شناخت نیروهای موثر بر زندگی ما
شناخت نیروهای موثر بر زندگی ما
کارشناسان دفتر آینده پژوهی
مطالعه اولیه
چارچوب فکری:
انرژي منشاء اصلي و اساس زندگي انسان ها است. ما برای انجام کارهای مان نیاز به انرژی داریم. اشکال مختلف انرژی از قبیل مکانیکی، حرارتی، الکتریکی و شیمیایی وجود دارد. بدون وجود انرژی هیچ حرکتی امکانپذیر نمیباشد. ما برای رشد و زندگی به انرژی نیازمندیم . انرژی از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود اما نابود نمی شود.به میزانی که ما از انرژی در واحد زمان استفاده میکنیم دارای قدرت یا نیروی بیشتری خواهیم بود. انرژی به شکلهای مختلف پدیدار میشود. بدن انسان يک نمونه از دستگاه تبديل انرژي است غذا را به نیرو تبديل ميکند، که ميتواند براي انجام کار استفاده شود. برای تبدیل هر نوع انرژی دستگاه ویژه ای نیاز است تا آن نوع انرژی را به نیروی کار تبدیل نماید. اگر بشر بتواند با ساخت ماشینها یا طراحی ابزارها انرژیهای گوناگون را به نیرو تبدیل نماید؛ فرصتهای جدیدی در پیش روی وی فراهم خواهد شد. انرژی الکتریکی و انرژیهای نوین تواناییهای بشر را چندین برابر ساختهاند و نیروی بیشتری برای بشر فراهم آمده است. نور مرئی تابش الکترومغناطیسی است که به چشم انسان مرئی و مسئول حس بینایی است. نور مرئی با طول موجی از حدود 380 تا حدود 740 نانومترجای دارد. محدوده نور مرئی بین دو نور نامرئی مادون قرمز، که در طول موجهای بلندتر و نور نامرئی ماوراء بنفش، که در طول موجهای کوتاهتر یافت میشود قرار دارد. به نور در فارسی پرتو هم میگویند. خواص نور و نحوه تولید سرعت نور در محیطهای مختلف متفاوت است که بیشترین آن در خلاء و یا بطور تقریبی در هوا است در داخل ماده به پارامترهای متفاوتی بر حسب حالت و خواص الکترومغناطیسی ماده وابسته است. در طبیعت در طول موجهای مختلف مشاهده شده امّا مشهورترین آن نور سفید است که یک نور مرکب از سایر طول موج هاست. سال نوری طبق تعریف برابر است با مسافتی که نور در خلاء در مدت یک سال طی میکند. یک سال برابر است با ۳۶۵٫۲۵ روز که هر روز معادل ۸۶،۴۰۰ ثانیه میباشد، که با احتساب تعریف سرعت نور به مقدار ۲۹۹،۷۹۲،۴۵۸ متر بر ثانیه، مقدار مسافت سال نوری معادل ۹،۴۶۰،۷۳۰،۴۷۲،۵۸۰،۸۰۰ متر خواهد بود.
Bruce Tyno از دانشگاه واشنگتن موفق شده است تا فرکانس یا بسامد الکترومغناطیس اطراف بدن انسان، دورو بر غذاها و بسیاری از چیزهای دیگر را به هرتز اندازه گیری کند.او توانسته اندازه گیری کند بدن یک انسان سالم بین ۶۲ تا ۶۸ هرتز فرکانس دارد. بدن بیماران مبتلا به سرطان را که در مراحل آخر بیماری بودند با اندازه ۲۴ هرتز به دست آورد.فرکانس بدن بیماران مبتلا به باکتری کاندیدای دستگاه گوارش عدد ۵۰ هرتز را نشان می داد. افراد مبتلا به ویروس Epstein-Barr هم بدن شان فرکانسی بین ۵۰ تا ۵۲ هرتز داشت.فیزیک کوانتوم هم ثابت کرده است اگر دو ماده با فرکانس متفاوت در کنار یک دیگر قرار گیرند ماده ای که دارای فرکانس بیشتر است بر ماده ای که فرکانس کمتر دارد تاثیر گذاشته فرکانس آن را بیشتر می کند.انرژی های اطراف ما بر امواج و ارتعاشات تاثیر می گذارد. امروزه ارتعاشات یا امواجی که از پست های برق، دکل های تقویت آنتن دهی موبایل، وای فای خانگی و تلفن همراه شخصی دریافت می کنیم هم به این موارد اضافه شده است.گیاهانی که ما میل می کنیم از هسته مرکزی زمین با فرکانس ۵۲۸ هرتز تغذیه می کنند. راه های ساده برای جذب انرژی های خوب وجود دارد. احساسات هم انرژی هستند. اگر احساس های بد را درون خودمان ذخیره کنیم یا مدام در معرض احساسات بد و سمی دیگران قرار گیریم سالم نخواهیم بود.
