فمنیسم نمایشی – نوشته سارا فردرو
یه آقای خواستگاری که فاز به شدت به اصطلاح فمنیستی داشت و پر از تضاد بود پرسید:
-غذا چی بلدی درست کنی من خیلی روی دستپخت حساسم
زن باید دستپختش عالی باشه مخصوصا قرمه سبزی و قیمه
۱. مگه فمنیست نیستی؟ چرا در مورد شکم توی لباس سنتی گیر کردی؟
-خب کار خونه چی؟ سلیقه ت چطوریه؟زن باید خونه داریش بیست باشه
۲. مگه فمنیست نبودی؟
به خونه داری که رسید چای قندپهلوی دمی باید آماده باشه و قیمه سیب زمینی با یه وجب روغن جلوتون بذارن؟
– پس انداز، درآمد اینا چقدر داری؟ماشین، خونه؟
۳.مگه تو فمنیست نبودی هنوز نیومده سهم پس انداز منم برداشتی واسه خودت؟
خوب که گیر افتاد گفت ببین برو مطالعه کن من بخاطر خود زنا میگم باید کار کنن وگرنه جامعه مرد سالار میشه مردا میخوان برن کار کنن بیان بگن من از صبح تا شب سر کارم تو میخوری و میخوابی و استراحت میکنی این بده
۴. من کم مطالعه نکردم برای همین میدونم مردی که میاد میگه چرا من کار میکنم تو استراحت میکنی و میخوری و میخوابی نتیجه تربیت غلط زن هایی بوده که مردای بی مسئولیتی رو بارآوردن
مردایی که با عقده حقارت بزرگ شدن
و بچه های خودشونم با عقده و منت بزرگ کردن
مردایی که مادراشون بهشون یاد ندادن ظرف بشورن، لباس بشورن و پهن کنن، خرید کنن، خونه رو تمیز کنن، اتاق خودشونو مرتب کنن، همکاری کنن، مسئولیت پذیر باشن، بچه داری کنن، غذا بپزن تا امثال تو بفهمن زن توی خونه استراحت نمیکنه…
– زن اگه کار نکنه تو سری خور میشه و احساس بی ارزش بودن میکنه
۵. چرا من توسری خور نشدم؟
چون پدری داشتم که هیچوقت نگفت من دارم کار میکنم شما میخورین و میخوابین
هیچوقتم احساس بی ارزش بودن نکردم چون ارزشمند بودن رو با محبت و توجه بهم نشون داد
نه با منت گذاشتن
ارزش هرکس به وجودشه، به تفکرش، به اخلاق و رفتارش
-من بخاطر خود زنا میگم چون اگه توی جامعه نباشن مردا فکر میکنن اون زنا ضعیفن نمیتونن کاری کنن و حقشونو نمیدن
۶. آقای فمنیست،حق دادنی و گرفتنی نیست اسمش روشه، “حق”, یه چیز بایده
در ضمن اینکه یه زن بخواد توی اجتماع باشه یا کار کنه تشخیصش با خودشه
معنیش این نیست که چون توانایی کار کردن داره باید حتما بره از صبح تا شب سر کار و کارمند باشه
یه زن میتونه اجتماعی باشه ولی سر کار نره، میتونه بره باشگاه، بره کلاس هنر، درس بخونه، توی کارای فرهنگی و خیریه شرکت کنه و حتی چند ساعت توی روز برای خودش یه کار سبک داشته باشه و ……میتونه توی اجتماع باشه ولی نه اینکه لزوما کارمند باشه
– ببین قشنگ نیست که زن و مرد همه چیزو با هم شیر کنن؟ با هم ظرف بشورن، با هم کار کنن، با هم پول در بیارن با هم خرج کنن؟
۷. ببین قشنگ تر نیست که بیشتر شیر کنن مثلا مردا هم حامله بشن، زایمان کنن، دستشویی بشورن، پیشبند ببندن آشپزی کنن، بچه شیر بدن، گردگیری کنن، لباس اتو کنن و ….
