گوشه ای از سیره اخلاقی امام حسین علیه السلام به مناسبت ایام عاشورا

امام حسین علیهالسّلام ، از جمله مربیان آسمانی است که پیروی واقعی از سیره عملی و اخلاقی آن حضرت، سعادت فرد و جامعه را تضمین مینماید و آنان را به سجایای اخلاقی و فضایل انسانی میرساند. رسول خدا، اثر اجتماعی و نقش تربیتی امام حسین علیهالسّلام را به «چراغ هدایت و کشتی نجات» تعبیر نموده، میفرماید: «ان الحسین مصباح الهدی وسفینة النجاة؛
همانا «حسین» چراغ هدایت، و کشتی نجات است».
در حدیث صحیح که محدثان اهل سنت نقل کردهاند، آمده است: روزی امام حسین علیهالسّلام در دوران کودکی به حضور جدش پیامبر اعظم، شرفیاب شد. آن حضرت با دیدن سیدالشهداء فرمود: «مرحبا بک یا ابا عبدالله، یا زین السماوات والارض؛ خوش آمدیای حسین! ای زینت آسمانها و زمین! »
«ابی بن کعب» که کنار حضرت نشسته بود، گفت: ای رسول خدا! غیر از تو کسی هست که زینت آسمانها و زمین باشد؟ (چگونه حسین را این گونه صدا میزنی؟) پیغمبر فرمود: «یا ابی! والذی بعثنی بالحق نبیا، ان الحسین بن علی، فی السماء، اکبر منه فی الارض، وانه المکتوب علی یمین العرش: انه مصباح الهدی وسفینة النجاة وامام غیر وهن؛
ای ابی! سوگند به خدا که مرا به حق پیامبر فرستاده، جایگاه حسین در آسمانها بیش از زمین است! در سمت راست عرش خدا نوشته شده: حسین چراغ هدایت، و کشتی نجات، و پیشوای بی لغزش است».
از جمله فضایل اخلاقی امام حسین علیهالسّلام ، روح پاک و معنویت آن حضرت بود. ایشان لحظهای از یاد خدا غافل نمیشد و بخش اعظم اوقاتش را به عبادت پروردگار و ذکر دعا و قرائت قرآن میگذرانید.
«مسروق خادم» نیز که خود از پیروان اهل بیت است، میگوید: روز «عرفه» در صحرای عرفات گردش کنان به خیمه امام حسین علیهالسّلام وارد شدم. آن حضرت در جمع یاران و عاشقان مشغول خواندن قرآن و دعا بود و اشک چشمش همانند آب باران از ناودان، فرو میریخت!
راوی دیگر میگوید: چون به خدمت امام حسین علیهالسّلام رسیدم، از او پرسیدم: چگونه به این حالت عبادت و خشیت رسیدهای؟ («ما اعظم خوفک من ربک؟». ) حضرت فرمود: «لا یامن یوم القیامة الا من خاف الله فی الدنیا؛
آرامش خاطر در پیشگاه الهی، در سایه تقوا و خشیت و عبادت فراهم میگردد.»
از این رو، روز تاسوعا هنگامی که سپاهیان یزید تهاجم به سوی خیمههای اهل بیت را شروع کردند، آن حضرت خطاب به برادرش ابوالفضل علیهالسّلام فرمود: «جانم به فدایت برادرم! سعی کن از این مهاجمان، امشب را مهلت بگیری، تا به عبادت و دعا مشغول شویم. خدا میداند که من عاشق عبادت و راز و نیازم. دوست دارم به نماز و دعا و خواندن قرآن بپردازم…» .
امام حسین علیهالسّلام علاوه بر فضایل معنوی و اخلاقی، در امور اجتماعی و سیاسی نیز بسیار باهوش بود و به بیان مولا علی علیهالسّلام از این نظر نیز بهترین مؤمنان به حساب میآمد.