در بقایای تمدن سومری کتیبه هایی مربوط به ستاره شناسی یافت شده است که قدمت آنها به 25000 سال قبل از میلاد مسیح می رسد . استادان ماوراءالطبیعه سومری دریافتند هر اتفاقی که برای انسان رخ می دهد یه نوعی به انرژی ستارگان ارتباط دارد . در سال 1920 یک دانشمند روسی بنام چیجفسکی مطالعات کاملی در این خصوص انجام داد و متوجه شد هر یازده سال یکبار انفجارهای عظیمی در خورشید رخ می دهد .او با بررسی یک دوره هفتصد ساله دریافت ، همیشه همزمان با پدیده انفجار خورشیدی یک جنگ ، اغتشاش و یا نابسامانی در کره زمین اتفاق می افتد . محاسبات و مشاهدات او که یک دوره هفتصد ساله را پوشش می داد ، آنقدر علمی و دقیق بود که رد کردن نظریه او را دشوار ساخته بود . در واقع خورشید یک ارگانیسم زنده ، پویا و آتشین است . حالات خورشید هر لحظه تغییر می کند و زمانی که اندکی تغییر در حالات خورشید به وجود آید ، زمین نیز تحت تاثیر قرار می گیرد . بعدها یک فیزیکدان سویسی بنام پاراسلوس با مطالعات بیشتری در این زمینه به کشف جدیدی نایل آمد . او کشف کرد انسان زمانی بیمار می شود که هماهنگی بین او و چیدمانی از ستارگان که در زمان تولدش وجود داشته است از بین برود . او معتقد بود که هر ستاره یا سیاره ای از طریق حرکت و جابجایی در فضا ارتعاشات منحصر به فردی را تولید می کند . مجموع ارتعاشات اجرام آسمانی یک توازن نرژی تولید می کند که توازن کیهانی نامیده می شود . در سال 1950 گئورگی گیاردی دانش جدیدی بنام شیمی کیهانی را به وجود آورد . او پس از انجام آزمایشات متعدد به روش علمی اثبات کرد کل جهان یک وحدت بنیادین و یک جسم یکپارچه است . یعنی هیچیک از اعضاء آن از هم منفک نیستند و به یکدیگر متصل هستند . پس اگر قسمتی از این جسم دستخوش تغییر گردد کل جسم مرتعش می شود و همه بخش های آن تحت تاثیر قرار می گیرند . پس با به وجود آمدن تغییر در هر ستاره ای ، در هر فاصله از زمین که باشد ، ضربان ما دچار تغییر خواهد شد . وقتی خورشید در شرایط و موقعیت خاصی قرار می گیرد گردش خون ما نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت . دکتر تاماتوی از ژاپن هم کشف کرد که شدت طوفان های اتمی خورشید بر ضخامت گلبول های خون به خصوص در آقایان تاثیرات فراوان دارد . در زمینه تاثیر چیدمان ستارگان بر حیات انسان مطالعات زیادی انجام شده است . به عنوان مثال می دانیم که اقیانوس ها تحت تاثیر حالات ماه قرار می گیرند . حال اگر در نظر داشته باشیم که نسبت آب و نمک موجود در اقیانوس ها دقیقاً مشابه نسبت آب و نمک بدن انسان است آنگاه نتیجه خواهیم گرفت که آب بدن انسان نیز همانند اقیانوس ها تحت تاثیر نیروی ماه قرار می گیرد . پروفسور براون تحقیق جالبی را انجام داده است . او نمودار تولد بسیاری از نظامیان ، پزشکان و متخصصین مشهور را جمع آوری کرده و با بررسی این نمودارها متوجه شد افرادی که تخصص های یکسانی دارند اکثراً تحت چیدمان مشابهی از ستارگان متولد شده اند .به عنوان مثال دریافت ، سیاره مریخ تاثیر زیادی بر زندگی نظامیان مشهور داشته است . از گذشته تا امروز ستاره شناسی غیر تخصصی منبع خرافات و اعتقاد کورکورانه به حساب آمده است. . اما ستاره شناسی می تواند کاملا علمی باشد . علم به معنای بررسی و تحقیق و رابطه بین علت و معلول . در ستاره شناسی گفته می شود هیچ اتفاقی در روی کره زمین بدون علت نیست حتی اگر ما از علت آن آگاه نباشیم . به طور کلی می توان گفت ستاره شناسی تلاش برای کاوش در آینده به روش های مختلف است . یکی از متداول ترین روش ها ، مطالعه چگونگی تاثیرگذاری اجرام آسمانی بر انسان و محیط اطراف است . یکی از ایده های جالب ستاره شناسی این است که ما نیزمی توانیم بر اجرام سماوی اثر گذاریاشیم زیرا اثر گذاری یک رابطه دوطرفه است.
