کارگردان با تجربه و شاخص تلویزیون ایران
سایت فکرورزی: در سوم آذرماه 1401 در خدمت استاد ارجمند جناب آقای حسین فردرو گفتگویی داشتیم که متن را برای استاد و ویرایش نهایی فرستادیم ضمن تشکر از ایشان از آنجا که تاکنون متن ویرایش شده توسط ایشان به سایت نرسیده است بخشی از گفتگو را در این بخش منتشر می کنیم و این به معنای اینست که ممکن است استاد در مورد برخی مطالب نظرات دقیق تر و تکمیلی یا اصلاحی داشته باشند که در هنگام ضبط و پیاده سازی نهایی نشده باشد و مطالب درج شده مورد تایید نهایی استاد قرار نگرفته باشد . همچنان منتظر مطالب نهایی خواهیم بود.
بسمه تعالی
گفتگو با استاد حسین فردرو
تهیه کننده و کارگردان با تجربه و شاخص تلویزیون ایران
سایت فکرورزی: امروز 3 آذرماه 1401 در خدمت استاد ارجمند جناب آقای حسین فردرو هستیم ضمن تشکر از جنابعالی که در این گفتگو شرکت کردید برای اولین سئوال بفرمایید که دیدگاه خودتان را در مورد تلویزیون در جامعه بفرمایید.
حسین فردرو:اینطور که متوجه شدم شما بیشتر می خواهید در مورد وضعیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی صحبت کنیم .کل مقوله تلویزیون بعنوان یک رسانه یک موضوع است و وضعیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یک موضوع دیگر. خود تلویزیون کلا یک وسیله ارتباطی است که مرتب در حال تحول است چه از نظر تکنیکی و چه از نظر کاربردی و در هر دو انتظارات مردم تغییر پیدا می کند و در واقع باید گفت که انواع و اقسام نرم افزارها و سخت افزارها به خدمت گرفته می شود که ما نه سینمای رادیویی باشیم و نه رادیو مصور باشیم و تلویزیون فی نفسه برای این طراحی شده بود که زنده باشد و در ابتدای اختراع هم دستگاه ضبط نداشت یعنی تلویزیون اختراع شد بدون اینکه دستگاه ضبط داشته باشد و اگر می خواست فوتبال یا سخنرانی داشته باشد باید مستقیم پخش می کرد .اشتباه نشود فیلم اختراع شده بود و با پدیده فیلم های سلولویید فیلمبرداری می شد چاپ می شد و و قطع نگاتیو می کردند و بعد می آوردند و پخش می کردند.اما هرچه را که می خواستند زنده باشد باید از تلویزیون پخش کنند . تئاتر هایی که اوائل در همین تلویزیون ایران نمایش داده می شد همگی به صورت زنده اجرا می شد و توانایی در عوامل تلویزیون بود که این برنامه را تجزیه و تحلیل می کردند و دکوپاژ می کردند و ارائه می دادند و شخصی گفت که اختراع دستگاه ضبط برای تلویزیون یک خیانت بود چرا که باعث شد تلویزیون به سینما نزدیک شود و کم کم موقعیتی هم بوجود آورد برای رویایی کردن یا حذف کردن چیزهایی که شما نباید ببینید . الان تکنیک بجایی رسیده که شما با نرم افزارهای ویژه مثل فتوشاپ می توانید شخصی را در کنار شخص دیگری قرار دهید و کم کم بازیگران مجازی دارد شکل می گیرد بخش سرگرمی تلویزیون توسعه یافته است . سینما نیز خود بصورت دیجیتال در آمده است و مثل تلویزیون شده است و از این جهت اگر بخواهیم وارد شویم خیلی اطلاعات موجود است.
سایت فکرورزی : یعنی کارکرد تلویزیون تغییر کرده است
حسین فردرو: بله خیلی تغییر کرده است مثلا امروز تلویزیون بر روی گوشی تلفن همراه داریم که در گذشته چنین پدیده ای جای خیلی تعجب داشت. من بیست سال پیش که فرانسه بودم هیچ تعریفی برای تلویزیون بر روی موبایل وجود نداشت اساسا ساخت برنامه روی گوشی موبایل با ساخت برنامه در مدیوم بزرگ تر فرق می کند مثلا نوع کادربندی و اندازه تصویر برای گوشی موبایل متفاوت می باشد و همچنین نوع وضعیت و نوع صدا برای کسی که تصویر را بر روی صفحه کوچک می بند با الان متفاوت است. تلویزیون یک دوره ای بسیار کلوزآپ یا نمای درشت داشت برای اینکه تلویزیون ها 14 اینچ بود و تصویر درشت و بسته می گرفتند تا مردم دید بهتری بر صحنه داشته باشند ولی الان خانه ها ویدیو پروژکشن دارند….
