آینده نگری بعنوان یک ضرورت اساسی

هیچ شخصی و سازمانی نمیتوانند
با قطعیت از آینده سخن بگوید اما نگرانی از آینده ما را مجبور میسازد بر بخت و
اقبال تکیه نکنیم و بدون طرح و برنامه خود را به آینده نسپاریم. آینده ترکیبی
است از وقایع گوناگون که بر اساس الگوهای منظم و نامنظم شکل میپذیرد و انسانها
و جوامع در شکل دهی آینده از طریق تصویر سازی و عمل و قصد و نیت اثر گذار خواهند
بود. آینده پژوهی دانشی کاربردی است و با اهمیت که به جای پیش گویی آینده به
پیشبینی آینده از طریق بررسی وقایع و رویدادهای محتمل و الگوهای منظم و نامنظم رویدادهای
گذشته و تاریخی میپردازد، در حالیکه به چشم اندازها و تصاویر ساخته شده انسانها
و جوامع از آینده توجه دارد و اقدامها و اعمال و اهداف و انگیزههای مردمان و
جوامع را مرور مینماید. برای مثال بیایید با هم آینده جوان فرضی الف را پیشبینی کنیم:
ابتدا باید دانست که این جوان چه تصویری از خود در آینده دارد؟ آیا برای آینده خود
پیشبینی و اهداف و مسیری را تعیین نموده است؟ دوم اینکه آیا این جوان توانایی
اقدام و عمل و قصد و انگیزه حرکت و تحمل سختیها و شدائد روزگار را دارد؟ سوم
اینکه آیا شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی که او در آن شرایط، زندگی را
میگذراند، در زمان حال برای رشد او و دستیابی به آینده مورد نظرش مناسب است؟ آیا
شرایط زندگی او در آینده امکان تغییرات گسترده را دارد؟ چهارم اینکه این جوان و
خانواده او در گذشته تجربیات و توانایی در خور توجهی از خود نشان داده اند؟ و پنجم
اینکه آیا ابزارها و امکانات لازم برای این جوان فراهم است یا فراهم خواهد شد؟…می
بینیم که آینده این جوان تا جایی که بتوانیم اطلاعات دقیق تری از ابعاد وموضوعهای
مرتبط با او را کنکاش و مطالعه نماییم، بیشتر قابل پیشبینی میشود و اگر آینده
این جوان را با دیگر جوانان هم سن و سال او در آن جامعه و جوامع مشابه مقایسه کنیم،
بیش از پیش آینده نگری ما تکمیل میشود.آینده پژوهی این جوان رسالتی سنگین است چون
میتواند برای او سر مشق و راهنما و عامل انگیزه و تحرک باشد و یا میتواند او را
دلسرد و نا امید سازد. پس آینده پژوهان رسالتی به دوش دارند که در آن تصویرهای مثبت
آینده و ایجاد امید و حرکت و تلاش و سودمندی در آن نهفته است. کسانی که در آینده
پژوهی از تاریکیها و جبرهای تاریخی و نا بودی و نا ملایمات آینده سخن میگویند
ممکن است موجب انحراف افراد و جوامع و ایجاد بحرانهای اجتماعی و روانی شوند. به
همین دلیل آینده پژوهی نیازمند داشتن احساس مسئولیت، کسب تجربه و بهره گیری از
فنون و ابزارهای مناسب است. آینده پژوهی در سطوح مختلفی شامل سطوح فردی، جمعی،
سازمانی، بومی، منطقه ای، ملی و فرا ملی انجام میشود و در هر سطح از دانش،
ویژگیها و اصول و فرآیندهای متفاوتی برخوردار است. موضوعات آینده پژوهی نیز
گسترده اند، از تحولات علوم و فناوری گرفته تا ایدئولوژیها و حکومتها و تمدنها هر
یک نیازمند متخصصین ویژه و معرفت و دانش و مسیرهای گوناگون است. پس همانطور که
از پزشک کودکان نباید انتظار جراحی چشم بیماران کودک و بزرگسال را داشته باشیم، از
آینده پژوهان سازمانی، نبایستی انتظار پیشبینی تحولات ایدئولوژیک و تغییرات
اجتماعی را داشته باشیم. در حالیکه اصول و مبانی مشترکی بر همهی فعالیتهای آینده
پژوهی حکمفرما است، اما یافتن مسیر، به سوی آیندههای محتمل و مطلوب در هر
موضوع و در هر سطح به تخصص و تجربه و دانش متفاوتی نیاز دارد. ظهور فناوریهای
نوین ارتباطی در دهههای اخیر و تحولات گسترده آن و اثرات فرهنگی و اجتماعی عمیقی
که بر شیوه زندگی و رفتار مردمان، در جوامع دنیا داشته است، آینده پژوهی در این
حوزه را ضروری و تخصصی شدن آن را بیش از پیش نموده است. مسئله مهم، تاثیر فناوریهای
نوین ارتباطی در سطوح گوناگون فردی، جمعی، سازمانی، ملی و فراملی و اثرات
گسترده آن بر زندگی مردم و بر دولتهای و حکومتها و حوزههای فرا ملی است.در واقع
آینده پژوهان، بیش از بقیه موارد، با حوزه گستردهای از رویداد ها، متغیرها، الگوهای
منظم و نامنظم و اهداف و اعمال و نیتها واثرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی،
روبرو شدهاند و فعالیت آنان نیازمند تدبیر و دقت و تخصص بیش از اندازه است. …
بخشی از کتاب در جستجوی آینده نوشته محسن فردرو