علم ستاره شناسی همواره بر روی این احتمال که وقوع هر اتفاقی در هستی بر روی انسان تاثیر می گذارد ، تحقیق کرده است . در این تحقیقات مشخص شده است که علاوه بردوره یازده ساله طوفان های خورشیدی یک دوره 90 ساله نیز در حیات خورشید وجود دارد . دوره جوانی خورشید 45 سال طول می کشد و پس از آن دوره پیری خورشید آغاز می شود که 45 سال به طول می انجامد . در دوران جوانی ، اثر خورشید به حداکثر خود می رسد و در مدت پیری انرژی خورشید رو به افول می رود . پس از گذشت 90 سال خورشید پیر شده و دوباره شروع به جوان شدن می کند . کودکانی که در 45 سال اول متولد می شوند از سلامتی کامل برخوردار هستند اما کودکانی که در 45 سال دوم به دنیا می آیند دارای مشکلات فراوانی هستند . در 45 سال دوم میزان زلزله افزایش میابد . وقتی چرخه 90 ساله خورشید به پایان می رسد حرکت وضعی زمین نیز دچار اختلال می گردد . آگاهی یا تشخیص ما ، ملاکی برای وجود یا عدم وجود هیچ چیز نیست . حوزه های مختلف انرژی در اطراف وجود دارند که دائماً بر زندگی ما اثر می گذارند . انسان به محض تولد در معرض این اثرات قرار می گیرد . امروزه دانشمندان معتقدند هر جرم آسمانی تشعشع رادیواکتیو منحصر به فرد خود را دارد . امواجی که سیاره زهره از خود ساطع میکند آرام و ساکن هستند در حالی که ماه امواج متفاوتی را از خود ساطع می کند و امواجی که از سیاره مشتری به ما می رسند متفاوت از امواجی هستند که از خورشید به ما می رسند . این تفاوت به خاطر اختلاف ترکیبات گازی لایه های تشکیل دهنده هر جسم است . شرایط کیهانی موجود در لحظه تولد ، با تمام ضعف ها ، قوت ها و توانایی هایش بر زندگی انسان اثر می گذارد .اثر گذاری اجرام آسمانی و انرژی های زمینی دلیل بر بی اختیاری انسان ها و تقدیر و سرنوشت نوشته شده نیست . بلکه فقط اشاره به این است که می توان انرژی های موجود را بهتر بشناسیم و تاثیرات احتمالی آن را در زندگی خودمان همچون طوفان ها و سیل ها و زلزله و تغییرات احساسی و روانی افراد درک کنیم. معنا و جوهره ستاره شناسی یکی بودن با هستی است . ما نه تنها جزئی از این عالم هستیم بلکه در تمامی اتفاقات و شرایط به وجود آمده مشارکت داریم . انرژی های اطراف ما میتوانند نیروی مناسب حرکت و تغییر را در اختیار ما بگذارند. ما در این بخش تلاش می کنیم نیروهای موثر بر زندگی مان را بشناسیم و میزان تاثیر گذاری و بهره گیری از آنان را با هم مرور نماییم.
طالع بینی به تدریج در جوامع نفوذ کرده است .طالع بینی نجومی با نفوذ در اروپا در سال های 1400 تا 1650 میلادی به شکوفایی خود رسید . در سال های اخیر صحبت های بسیاری از طالع بینی نجومی در میان است و شاید هر کدام از ما افرادی را در پیرامون خود بشناسیم که از فالگیرها و طالع بین ها می خواهند برای آنها طالع نما تهیه کنند یا لااقل در مجله مورد علاقه خود به دنبال برج تولد خود بگردند تا ببینند که آیا در هفته آینده بخت و اقبال خوبی در زندگی خود دارند یا خیر.ولی آیا به پیشگویی های طالع بینی و طالع بینان می توان اعتماد کرد؟ آیا می توان طالع بینی را علم دانست؟ در طالع بینی نجومی بر خلاف اخترشناسی که یکی از علوم طبیعی به شمار می رود تلاش می شود تا با توجه به وضعیت ستاره ها اتفاقات، پیشامدها و حوادث خاکی و زمینی پیشگویی شود. طالع بین ها با مطالعه و بررسی چگونگی وضعیت صورت های فلکی، سیاره ها و ستاره ها، خورشید و ماه در زمان تولد هر انسان پیشگویی هایی درباره خصوصیات رفتاری، حوادث زندگی و آینده و سرنوشت انسان ها می کردند.منظور از “طالع نمای نجومی” نمایش وضعیت خورشید، ماه و سیاره ها و همچنین وضعیت نشانه های نجومی دایره البروج یا مدار جانوری در لحظه تولد هر انسان است. برای این کار طالع بینان آسمان را به 12 خانه یا برج تقسیم می کنند. هر یک از برجها دارای معنا و مفهوم خاصی هستند و هر یک بیانگر ویژگی خاص افراد مانند خصلت، منش، سرشت روحی، میزان سرمایه افراد، بخت و اقبال، سلامتی و مرگ و مهاجرت است. آنها می گویند برای منش و خصلت هر انسان این مسئله مهم است که در لحظه تولد او کدام نشانه نجومی دایره البروج و کدام سیاره ها در کدام خانه قرار دارد. علاوه بر این در طالع نماها وضعیت خورشید، ماه و سیاره ها نسبت به یکدیگر و همچنین وضعیت این ستارگان در نشانه های نجومی دایره البروج دارای اهمیت بود