سایت فکرورزی: یعنی از همه نظر حتی از نظر قالب و فرم و تکنیک همه چیز تغییر کرده است.در گذشته می گفتیم تلویزیون خانواده را دور خود جمع می کند اما حالا نه…
حسین فردرو: همه چیز عوض شده است الان هر شخصی می تواند در اتاق خودش یا به تنهایی تلویزیون را بر روی گوشی تلفن همراه خودش داشته باشد و برنامه مورد نظر خودش را مشاهده نماید.سریال ها در آن موقع مردم را دور هم جمع می کرد و به نوعی موجب همزات پنداری بود و مراد برقی یا سربداران یا خیرالله صندوقچه اسرار را می دیدند و فردا در اجتماع افراد در ارتباط با هم معرفت مشترک داشتند اما حالا کیفیت عوض شده و سریال ها را همه نمی بینند و تازه هم زمان هم نمی بینند برخی صبر می کنند که بقیه سریال را ببینند و اگر خبر آوردند که این سریال دیدنی است در موعد مورد نظرشان آن را تماشا می کنند…
سایت فکرورزی: پس الان ویژگی که برای تلویزیون باقی مانده چیست؟
حسین فردرو: خبر ؛ بنظرم از جنبه فکرورزی و آینده نگری و از جنبه عملکرد در حال حاضرباید بر روی برنامه های زنده و خبر تمرکز کنیم .راهی که اکنون صدا و سیمای ایران به شدت اشتباه طی می کند.
سایت فکرورزی: شما فرمودید که تلویزیون در دوره های مختلف کارکردهایش عوض شده است . ما هم معتقدیم که فرهنگ در دوره های بیست و سی ساله تغییرات مشهود دارد . بنظر شما الان صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران در بیست سال اول فعالیت با بیست سال دوم فعالیتش چقدر تغییر کرده است؟
حسین فردرو:اولا در این مورد باید مطالعات دقیق تری انجام شود و من بر روی آن فکر نکردم ولی آن چیزی که الان می توانم خدمتتان عرض کنم اینست که هیچ جای دنیا سازمان و یا کانال تلویزیون ندیدم که وظیفه اش کارآفرینی و ایجاد اشتغال و نان رسانی به کارمندان باشد بدون اینکه از آن افراد آنچنان انتظار داشته باشد.یعنی اگر یک کانال تلویزیونی را در هر جای دنیا نگاه کنید احتمالا نیروی انسانی 10 درصد تلویزیون ایران است.
سایت فکرورزی: یکی از کانال های موفق خارجی می گفت که کل نیروی انسانی و همکارانش در همه تخصص ها و بخش ها 150 نفر بیشتر نیست
حسین فردرو: ممکن است سفارشات پیمانی هم داشته باشند در تلویزیون ایران نیز چنین روندی هم بوده ولی فعلا شاید سی یا چهل هزار نفر حقوق بگیر دارند که اینها در آینده نزدیک بازنشستگی خواهند داشت و عمرها بحمدالله طولانی تر شده است و مخارج بیشتری به گردن تلویزیون خواهد افتاد و خلاصه تلویزیون از اول انقلاب این وضعیت ایجاد شده بود مثلا اگر نماینده صدا و سیما قرار بود به یک کشور خارجی برود ؛ فردی که فرزندش مریض بود به لحاظ انسانی در اولویت قرار می گرفت تا بتواند فرزندش را معالجه نماید و مسئله لیاقت و شایستگی نبود و موضوع ارتباط افراد بود و این قبیل مسائل…
سایت فکرورزی: حتی شنیده بودیم که گاه صدا و سیما مکانی بود که اگر فردی مانند یک نماینده مجلس کارش در مجلس و نمایندگی تمام می شد در یکی از پست های مدیریتی صدا و سیما قرار می گرفت تا بیکار نباشد…