-از نظر من زنی که کار نکنه و فمنیست نباشه بعدا احساس حقارت میکنه و پشیمون میشه
۸. از نظر من اگر زنی به انتخاب خودش بره سر کار و خودش تصمیم بگیره درآمدشم شیر کنه خیلی خوبه ولی اگر زنی فقط بخاطر مسایل مادی و اینکه منت شوهرشو نکشه و از ترس اینکه دستش جلوی شوهرش دراز نباشه مجبور شه بره سر کار بعدا حسرت اینو میخوره که من کم کنار بچه هام بودم، بخاطر نیاز مادی از خودم گذشتم و از اون مرد و احتمالا حتی از خودش متنفر میشه
-ببین مادر من سه تا پسر بزرگ کرد و کل عمرشم کارمند بود و الان خیلی ام راضیه
۹. نمیدونم چقدر با خودت صادقی ولی برو ریشه این حسشو پیدا کن مطمئنم یا پدری داشته که مدام توی گوش مادرش گفته من دارم کار میکنم تو توی خونه چیکار میکنی؟
یا به بچه هاش گفته من کار میکنم شما استراحت میکنین و میخورین و میخوابین
یا مادرش بهش گفته دخترم تو درس بخون برو کار کن مثل من بدبخت نشی که شوهرت همش توی سرت بزنه و دستت جلوش دراز باشه
یا اینکه شوهر خودش و پدر شما عادت داشته منت بذاره و همیشه دستش جلوی شوهر بی مسئولیتش دراز بوده
برای همین ترجیح داده تمام عمرش کار کنه و بچه هاشم بزرگ کنه و بگه خوشحال و راضی ام و منت کسی رو نکشه و دم نزنه
– ببین توی سر ما فرو کردن که زن ضعیفه، ظریفه و یه مشت چیزای اشتباه چرا بخاطر اینکه زن ظریفه نباید یه سری کارارو بکنه؟ کی گفته چون ضعیفه نمیتونه کار کنه؟
آقای فمنیست اتفاقا زن ظریف و ضعیفه اما معنیش این نیست که نمیتونه ۱۵کیلو میوه و سبزی بخره بیاره خونه یا بچه ۱۰کیلویی و کیفشو وسایلشو بݝل کنه و حتی لاستیک ماشین عوض کنه، ۸ساعت در روز بیرون از خونه کار کنه و در کنارشم بچه هاشو بزرگ کنه، خونه رو حفظ کنه و شوهرداری هم بکنه و …. چرا میتونه خوبشم میتونه ولی تو هم هفته ای سه بار توالت بشور، هفته ای یبار برو تره بار سبزی تازه بخر بیار بشور خورد کن، توی فریزر جا بده، برای بچه ها آبمیوه بگیر، جارو بکش، گردگیری کن، شب که مهمون اومد شام درست کن پذیرایی کن بعدشم همه ظرفارو بشور و جا بده، برو بچه هارو از مدرسه بیار، دکتر ببر، داروهاشونو سر تایم بده، درساشونو چک کن، هفته ای ۳بار بچه هارو نگه دار زنت بره باشگاه، بره استخر، بره با دوستاش کافه، شب ساعت ۱۱بیاد تو شام درست کن بچه هارو شام بده و بخوابون عطر بزن لباس خوشگل بپوش برو کیف زنت رو بگیر ببوسش بگو خوش اومدی بعد ببر ماساژش بده و سرحال توی تخت بگو بخند کن زنتو خوشحال کن نه اینکه اخبارتو که دیدی گوشیتو چک کردی با بوی عرق و پا بری توی تخت و قبل از اینکه زنتو ببوسی خرو پفت بره تا آسمون
تو که از صبح تا غروب سر کاری چطوری میتونی اندازه مساوی به همسرت کمک کنی؟ زنی که هم کار کنه هم بچه داری کنه هم شوهرداری و خونه داری کنه چندبرابر ازش انرژی گرفته میشه
باید از خودش بزنه
از آرامشش
از زنونگیش
تازه حتما شبم باید مثل پرنسسا بیاد شوهر فمنیستشو راضی کنه؟
– ببین خلاصه من نمیخوام بیشتر از این باهات بحث کنم
تو خیلی دختر خوبی هستی ولی حیف که فمنیست نیستی وگرنه “میگرفتمت”
۱۰- آقای توهم فمنیست من “گرفتنی” نیستم خوشبختانه! اگرم بودم مطمئن باش اجازه نمیدادم همچین آدمی با اینهمه پارادوکس منو بگیره
آقای فمنیست زن “گرفتنی”…..
و درحالی که کله ش داشت آتیش میگرفت گفت من مرده تو زنده میبینی کی راست میگه
۱۱. آقای فمنیست هرکس میتونه نظر خودشو بگه چرا انقدر برای به کرسی نشوندن دیتاهای ناقص و آشفته ت تلاش میکنی توی رکابی سوراخ و پیژامه مرد سنتی ادای مرد فمنیستو در بیاری؟
دلم برای خواستگار بعدیش میسوخت…
وی پس از آن در افق محو شد و در حالی که دربه در به دنبال دختری بود که به او بقبولاند که “من فمنیست هستم” “تو فمنیسم باش” “فمنیسم خوب است” چنین دختری را نیافت و بعد از اینکه موهایش مثل دندانهایش سفید شد تغییر مکتب داد.
دیده شده بود وی در حالی که سه شیفت کار میکرد و با مترو رفت و آمد میکرد و ماشین شاسی بلند را به نام زنش زده بود و در خانه پدرزنش زندگی میکرد در حالی که لباس ها را پهن میکرد و هم زمان خورش قیمه را هم میزد که ته نگیرد و نمکش را میچشید پیام زنش را گوش میکرد:
امیر جان شام بچه ها دیر نشه و به موقع بخوابن، تغذیه فرداشونم آماده کن
من امشب نمیام با دوستام میریم کمپ، راستی ده تومن سریع بزن به کارتم…
فمنیست نمایشی
دروغ شرافتمندانه
فمنیسم دستکاری شده
فمنیسم دلبخواهی
فمنیسم فانتزی
فمنیست توهمی
فمنیسم ایرانی؟