که در این زمینه “سمت الراس” ها نقش مهمی ایفا می کردند. منظور از سمت الراس نقطه تقاطع بین دایره البروج و افق شرقی است. طبق نظر طالع بینان اگر خورشید در زمان تولد فردی در علامت نجومی حمل یا دلو قرار گیرد می تواند تاثیر مهمی بر زندگی او ایفا کند. بدیهی است که مسئله تولد انسان در زمستان یا تابستان و به عبارت دیگر اینکه او متولد “جدی” یا “سرطان” است نقش تعیین کننده ای در طالع بینی او بازی می کند. از این رو است که طالع بینان بر عکس روانشناسان کلیه متولدین ماه “دلوی” و یا ماه “قوسی ها” در یک هفته معین را دارای سرنوشتی مشابه یکدیگر می دانند و معتقدند این دسته از متولدین دارای خصوصیات روانی تقریبا مشابه هستند.درباره نیروی پیشگویی طالع نماهای نجومی اعتراض ها و مخالفت های زیادی وجود دارد به طوری که مارکو برسانلی، استاد فیزیک نجوم دپارتمان فیزیک دانشگاه میلان در پاسخ به این سئوال که آیا می توان نظرات طالع بینی را به عنوان یک نظریه علمی قبول کرد با تاکید بر اینکه بر اظهارات طالع بینان نمی توان پایه علمی متصور شد، می گوید: در کل برای فال و طالع بینی پایه های علمی وجود ندارد. در تاریخ باستان، علم هیئت و طالع بینی یک عملکرد فرهنگی داشته است اما در دنیای امروز بیشتر جنبه حقه بازی دارد که برای اهداف سودجویانه انجام می شود. اکثر محققان نجومی نیز بر اثرات سیارات و ماه و خورشید بر پدیده های زمینی تاکید دارند اما اثرات آن را بر روی زندگی و آینده بشر بی اساس می دانند. فعالیت های خورشیدی بر روی فیزیولوژی بدن انسان و سیستم های ارتباطی تاثیر داردفعالیت های خورشیدی در برخی موارد بر روی فیزیولوژیکی انسان چون افت و خیز فشار خون و یا ارسال و دریافت پیام های مخابراتی اختلالاتی تاثیر دارد اما اینکه بخواهیم با استفاده از وضعیت سیاره ها و ماه و خورشید آینده انسان ها را پیشگویی کنیم غیر ممکن است و حتی می توان گفت بر اساس وضعیت ستاره هایی که میلیاردها کیلومتر از ما دور هستند این پیشگویی ها پذیرفتنی نیست.
تقارن پاره ای از حرکات نجومی، با بعضی از حوادث زمینی، کم کم سبب شده که گروهی از منجّمان اعتقاد پیدا کنند که حرکات ستارگان در سرنوشت زمینیان موثّر است. این پندار به قدری گسترده شد که تدریجا برای هر انسانی ستاره ای در آسمان قایل شدند و سرنوشت او را به حرکات آن ستاره گره زدند .عبداللَّه بن عوف نقل کرده است، در راه جنگ نهروان، شخص به امام علی علیه السلام عرض کرد: یا امیرالمومنین، اگر در این وقت حرکت کنی، از راه علم نجوم هراسناکم که مبادا به مقصودت ظفر نیابی، آن حضرت فرمود: تو گمان و ادّعا می کنی به ساعتی رهنمون می شوی که هر کس در آن ساعت سیر کند بدی از او باز گردد؟ و از ساعتی بیم می دهی که هر کس در آن حرکت کند ضرر او را فرا گیرد؟ پس هر کس در این ادعا ترا تصدیق کند قرآن را تکذیب کرده است، و از یاری جستن به خداوند برای دست یافتن به مطلوب و بر طرف کردن مکروه خود را بی نیاز دانسته است،
و بنا به گفته تو هر کسی که به فرمان تو به کار می پردازد، می سزد ترا ولیّ ستایش خود داند نه پروردگارش را، چه به ادّعای خودت همین تو هستی که او را به ساعتی هدایت کرده ای که به سود نایل شد و از زیان امنیت یافت. آن گاه آن حضرت به سوی مردم روی کرد و فرمود: مردم، بپرهیزید از فراگرفتن علم نجوم، مگر آن اندازه از این علم که در بیابان یا دریا شخص را هدایت می کند، چه این علم شما را به کهانت (ادعای غیب و دانستن سعد و نحس) وا می دارد، منجم چون کاهن غیبگو است، و کاهن چون ساحر، و ساحر مانند کافر، و کافر جایگاهش در آتش است، به راه بیفتید و حرکت کنید به نام خدا… حضرت امیرالمومنین علیه السلام و لشگریانش به نبرد خوارج رفتند و با پیروزی بازگشتند.
فواید علم نجوم و بررسی طلوع و غروب ستارگان بر کسی پوشیده نیست، چرا که تنظیم اوقات، و پیدا کردن راه به سوی مقصود در دریاها و صحراها، به وسیله ستارگان حاصل می شود همان گونه که در سوره انعام می خوانیم: وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ، «او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد تا در تاریکی های بیابان و دریا به وسیله آنها راه را بیابید»«انعام /۹۷». و در جای دیگر می فرماید: وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ،«نحل/۱۶» آنها به وسیله ستارگان هدایت می شوند.