اگرچه امام حسن علیهالسّلام برادر بزرگ امام حسین علیهالسّلام بود و مسئولیت اجتماعی و حکومتی و امامتی را بر عهده داشت، ولی فوق العاده به افکار و شخصیت حضرت سید الشهداء احترام میگذاشت و میگفت: با دیدن حسین، به یاد پدرم میافتم و مانند پدر احترامش میگذارم». («کان الحسن یعظم الحسین، حتی کانه اسن منه! وقال الحسن علیهالسّلام : انی لاها به کهیبة امیر المؤمنین»)
تاریخ زندگی آن حضرت نشان میدهد که: وقایع مختلفی بین او و دشمنان پیش آمد و در تمام موارد، حسین بن علی پیروز بود.
در تمام موارد، آن حضرت پیروز شد و با بیان حقایق، آنان را مفتضح ساخت. «معاویة بن ابی سفیان» که ناظر مناظره بود، گفت: ای عمرو عاص! تو را به حق من ساکت باش؛ زیرا حسین در تدبیر و سیاست، مانند پدرش علی است و نمیتوان او را مغلوب ساخت!. ( «بحقی علیک الا سکت، فانه ابن علی بن ابی طالب»)
حسین بن علی علیهالسّلام در یکی از سالها در موسم حج، در سرزمین عرفات غرق در عبادات و مناجات بود و اشک چشمش فرو میریخت. در این اثنا، یکی از شیعیان به حضور رسیده، یک سؤال شرعی را مطرح ساخت. آن حضرت توجه خود را به وی معطوف داشته، به آموزشش پرداخت
و نشان داد: در صحرای عرفات که زمان عبادت و مناجات بود، آموزش علم و فرهنگ مقدم است. این سیره، از سنت پیامبر خدا الهام گرفته که میفرماید: علم بر همه چیز، حتی عبادت، مقدم است. ( «العلم افضل من العبادة»)
امام حسین علیهالسّلام برای تجلیل علم و معلم، «عبدالرحمن سلمی» را که معلم یکی از بچه هایش بود، به خانه اش دعوت کرد و مجلس با شکوهی تشکیل داد و در حضور مردم ضمن قدردانی از آموزگار، هزار دینار طلا، و…به او اهدا نمود….
برخی از حاضران، نسبت به این رویه اعتراض کردند! حضرت فرمود: عطای مادی من، در برابر عطای فرهنگی معلم، کم است! .
یکی از دستورات مهم دینی، «فریادرسی نیازمندان» و تکریم آنان است. قرآن مجید، بی توجهی به این موضوع را توبیخ نموده، متخلفان را عناصر دنیاگرا و ستمگر معرفی مینماید.
پیامبر اسلام، نیز میفرماید: «نیازمندان را دوست داشته، با آنان همنشینی کنید». («احبوا الفقراء وجالسوهم»)
آن حضرت هشدار میدهد: گرایش به دنیاگرایی و مجالست با توانگران طغیانگر، شما را به فرهنگ مادی و غیر دینی میکشاند («ایاکم ومجالسة الموتی! قیل: یا رسول الله : من الموتی؟ قال: کل غنی اطغاه غناه»).
حسین بن علی علیهالسّلام با الهام از این آیات و احادیث، با تمام تواضع و ادب در خدمت فقرا و دردمندان بود. او به خانه و زندگی دردمندان سرکشی میکرد، مشکل آنان را برطرف مینمود، در کنارشان مینشست و با آنان غذا میخورد و صفا میکرد. آن امام کریم، فلسفه روزه داری و چشیدن گرسنگی و تشنگی در فریضه ماه مبارک رمضان را در ارتباط با آنان میدانست که توانگران به فکر مستمندان بیفتند («سئل الحسین: لم افترض الله عزوجل علی عبده الصوم؟ فقال علیهالسّلام : لیجد الغنی مس الجوع، فیعود بالفضل علی المساکین»).
روزی امام حسین علیهالسّلام گروهی از نیازمندان مدینه را دید که دور هم جمع شده، به خوردن نان خشک و بی خورشت مشغولاند. بعد از سلام و احوال پرسی، فقرا از آن سرور خواستند به جمع آنان بپیوندد. حسین بن علی با گفتن: «خدا متکبرین را دوست ندارد»، («انه لا یحب المستکبرین»)
در جمع آنان نشست و مشغول خوردن و صحبت شد و سپس همه را به منزلش دعوت نموده، با تمام تواضع و صفا و صمیمیت از آنان پذیرایی نمود و از خانواده اش خواست هر چه در توان دارند، مضایقه ننمایند.