حسین فردرو:چون تلویزیون به نحوی از دولت جدا بود یک محل بدون بحران و آرامش بخش بود و خیلی از مدیران خودشان را در آن وضعیت ثبت می کردند اما از نظر عملکرد بخواهم اشاره کنم در بیست سال اول مصاحبه ای دارم که در آنجا عنوان کردم از نظر بازوی نظام بودن و خدمت گزاری نقشی که تلویزیون برای داشته از سپاه هم مهم تر بوده است.در بیست سال اول سپاه کم خدمت نکرد جنگ داشت و مشکلات و شهادت و غیره و من اعتقادم این بود که صدا و سیما مردم را به نظام خوش بین تر کرده است اما حالا می گویم که هر چه فریاد دارید بر سر صدا و سیما بزنید چون در بیست سال دوم کارکردش کم شده است . یعنی مرتبط یک مجموعه موارد را که می توانستند اشکالاتش را گزارش بدهند برای اینکه صندلی خودشان را حفظ کنند گزارش نکردند واگر از نظر مدیریت بررسی کنیم مدیرانی داشتیم که خودش پاسخگو بود به مقامات مختلف وبه قم و به هرشخصی که اعتراض داشت پاسخگو بود و دیگر تشنج بین مدیرانش بوجود نمی آورد و آن راه و عملکرد و هدفی که داشت خودش پاسخگوی تصمیمات و عملکرد سازمان بود . اما مدیران بعدی که آمدند پاسخگو بودند و لی مدیران را می فرستادند که بروند و پاسخ اعتراضات مختلف را بدهند … کم کم مدیران تضعیف شدند و بله قربان گو شدند.عده ای که تجربه داشتند به مرور بازنشسته شدند و عده ای هم که اصلا شناخت نداشتند و افرادی مدیر شدند که می خواستند زندگی کنند و حوصله پاسخگویی و ایستادگی نداشتند و در مقابل فشارهای مختلف دستگاه ها و مسئولین کشور تسلیم بودند. همچنین بدلایل مختلف بسیار بیننده تلویزیون کم شد اولا با توسعه وسایل ارتباطی حق انتخاب تماشاگران بیشتر شد و کانال های خارجی فارسی زبان فراوان شد و تلویزیون خودش هم با خودش رقابت کرد و بعد از یک کانال و دو کانال به سی کانال و بعد 130 کانال و کلی هم کانال خارج از کشور که مسلما تعداد بینندگان هر کانال کمتر می شود. ولی بجای اینکه تلاش کند خودش را جزء کانال های پر بیننده حق انتخاب تماشاگر بگذارد ؛ تماشاگر علی رغم علاقه ای که به تلویزیون ایران داشت بخاطر ملی گرایی بخاطرخودی بودنش اما کم کم احساس می کرد براش خیلی قابل استفاده نیست…
سایت فکرورزی: تولیدات هم کم شد؟
حسین فردرو: تولیدات به نحوی غیر قابل استفاده شد یعنی همش روی سوژه هایی تمرکز می کنید که نسبت به گذشته تان نارضایی بوجود می آورد و ناراحتی و عدم اعتماد بنفس ایجاد می کند و گذشته بسیار بد در دوره های تاریخی قبلی و گذشته ای که پدران ما را همه بدبخت و بیچاره نمایش می دهد وگذشته گرایی مفرط… شما تا یک حدی می توانید از آنها بهره مند شوید … مقادیری هم روی تولیدای حساب کند که در خارج از کشور استقبال شود اما مواردی را مطرح کردند که بدتر برای شان دردسر شد کارهای پر خرجی که بعد از تولید باید بصورت زیر زمینی در خارج پخش می شد در صورتی که می توانست سریالی باشد که پول ساز باشد و مثل صادراتی که امروز بحث کشور است درآمد برای کشور بوجود بیاورد … این را که اصلا خط زدند می توانست مثل تولیدات تلویزیونی ترکیه درآمد زا باشد بد یا خوب تولیدات سریالی آن در هشتاد کشور پخش می شود و ما می توانستیم خوب آن را بسازیم حالا اگر هشتاد تا نمی شد دربیست تا کشور پخش شود همه کشورها که لات نیستند و همه کشورها که مردم آن غیر اخلاقی نیستند و از کارهای خوب جدی استقبال می کنند.