یونس بن عبد الرحمن می گوید: به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: «جعلت فداک خبرنی عن علم النجوم ما هو؟ فقال علیه السلام: هو علم من علوم الانبیاء. قال قلت: کان علی بن ابی طالب یعلمه؟ فقال علیه السلام کان اعلم الناس به؛ قربانت گردم از علم نجوم مرا آگاه فرما که چیست؟ فرمود: دانشی است از دانش های پیامبران. عرضه داشتم: علی بن ابی طالب آن را می دانست؟ فرمود: از همه مردم به علم نجوم داناتر بود.»
آنچه برای ما اهمیت دارد بررسی علمی تاثیر اجرام آسمانی و انرزی های آنها بر نیروهای زندگی ماست تا در آینده پژوهی مورد استفاده قرار گیرد. مانند اینکه اگر تاثیر سیارات بر گرم شدن زمین وجود داشته باشد این گرم شدن در زندگی ما چگونه اثر گذار خواهد بود. پس ما بر خلاف فال گیری و رمالی که ادعای تعیین سرنوشت افراد را دارند بدنبال تاثیر نیروهای موثر به زندگی مان هستیم و از جنبه های خرافی آن دوری خواهیم نمود.آنچه اهمیت دارد شناخت زمان و درک زمان موثر انتقال انرژی ها و میزان تاثیر گذاری انرژی ها در واحد زمان است.
انرژی، نیرو و کار سه عنصر مهم زندگی بشر است. استفاده از انرژی با نیرو و مدت زمان انجام کار و فاصله ارتباط مستقیم دارد. هر چه فاصله دورتر بوده نیازمند کار بیشتر و کار بیشتر نیازمند نیرو و زمان بیشتر بوده است. به میزانی که انرژی در اختیار بشر در مدت زمان کمتری بتواند مصرف شود توانایی انجام کار بیشتری برای بشر فراهم شده و بشر دارای قدرت بیشتری میگردد. قدرت با نیرو و سرعت و فاصله و زمان ارتباط دارد. پس به میزانی که ما از انرژی در واحد زمان استفاده میکنیم دارای قدرت یا توان بیشتری خواهیم بود. قدرت؛ میزان یا سرعت انتقال انرژی در واحد زمان است.
زمان یکی از کمیتهای مؤثر در انتقال انرژی و به تبع یکی از کمیتهای مؤثر در موضوع قدرت است. دو دیدگاه گوناگون در تعریف زمان وجود دارد. دیدگاهی که زمان را قسمتی از ساختارهای اساسی جهان میداند و بعدی که اتفاقات پشت سر هم در آن رخ میدهد و دیدگاه دیگری که زمان را قسمتی از ساختارهای ذهنی انسان میداند و وجود زمان را امری ذهنی میداند. در طول تاریخ، بهرهگیری مناسب از زمان و ابعاد مختلف آن، مورد توجه انواع تمدنها بوده است و امروزه این توجه بیش از پیش وجود دارد. فناوریهای نو، محیطی فراهم آوردهاند که تقریباً در کوتاه مدت میتوان کارها را بسیار سریعتر و آسانتر از پیش انجام داد. مهم ترین نکته در مورد زمان اینست که ما انسانها زمان را بوسیله حرکت درک میکنیم.مثال مناسبی برای این مفهوم ذکر کردهاند: مسافت معینی را در نظر بگیرید که یکی با سرعت 60 و دیگری 120 کیلومتر از یک شهر به طرف شهر دیگر حرکت میکنند . یکی این فاصله را در 4 ساعت و دیگری در 8 ساعت طی میکند در حالی که هر دو با هم حرکت کرده و یک مسافت واحد را پیمودهاند و یا اینکه فرض کنیم یک اتومبیل یک روز 3 ساعت راه را با سرعت 120 به پیماید و روز دیگر همان اتومبیل 3 ساعت با سرعت 60 کیلومتر حرکت کند، در این دو مثال میبینیم در اولی دو امتداد مسافت با یکدیگر برابرند ولی امتداد دیگر آنها فرق میکند یعنی یک حرکت از حرکت دیگر کوتاهتر است، این همان است که به آن زمان میگوئیم. در مثال دوم به عکس بعد زمانی دو حرکت با هم منطبقند ولی از حیث بعد مسافت اختلاف دارند. پس میبینیم در حرکت دو بعد وجود دارد. یک بعد مسافت و یک بعد و کشش دیگر به نام زمان. این بعد دوم در حقیقت مقداری است که به متحرک امکان حرکت داده شده یعنی زمان مقدار امکان حرکت است که واقعاً وجود دارد. آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد که اگر شیئی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهستهتر صورت میگیرد. بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب بر میگردد. بنابر این زمان با نور و سرعت نور مرتبط است و با مفهوم قدرت ارتباط دارد.