این گروه نیازمندان مدینه، معروف به اصحاب «صفه» میباشند که قرآن مجید به مدح آنان پرداخته،
امام حسین علیهالسّلام نیز متواضعانه به ایشان خدمت
کرده است.
او بارها به دیگران کمک مالی نمود، قرض هایشان را پرداخت کرد و در یک مورد به شخص مقروض که پناه آورده بود، هزار راس گوسفند
و هزار دینار طلا مرحمت کرد؛
اما در زندگی شخصی گرفتار تکلف نبود، بر سر سفره افطارش فقط «سویق» داشت و آن را خورشت مینمود.
ود و بخشش، از صفات ارزشمند انسانیت است که خداوند به آن دستور داده
و انجام آن را نسبت به توانگران واجب ساخته (وجوب و استحباب آن از نظر مراتب و موارد، بحث فقهی دارد که در منابع ویژه بحث شده است) و از جمله حقوق لازم مستمندان و مساکین به شمار آورده است.
امام حسین علیهالسّلام علاوه بر کمالات ذاتی و شخصی خویش، در آغوش پرمهر حضرت فاطمه {پرورش یافت که معدن جود و ایثار بود و در شب عروسی، پیراهن تازه اش را به سائل داد و خود با لباس متعارف به دیدار مولا رسید. از سوی دیگر، حسین علیهالسّلام مسائل تربیتی خویش را از پیامبر اسلام و مولا علی و امام مجتبی فرا گرفت، که هر کدام سمبل جود و کرم بودند.
حضرت با شنیدن این سخن، دویست درهم برداشت، سراغ یهودی (مالک غلام) رفت و از او خواست تا غلام را به این مبلغ بفروشد. یهودی، آدم با معرفتی بود، نسبت به امام حسین علیهالسّلام خیلی احترام کرد و گفت: یا حسین! این غلام را به تو بخشیدم و باغ را به غلام. پولها نیز مال خودت باشد. امام حسین پولها را به عنوان «بخشش» به یهودی داد. یهودی نیز پولها را به غلام بخشید. در این اثنا، زن یهودی پیش آمد و پس از گفتگو، مسلمان شد و مهریه اش را به شوهرش بخشید. یهودی نیز با دیدن چنین اوضاع عاطفی، از خواب بیدار شد، او نیز مسلمان شد…
«انس بن مالک» از یاران و خدمتگزاران پیامبر میگوید: در خدمت حسین بن علی نشسته بودم که یکی از کنیزان وارد شد و شاخه گلی به محضر آن حضرت تقدیم کرد. آن بزرگوار، بی درنگ، خطاب به کنیز فرمود: تو اینک در راه خدا آزادی! «انس» گفت: ای فرزند پیامبر! به همین آسانی او را آزاد میکنی؟ مگر این شاخه گل چقدر ارزش دارد؟ فرمود: خداوند ما را چنین تربیت کرده است. خود در قرآن میفرماید: «واذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها؛
هرگاه کسی به شما نیکی کرد، شما نیز بهتر از آن و اقلا مثل آن را انجام دهید».
آری، طبیعت امام حسین علیهالسّلام کرم و بزرگواری بوده و هست و به هر ندایی، بهانهای، شاخه گلی و… جواب با لطف و بزرگوارانه میدهد.
«عفو و بخشش» از خطای دیگران، یکی از ویژگیهای انسانهای بزرگوار است. این صفت به تعبیر قرآن، از نشانههای پارسایان و پرهیزکاران به شمار آمده
و به فرمایش پیامبر اسلام،، عمل به آن، کینهها و کدورتها را از خانوادهها و جوامع بشری دور میسازد.
هر انسانی وظیفه دارد خطای برادر دینی اش را نادیده بگیرد؛ جز افرادی که بخشش آنان، باعث جرئت و خلاف بیشتری میگردد.