اما از شعار بیچاره شدیم.مطالبی که بدون اینکه لازم باشد اثبات کنی و بگویی و عقب بشینی .مثلا یک مواردی جزء آرمان های ماست آن اشکالی ندارد برایش برنامه می سازی و تبلیغ می کنی ؛ ولی داری شعار میدهی که من دارم اینکار را می کنم ولی نمی کنی .این بدتر می شود. یا اینکه به یک چیزی اعتقاد نداری و می خواهی انجامش دهی و نمی توانی از آن خوب دفاع کنی ؛ این مسئله را غامض کرد …
سایت فکرورزی: به نحوی هم تک صدایی شد؟
حسین فردرو: برای مثال تلویزیون یک برنامه محور گفتگوداشته باشد که دو نفر بنشینند و دیدگاه های مختلف با هم گفتگو کنند جذاب است یا بنشینید کلاس درس گوش کنید.کلاس درس هم می تواند برای خودش معرفت و هویتی داشته باشد ولی به شرطی که شما بخواهید درس یاد بگیرید . یکی از نقش های تلویزیون در بخش آموزشی است و میتواند از مهد کودک تا دانشگاه را پوشش دهد . اما فکر نکنم در بخش آموزشی هم موفق بوده باشد. چون ما مشکلی در صدا و سیمای خودمان داریم که نمی توانیم همه چیز را مطرح کنیم در دانشگاه ابعاد مختلف یک موضوع مطرح می شود و تجزیه و تحلیل می شود …شما می دانید که وقتی شخصی حرفی را می زند باید مسئولیت حرفش را بپذیرد اما در تلویزیون کسی مسئول نیست و در واقع نظام مسئول شده است. بحاطر همین مثلا اگر بخواهید در مورد لقاح مصنوعی بخواهید برنامه ای پخش کنید که یک جریان علمی است اول باید ببینید که این از دیدگاه مذهبی لقاح قابل قبول است یا نه و بعد می توانید این را مطرح کنید پس دیگردانشگاه نیستید….این نمی تواند یک دانشگاه باشد …. روزی تلویزیون بدبخت شد که با مسجد رقابت کرد . باید بدانیم که مسجد جایگاه خودش را دارد حتی در زمان شاه روزهای شهادت ائمه علیه السلام ، تلویزیون تعطیل بود و مردم می رفتند عزاداری می کردند.ما می خواهیم سریالی بسازیم مذهبی و متناسب با آن روز و مردم هم دیگر مسجد نمی روند…و روحانیون دیدند مسجد تعطیل شده راه افتادند و آمدند تلویزیون از تریبون بزرگ هم بیشتر راضی بودند. بجای تربیون چهارصد نفری چرا چهل هزار نفری نباشد…چرا چهارصد هزار نفری نباشد… برنامه ریزی های که تلویزیون می کرد دقیقا در این مسیر بود که می خواست مسجد شود خوب روحانیون گفتند رییس مسجد چه کسی باید باشد ….
سایت فکرورزی: چیزهای عجیبی می بینیم مثلا می خواهند در تلویزیون بگویند یک راهپیمایی خیلی مهم است و در شش کانال همزمان بصورت مستقیم یک تصویر را با مجری های متفاوت از آن مراسم پخش می کنند
حسین فردرو:در هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نمی افتد برای اینکه شما احساس می کنید که همه تلویزیون ها می خواهند حرف نو بزنند ولی ما می خواهیم اثبات موردی را بکنیم که مثلا این موضوع آنقدر مهم است که همه کانال ها را به آن اختصاص می دهیم ؛ غافل از اینکه اگر تماشاگر به آن مسئله علاقمند نباشد هیچکدام را نگاه نمی کند .