انرژی پتانسیل یا انرژی ذخیره ای نوعی انرژی است که اثری سیستمی پدید میآورد و برای جسمی کاملاً منزوی وجود ندارد. اجسام به اعتبار کمیت مکانیشان نسبت به سایر اجسامی که به آنها نیرو وارد میکنند و یا بدلیل موقعیت مکانیشان در میدانی که بر آن نیرو وارد میشود دارای انرژی ذخیرهای میباشند. هیچ جسم منفردی انرژی پتانسیل ندارد و همه اجسامی که بر هم کنش متقابل دارند بطور جمعی انرژی ذخیره میکنند. ما انسانها انرژی، نیرو، کار و قدرت را در موقعیتی که قابل عرضه است یا در جایگاه ویژه آن میتوانیم ملاحظه کنیم .تجلی هر یک از آنها متفاوت است. انرژی در طبیعت وجود دارد و تجلیگاه آن همان جااست. ما میتوانیم انرژی را از بین منابع مختلف در طبیعت جستجو نماییم. انرژی که ما امروزه در زندگی معمولی بکار میگیریم همچون انرژی برق و سوخت آنچنان با زندگی ما گره خورده است که قطع معمول چند ساعته برق یک منطقه موجب از کار افتادن بسیاری از فعالیتهای عادی زندگی ما میشود. برای تولید و تامین و توزیع انرژی مصرفی روزانه تلاشها و خدمات گسترده مهمی صورت میگیرد. طبق نظریه نسبیت مجموع “جرم و انرژی” پایدار و تغییر ناپذیر است (و آن را قانون پایستگی انرژی مینامند)؛ بدین معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل میشود ولی هرگز تولید یا نابود نمیشود. میتوان نتیجه گرفت انرژیهای گوناگون مانند زنجیرهای به یکدیگر متصل هستند و از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشوند. تلاش برای دستیابی به انرژیهای نو و روشهای تولید و دستیابی به آن امری منطقی است و برای همه جوامع بشر ضروری است. از انواع انرژیهای نو میتوان به انرژی آبی، انرژی بادی، انرژی خورشیدی و انرژی هستهای اشاره کرد. اگر چه بشر از ابتدای زندگی با این انرژیها به نوعی آشنا بوده است اما امروزه تلاش میکند با افزایش بهرهوری بتواند هر چه بیشتر از این انرژیها استفاده نماید. قدیمیترین روش استفاده از انرژی باد، به ایران باستان باز میگردد. برای نخستین بار، ایرانیان موفق شدند با استفاده از نیروی باد، دلو (دولاب) یا چرخ چاه را به گردش درآورده و از چاههای آب خود، آب را به سطح مزارع برسانند. ایرانیهای باستان در بهرهگیری از انرژیها همواره پیش قدم و مبدع بودهاند. بهرهگیری از انرژی آب و باد و خورشید و سوختهای فسیلی توسط آنها انجام میشده است . ایرانیها میدانستند که منشأ باد یک موضوع پیچیدهاست. از آنجاییکه زمین بطور نامساوی به وسیله نور خورشید گرم میشود بنابراین در قطبها انرژی گرمایی کمتری نسبت به مناطق استوایی وجود دارد همچنین در خشکیها تغییرات دما با سرعت بیشتری انجام میپذیرد و بنابراین خشکیها زمین نسبت به دریاها زودتر گرم و زودتر سرد میشوند. این تفاوت دما موجب به وجود آمدن یک سیستم جهانی تبادل حرارتی خواهد شد که از سطح زمین تا هوا ادامه دارد.یک برآورد کلی اینگونه میگوید که ۷۲ تراوات (TW) انرژی باد بر روی زمین وجود دارد که پتانسیل تبدیل به انرژی الکتریکی را دارد و این مقدار قابل ترقی نیز هست. اما باد انرژی دائمی و ماندگار و کاملی نیست بلکه دیگر انرژیهایی مانند انرژی آبی یا انرژی فسیلی نفت و گاز نیز منابع همیشگی و ماندگاری نیستند و همه جوامع مجبورند که بجای تکیه بر یک نوع انرژی خاص به بستهای از انرژیهای مختلف در کنار هم و همراه هم فکر کنند . در کشورهای پیشرفته امروزی از انواع انرژی آبی و بادی و فسیلی و هستهای استفاده میشود و بر یک نوع انرژی تکیه نمیکنند. از سوی دیگر هر نوع زیر ساختی که مرتبط با تولید و خدمات رسانی انرژی میشود در صورت آسیب میتواند امور مردم یک کشور را با مشکل روبرو سازد و برنامه حفظ امنیت و دفاع از زیرساختهای انرژی در کشورها یکی از برنامههای مهم امنیتی محسوب میشود.
امروزه همه میدانند که بهترین روش بکارگیری انرژی داشتن تنوع انرژیهای گوناگون و بهرهگیری از همه انواع انرژیهای شناخته شده است. نظم آفرینش گواه روشنی بر قادر و مختار بودن آفریدگار است. همان گونه كه بر علم و آگاهی خداوند نیز دلالت میكند، از این روی، قرآن كریم آن جا كه از آفرینش آسمانها و زمین سخن گفته یادآور شده است كه آفرینش آنها بشر را به قدرت و علم آفریدگار هدایت میكند، چنان كه فرموده است: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَیْءٍ عِلْماً؛ (طلاق آیه 12). خدا كسی است كه آسمانها و زمینهای هفتگانه را آفرید، تدبیر الهی در آنها جریان دارد. تا بدانید كه خدا بر هر چیزی تواناست، و علم او بر همه چیز احاطه دارد.
