توهم نخبگی- یاداشت های فرهنگی محسن فردرو
بسمه تعالی
توهم نخبگی
یاداشت های فرهنگی محسن فردرو
با اصطلاح توهم نخبگی آشنایی دارید و این نوع توهم بصورت های گوناگون توسط محققین و نویسندگان تشریح و تبیین شده است.در روزهای اخیر که بحث کاندیداتوری برای ریاست جمهوری مطرح شده است و قبلا در بحث کاندیداتوری مجلس و کاندیداهای شوراهای شهر، بیشتر شاهد توهم نخبگی افرادی هستیم که خود را شایسته پست های اجرایی و سیاسی می بینند.
بنظرم این نوع توهم از نوع پریشان پنداری حسی نیست یعنی ربطی به درک اشتباه حواس پنجگانه ندارد و بیماری تعریف نمی شود. بلکه نوعی پریشان پنداری اطلاعاتی و ضعف فرهنگی است که بخاطر عدم درک واقعیت های دنیای اطراف مان بوجود می آید.
من فکر می کنم توهم نخبگی حاصل فرهنگ مجیز گویی و تملق گویی و چرب زبانی و چاپلوسی است.این فرهنگ که گاهی عمومیت هم می یابد موجب می شود افراد تحلیل درستی از موقعیت و شخصیت و توانایی های خود نداشته باشند و خود را شایسته انواع پست ها و مسئولیت ها بدانند.
اکثر افرادی که خود را نخبه می دانند از استعداد ذاتی و پشتکاری برخوردارند که در همه کارها دخالت نمایند و خود را متخصص بدانند. توهم نخبگی چند دام اساسی دارد : توهم ثروت و توهم قدرت و توهم دانش و توهم مقایسه.
پیشرفت در کشور ما نیز همواره از این سه ضربه خورده است.گاهی سعی شده است با تاکید بر سرمایه و سرمایه گذاری پیشرفت صورت گیرد و گاهی پیشرفت با تاکید بر قدرت و گاهی هم با تاکید بر اندیشه جلو رفته ایم و در بیشتر موارد در توهم مقایسه سعی کرده ایم روش های دیگران را بکار بگیریم و یا خودمان را در مقایسه برتر از دیگران بدانیم. در بیشتر موارد اشخاصی که به ثروت و قدرت یا اطلاعات بیشتر دسترسی دارند خود را شایسته تر از دیگران می پندارند.
مشکل مقایسه وقتی بیشتر اهمیت دارد که افراد قبلی که بر منصب ها و مسئولیت ها قرار گرفته باشند شایستگی لازم را نداشته باشند و بعدی ها نیز بنا به مقایسه، خود را برتر از آنان بیابند.
در مجموع در توهم نخبگی نوعی عشق افراطی و شیفتگی به خود قابل مشاهده است که به تکبر منتهی می شود و در قالب لزوم خدمت به دیگران توجیه می شود. برخی از مشاغل بالقوه تقویت کننده خودشیفتگی و نگاه متکبرانه به سایر افراد و خود برتر بینی منزلتی هستند. مدیران و نمایندگان و وزراء و سلبریتی ها و حتی گاهی روشنفکران و اساتید دانشگاه که دارای پیشینه منزلتی و شهرت رسانه ای باشند معمولا آسیب پذیر تر از بقیه هستند و آمادگی دارند رفتارهای خود بزرگ بینانه از خود نشان دهند.
نقش فرهیختگان جامعه در کاهش تاثیر این توهم دوری از چاپلوسی و تملق گرایی و بیان حقیقت به این نوع اشخاص است . بدیهی است یکی از ویژگی های افراد توهم زده اینست که حاضر به پذیرش واقعیت ها و قبول نقاط ضعف و عدم کارایی خود نیستند و منتقدین را بشدت از خود دور می کنند.
نقش عموم مردم نیز در این مهم اینست که سعی کنند در دام خود بزرگ بینی این افراد قرار نگیرند و هر شخصی را متناسب با کارایی و توانایی و تخصص های قبلی اش ارزیابی و پذیرش نمایند.
در توهم نخبگی نوعی فرصت طلبی و منفعت طلبی و گروه گرایی و جاه طلبی پنهان شده وجود دارد که در هر مورد اگر بخوبی دقت کنید قابل مشاهده خواهد بود.
16 فروردین 1400