سایت فکرورزی: شاید مدیران آن کانال ها مجبورند برای اثبات خودشان همزمان هم که شده به آن موضوع بپردازند بدون اینکه شیوه و روش و قالب کار را اگر شده کمی تغییر دهند؟
حسین فردرو:بدیهی است افرادی را انتخاب می کنند که همین ذهنیت را داشته باشند و یک مشکل دیگر اینکه صدا و سیما برای شعائر کشور و روزهای خاص تعریف شده که خودش بیاید آنجا را شلوغ کند . شما بگویید آیا یک خبرنگار و یک دوربین تلویزیونی بیاید با صد تا دوربین بیاید تفاوتی ندارد؟صد دوربین نشان دهنده اهمیت بیشتری است و بنابر این جمعیت زیادتری هم می آیند که می خواهند در دوربین ها دیده شوند.این مشکلی است که صدا و سیما برای خودش درست کرده است اگر تلویزیون نماز جمعه نرود ممکن است هفته بعد کسی نماز جمعه نرود…اما به این فکر نکردیم که بالاخره بیننده خودمان را از دست می دهیم . مثلا در حوزه قرآنی صدا و سیما سالی شصت هزار ساعت فقط وقت سیستم اذان گاهی است و چهارده نفر بیشتر اجازه ندارند اذان بگویند.اذان ها هم تکراری می شود.بجای اینکه جای معرفی ستارگان بوجود آید و سبک های خاص مشخص شود و تازه هر چه وسعت عملیاتی پخش ما زیادتر می شود بخش محتوایی مان را می خواهند محدود تر کنند و ترس از اینکه ستاره ای ساخته شود و نه فقط در برنامه های مذهبی در برنامه های هنری و ورزشی بخاطر معرفی قطره چکانی عوامل و ستاره هایی که توسط رسانه ها خلق می شوند خود صدا و سیما اسیر می شود سالها می گذرد که جوانی معرفی شود و سلبریتی شود و نمی گذاریم هر سال در مسابقات استعداد یابی جوان ها و نیروهای بیشتری معرفی شوند کم کم ریزیش ها زیادتر می شود و تعداد محدودی عوامل معرفی شده داریم که اسیر آن تعداد محدود هم می شویم و از سلبریتی ها نیز نمیتوانید استفاده کنیم.
سایت فکرورزی: خوب پس صدا و سیما در سالهای اخیر کارکردهای منفی اش افزایش یافته است و دچار کمبود تماشاگر هم شد؟
حسین فردرو: کل سیستم صدا و سیما بطوری کنترل و طراحی شد که هویت مردم را که فراموش کرد هیچی هویت خودش را هم از دست داد.ما نمی دانیم در کجا می توانیم روی تلویزیون حساب کنیم برای مثال در آخرین مسابقات فوتبالی که در کشور داریم مسابقه فوتبال ایران و انگلیس در قطر بود و شنیدیم که عده ای در ورزشگاه علیه ورزش کارهای ما شعار دادند در صورتی که پخش صدا و سیما سی ثانیه با تاخیر پخش می شود و صدای محیط برخی اوقات بسته می شد و فقط صدای مجری می آمد و عصبی بودن بازیکنان فوتبال به تماشاگر منتقل می شد ولی دلیل آن برای تماشاگر مشخص نبود.اما همه دنیا فهمیدند که عده ای در ورزشگاه شعار منفی داده اند و به ورزشکارها توهین می کرده اند.آیا مسئولان ممیزی به این فکر کرده اند که دوره پنهان کاری گذشته است با توجه به تعدد رسانه ها و حتی پخش از طریق تلفن های همراه باید واقعیت ها را نشان دهیم تا مردم بدانند چرا تیم فوتبال دچار تنش بوده است….مثال دیگر در همین مورد شخصی پرچم انگلیس بدست دارد و اگر تحقیق کنیم می فهمیم که این فرد اصلا ایرانی مقیم انگلیس است و نسبت به تیم انگلیس تعصب دارد و تابعیت انگلیس دارد و ممکن است اصلا با نظام ایران مشکلی نداشته باشد و اصلا دوست داشته تیم انگلیس را تشویق نماید.اگر ما واقعیت ها را منعکس نکنیم در تحلیل وضعیت دچار مشکل می شویم .در آنجا چندین دوربین است و حتی با دوربین موبایل می توانید خبر گزارش کنید و بی خبری به یک شکلی بی عرضگی رسانه ای است …..
سایت فکرورزی: بنظر می رسد تلویزیون به عنوان یک کانال رسمی نظام دچار معذوریت های فراوان شده است.
حسین فردرو:این نکته مهمی بود. الان بحث رسانه ای بصورتی در آمده که رسانه ها در بیان اخبار و وقایع به استناد دیگر افراد و کارشناسان می پردازند و رسانه خودش مسئولیت را خودش بصورت مستقیم بعهده نمی گیرد. حتی تلویزیون های مخالف در زیر نویس صحبت های مهمانان می نویسند که نظر میهمان برنامه لزوما نظر ما نیست .