وسعت قدرت خداوند و میزان شمول آن، بر اساس براهین فلسفهای و بیان قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) نامتناهی و مطلق است. یعنی خداوند بر هر کاری قادر است و در برابر قدرت مطلقه او هیچ چیز محال نیست. قدرت الهي چنان كه آيه 129 سوره بقره و آيات 17 تا 20 سوره ص و بسياري از آيات ديگر بيان ميكند، قدرتي آميخته با حكمت است. به اين معنا كه خداوند با آن كه قدرت بر انجام هر چيزي دارد و تمامي قدرتها از آن اوست (بقره آيه 156 و يونس آيه 65) ولي اين قدرت در چارچوب حكمت است و بيرون از اهداف معقول كاري را انجام نمي دهد. به خداوند «قادر» «قدير» و «مقتدر» گفته ميشود.
نیروی عظیم هدایت الهی علت فاعلی همه حرکتها یا تغییرات عالم در درون بشر بصورت نیروهای گوناگونی بروز مییابد و از جمله شاخههای آن نیروی عاطفه، نیروی شناختی، و نیروی رفتاری بشر است. انسان ها برای تداوم حیات و دوام آن نیازمند این نوع نیروها میباشند. هر نیرو دارای درجهای از شدت و ضعف و نوع و جهتگیری است که صفت ممیزه آن خواهد بود. هرچقدر نیرو از شدت بیشتری برخوردار باشد آثار مشخص تری در رفتار انسانی مشاهده میشود. نیروهای درون بشر هم علت و هم معلول است، برای نمونه نیروی عاطفی انسان معلول انگیزه یا انگیزشهاست و هم خود عامل یا علت بسیاری از رفتارها میباشد. نیروی عاطفی بصورت انواع عاطفه هیجان، خشم، ترس، شادی، نفرت، محبت، عشق و… وجود دارد که آنها را عواطف انسانی میگویند. نیروهای درون بشر بصورت فطری هم جهت با نیروی هدایت الهی در عالم آفریده شدهاند اما بتدریج در اثر شرایط و مسیر زندگی و رشد در جهتهای متفاوت با نیروی عظیم هدایت الهی قرار میگیرند و حتی ممکن است در مسیر و جهت مخالف هدایت واقع شوند. از آنجا که نیروی هدایت الهی تنها مسیر و ملاک پایدار و اساسی موفقیت و سعادت برای بشر است انسان ها باید تلاش نمایند نیروهای درونی شان با نیروی هدایت الهی هم جهت و هم راستا شود و مسیر هدایت الهی میزان و ملاکی برای جهت دادن به نیروهای درونی بشر است و سعادت دنیوی و اخروی او بیشتر میشود، نیروی عاطفی انسان تحت تأثیر نیروی شناختی او قرار دارد و خود نیز علتی برای نیروی رفتاری بشر است.
نیروی شناختی انسان چگونه عمل میکند؟ ذهن انسان دنیایی از صورتهای عالم خارج و صورتهای شناخته شده توسط ذهن را در ذهن خود نقش کرده و بصورت تصورات تایید نشده ارائه مینماید. در اثر ارتباط و نسبت بین تصورات، برخی از این تصورات تأثیر یا رد میشوند و بصورت تصدیق در میآیند. پس دستگاه شناخت انسان با تصور و تصدیق ساخته میشود و فعالیتهایی از قبیل تفکر، حل مسأله، استدلال و بازشناسی در این حوزه اتفاق میافتد.
خواجه نصیرالدین طوسی با الهام از اسلاف خویش دستگاه شناختی ر ابه چهار قسمت، حس، خیال، وَهم و عقل تقسیم میکند[1]. در مرحله اول اندام حسی میتوانند شیء محسوسی را ادراک نمایند، شیء محسوس در ذهن انسان اثری بر جا میگذارد که به آن اثر خیالی گفته میشود. اگر از تصویر خیالی تمام ویژگیهای آن را برداریم و فقط کلیتی از شیء را در نظر آوریم با صورت وَهمی روبرو هستیم و اگر این تصویر کاملاً قطع شد و فقط مفهوم، مفهومی از آن شیء باقی ماند در این موقع صورت عقلی در ذهن بوجود آمده است. در صورت عقلانی دیگر شکل تصویری وجود ندارد و تفکر عقلانی یا اِشراف عقلانی انسان امکان درک عالیترین و مجردترین مفاهیم ذهنی را توسط عقل دارد. عقل به معنای تعقل، تدبیر و فهم اشیاء و علم به مصالح و مفاسد و درک حسن و قبح افعال تعریف شده است.
عقل نیرویی ایجاد میکند تا صاحبش را جهت داده و با در نظر گرفتن مفاهیم درک کرده از جهان هستی راه سعادت و کمال را مشخص نماید. در فلسفه به هرگونه استنباط شناختی، ادراک گفته میشود و برای اعمال مختلف ذهنی، ادراک تخیلی، ادراک وحی و ادراک عقلی قائل شدهاند. مشکل ادراک انسان در اینست که مفاهیم و اطلاعات از جهان خارج به صورت مجموعهای بهم بافته شده در حافظه نگهداری میشود که مجموعه ادراک بشر خواهد بود. اگر مجموعه ادراکی فردی در اثر تعلیم و تربیت غلط به شکلی نامنظم شکل گیرد فرد قادر به بازشناسی کافی از مفاهیم نیست و این مجموعه ادراکی به نتیجه درک فرد اثرگذار است و فرد آنگونه که در مجموعه ادراکی خویش اطلاعات وجود دارد دنیا را درک میکنند و این امر ممکن است موجب پدید آمدن خطاهای ادراکی شود.