امام حسین علیهالسّلام هر چند در برابر زورگویان میایستاد، ولی در برابر لغزشهای متعارف مردم، واکنشی نشان نمیداد و میفرمود: «لو شتمنی رجل فی هذه الاذن، واعتذر لی فی الیسری، لقبلت ذلک منه؛
اگر کسی از سمت راست به من دشنام دهد. سپس در طرف چپم عذرخواهی کند، از او میپذیرم.»
«علی بن طعان محارمی» میگوید: من آخرین نفر از سپاه یزیدیان بودم که به دست امام حسین علیهالسّلام آب خوردم و…
همین سپاه، به فرماندهی «حر بن یزید ریاحی»، باعث شدند امام حسین و یارانش شهید شوند؛ اما حر روز عاشورا از خواب غفلت بیدار شد و به حضور امام حسین آمد و گفت: مرا میپذیری؟ حضرت فرمود: ای حر!
گر دو صد جرم عظیم آوردهای غم مخور رو بر کریم آوردهای
آری، حسین معدن عفو و گذشت است؛ در صورت اعتذار و ندامت، میبخشد و میگذرد.
روزی، یکی از غلامان حضرت خطایی انجام داد که مستوجب کیفر بود. امام حسین دستور داد او را کیفر نمایند. غلام مرد با فرهنگ و آشنا به علوم قرآن بود. از این رو، بخشی از آیه ۱۳۴ سوره آل عمران را تلاوت کرد و گفت: «والکاظمین الغیظ» (پرهیزکاران، خشم خود را اجرا نمیکنند) حضرت فرمود: او را رها کنید. غلام بخش دوم آیه راخواند: «والعافین عن الناس» (از مردم خطاکار میگذرند) سیدالشهداء فرمود: از تو گذشتم. غلام بار سوم، بخش بعدی آیه را خواند: «والله یحب المحسنین» (احسان هم میکنند) امام فرمود: تو را آزاد کردم و حقوق و جیره ات را دو برابر موارد قبلی میپردازم!
آری، امام حسین علیهالسّلام از غلام متخلف نیز گذشت؛ نه تنها او را کیفر نکرد، بلکه وی را آزاد نمود و حق و حقوقش را دوبرابر ساخت. ایشان به حکم آیه فوق عمل نمود و سیره پیامبر اسلام را به گفته قرآن مجید تداعی کرد که میفرماید: رسول خدا و پیروانش در برابر دشمنان کافر و خونخوار نفوذناپذیر، ولی در برابر مؤمنین و خودیها رئوف و مهرباناند.
شکی نیست که رسول اکرم، در تمام فضایل و کمالات انسانی، از جمله شجاعت، سمبل جامعه بود. او در مورد امام حسین میفرماید:
حسینم «شجاعت و سخاوت» را از من به ارث برده است («و اما الحسین فله جراتی و جودی»).
در حدیث دیگر، شجاعت امام حسین علیهالسّلام مورد تحسین و تشویق ملائکه، از جمله جبرئل بوده
و حضرت امام حسن علیهالسّلام شجاعت و هیبت سیدالشهداء را نظیر پدرش امیر مؤمنان میداند.
امام حسین علیهالسّلام علاوه بر شجاعت بدنی، «شجاعت نفسی» داشت و ارزش آن بیش از شجاعت جسمی است که علی علیهالسّلام میفرماید: شجاعترین و قویترین انسانها، کسی است که نفس خود را مهار کند و…. ( «لاقوی اقوی ممن قوی علی نفسه فملکها»)
از سوی دیگر، نسبت به نوامیس مردم و شیطنت شیاطین، حساس و هوشیار بود، از حیثیت و آبروی مردم دفاع مینمود، حق را به صاحبش برمی گردانید، نفس خویشتن را در اختیار داشت و هرگز تحت تاثیر آن قرار نمیگرفت.
بنابراین، پیروان آن حضرت وظیفه دارند از قدرت و شجاعت خویش به موقع استفاده کنند، عقل و تدبیر را به کار گیرند، گرفتار احساسات و شعارهای بی محتوا نشوند و حیثیت و نوامیس مردم را از تعرض اشرار و افراد سوء استفاده باز دارند.
خداوندا! توفیق عمل به این دستورات را به همه ما مرحمت بفرما.