الان اخبار می گوید ادی جکسون گزارش می دهد هر شخصی بخواهد بداند این شخص کیست می بیند فردی طرفدار اسراییلی هاست و اخبار ارائه می دهد که مربوط به یهودی هاست و شخص دیگری نظر دیگر دارد می رود سی ان ان نگاه می کند .یکی به اسلحه اعتقاد دارد و دیگری به …افراد را برای مخاطب شناسایی می کنند و می گویند برو زیر پرچم هر کسی می خواهی باش ….
سایت فکرورزی: راه نجات صدا و سیما از وضعیت بی اعتبار شدن چیست؟
حسین فردرو: نیازمند سیاستگذاری کلان است و منشوری باید تهیه شود که به آن اعتقاد داشته باشند و به آن عمل نمایند تا بتدریج عملکرد ها و کارکردها بصورت رسانه حرفه ای در آید.بزودی می فهمند که ساختن سریال برای تلویزیون مخاطب جمع نمی کند .بزودی می فهمند که تلوبیون بیشتر مشتری سریال دارد.بزودی فضای مجازی حاکم می شود.اگر فضای مجازی را راه اندازی نکنند نهایتا مردم به سمت کانال های خارجی می روند.هر چقدر سانسور بکنی مردم اشتیاق پیدا می کنند تا از دیگر کانال ها ببینند و بشنوند.تلویزیون باید در همه زمینه ها مدارا کند . در زمینه موسیقی و ورزش …. به اعتقاد من دو میلیونی که شما می گویید بیننده صدا و سیما هستند می تواند همه ما باشیم اما در نهایت دو میلیون بیینده می تواند برای بهترین کانال ما وجود داشته باشد. یعنی در برخی مواقع ممکن است 500 نفر یک برنامه را ببینند که آن هم تصادفی باشد در بقالی در آرایشگاه و در فرودگاه و در مراکز عمومی…حالا یکنفر باید این را به مدیران ارشد تلویزیون بگوید…تلویزیون باید رقابت ایجاد کند.
سایت فکرورزی: بنظرم صدا و سیما اگر بخواهد ملی باشد باید صدای همه باشد ومخاطب خودش را گسترش دهد و نمی تواند تک صدایی باشد درسته؟
حسین فردرو:جنبه های مختلف دارد بخشی بوی محدودیت می دهد مثلا در بخش موسیقی و حجاب بوی محدودیت می دهد نه آزادی . در حالی که در اول انقلاب من خودم اولین کسی بودم که در ساخت فیلم سینمایی دسیسه بازیگران زن فیلم حجاب نداشتند چرا که داستان در یک کشور خارجی می گذشت و پرستاران بیمارستان نمی توانستند مانند ایران دارای حجاب باشند .شبکه از دفتر امام (ره) استعلام کرد و مجوز گرفت …من دوست دارم بعنوان یک برنامه ساز برنامه ام دیده شود و اینها را به لحاظ سیاسی نمی گویم و برای بهتر بودن فعالیت ها سخن می گویم .برخی اوقات در برنامه های صدا و سیما بوی ریا و وانمود کردن می آید شما اکثرا می بینید که جوانگرایی شده و مدیران جوان حضور پیدا کرده اند اما اولین چیزی که یاد گرفته اند اینست که کفش ها در بیاورند و دمپایی بپوشند و جوراب هایشان را در جیب شلوارشان بگذارند که یعنی آماده وضو گرفتن هستند و جانماز خودشان را در اتاق کار تا بعد از ظهر پهن کنند که نشان دهند وقت اقامه نماز هم ندارند…
سایت فکرورزی: بنظر می رسد عملیات فعلی صدا و سیما گاهی بر عکس ضد وفاق ملی و وحدت ملی است؟
حسین فردرو:مسئله پیچیده تر از این هاست باید بجای این شوراهای سیاستگذاری و ناظر گروه های تحلیل گر در صدا و سیما بیایند و از مردم کمک بگیرند و نظر خواهی کنند.باید بر روی وضعیت آینده تحولات ابزارهای ارتباطی و رسانه ای فکر کنند و به رسانه های مکمل بیاندیشند. کانال ها باید هر یک هویت و شخصیت ویژه خودشان را داشته باشند تا انواع مخاطبین را جذب کنند و در حالی که رشد فکری مردم در حال افزایش است نباید رشد فکری دست اندرکاران کاهش داشته باشد.اگر به تحلیل ها توجه نکنند روز به روز مخاطبین کمتری برای این نوع شبکه ها و کانال ها قابل پیش بینی است.
سایت فکروری: ممنون که در این گفتگو شرکت کردید