توهم که در لغت به معنای گمان بردن و در وَهم انداختن میباشد از ریشه «وَهَمَ » به معنای غلط پنداشتن یک چیز میباشد. اگر خیالات و تصورات بجای ادراک عقلی، صحیح تلقی شود، شخص دچار توهم شده است. آدمی در طول زندگی خویش بسیاری از عقاید و پندارها و گفتهها و نوشته را میپذیرد که ممکن است بعدها پی ببرد که بسیاری از آنها همت و حقیقت نداشته است و توهمی بیش نبوده است. توهم باورها نادرست و غیرواقعی انسان است. عقل نیرویی است که میتواند صحیح را از غلط، جامع را از مانع و کل را از جزء و… تشخیص دهد و استنباطات عقل سلیم، کاملا منطبق با قوانین و نظامات حاکم به جهان است و میتواند فراتر از ادراک تخیلی و ادراکات وَهمی باشد.
اما دخالت عوامل مخلّ و مزاحم نیز میتواند موانعی در کار عقل و استنباط صحیح از ناصحیح مؤثر باشد. نیروهای عاطفی مانند شهوت، ترس، حرص، محبت، غضب و خشم، تعصب،… موانع درست عمل کردن عقل هستند. خداوند متعال به دو صورت به بشر برای استنباط عقلی کمک کرده است. ابتدا در هنگام خلقت انسان او را صاحب فطرت نموده است، انسان خاکی در مرحلهای لیاقت پذیرش روح خدایی را یافته است که دارای صفات الهی میباشد و این هسته اولیه، انسان را در مسیر نیروی هدایت الهی قرار میدهد و نقشه جامع مسیر رشد و شکوفایی و تعالی انسان را نشان میدهد. خداپرستی، خیرخواهی، حقیقتجویی، گرایش به نیکی و… در فطرت انسان قرار داده شده است اما متأسفانه و بتدریج در مسیر رشد فطرت بشر تحت شرایط و محیط، به فراموشی سپرده شده و دوری گزیدن از آن موجب افزایش جهل بشری میشود. لذا خداوند بصورت دیگری برای کمک به استنباط عقلی بشر نیروی وحی را وارد زندگی او میکند. عالیترین درجه وحی از طریق خداوند به پیامبران اولیالعزم برای هدایت انسانها وارد میشود تا نیاز بشر را در مسیر شناخت تأمین نماید و آنگاه که عقل از ادراک و فهم صحیح باز میماند او را یاری دهد. انسانها از طریق وحی ابلاغ شده به پیامبران با مبدأ هستی اتصال مییابند و نیروی شناختی انسان کامل میشود، نیروهای عاطفی و شناختی انسان بصورت نیروی رفتاری بروز پیدا کرده و انسان برای برقراری عدل و قسط در جامعه بشری تلاش مینماید و اینها مقدمهای برای خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به خالق یکتاست. پس وحی به عنوان کاملترین نیروی هدایت الهی، نیروهای قرار داده شده در درون بشر را کامل میکند و اتصال بین انسان و خدا از طریق وحی و پیامبر وحی صورت میگیرد. وحی الهی حجاب طبیعی روبروی انسان و موانع شناخت ماورای طبیعت را کنار میزند و پرده پندار را از چهره جان آدمی بر میدارد[2].
با توجه به آنچه گفته شد تشخیص نیروهای داخلی و بیرونی، زمینی و سماوی، موثر بر زندگی ما می تواند ما را توانمند تر سازد به شرطی که در مسیر عقل و وحی قرار داشته باشد.
منابع:
كيك قدرت و رسانههاي نوين- محسن فردرو، – تهران- مهآسا- 1391
آیت الله جوادی آملی – وحی و رهبری – انتشارات الزهرا-1368
علی اصغر احمدی- فطرت بنیان روانشناسی اسلام- انتشارات امیرکبیر-1362
شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)
پرتوی از نهج البلاغه، محمود طالقانی، ص۶۹۹.
نهج البلاغه، خطبه ۷۹ .
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۵۵، ص ۲۳۵.
پیام امام (شرح نهج البلاغه) ،آیت الله مکارم شیرازی، ج ۲، ص ۵۳۷ ؛ ج ۳،ص ۲۷۴.
اصول کافی، ج ۸، ص ۲۷۲.
ویکیپدیا
نت نوشت
دنش یوگا _ ش 4 برگرفته از مقاله « ستاره بینی دانش یگانگی کیهانی » اثر راجینش اشو
خبرگزاری مهر
[1]. (علی اصغر احمدی- فطرت بنیان روانشناسی اسلام- انتشارات امیرکبیر-1362 ص.96)
[2]. (آیت الله جوادی آملی – وحی و رهبری – انتشارات الزهرا-1368- ص.28)