کتاب نگاهی کاربردی به فیلم مستند- تحقیق و تدوین محسن فردرو

کتاب نگاهی کاربردی به فیلم مستند کار تحقیقی محسن فردرو
فهرست مطالب این کتاب شامل تاریخچه فیلم مستند
،تاثیر بنیانگذاران فیلم مستند ،کارکردهای هنر ،رئالیسم مستند ،خلاقیت و زیباشناسی ،کارگردانی مستند و چالش های آن ، از ایده تا طرح ،قالب یا فرم
،داستان، گفتمان و روایت ، نیروی روایی فیلم مستند ،فیلمنامه ، تریتمنت یا اکشن نماها ، نظریه ها و دیدگاه ها ،جغرافیای فرهنگی و فیلم مستند ،سینمای حقیقت و سینمای مستقیم ،مستند تجربی و پیشرو ،مستند تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا ،موضوع ، هدف و مخاطبان ،امکان پذیری تولید فیلم مستند ، تحقیق فیلم مستند ، پیش تولید و تولید فیلم مستند ، تدوین فیلم مستند ، فیلم مستند و صنایع خلاق ، بازارهای فروش فیلم مستند ،مستند ژورنالیستی ، مستند تلویزیونی ،آینده فیلم مستند
در مقدمه این کتاب آمده است:
Documentary از ریشه کلمه Document که در لاتین docere آمده است برای تدریس و آموزش بکار رفته است. طبق فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد در اواخر سال 1800میلادی ، مستند به معنای «درس» بود. یک پند، یک هشدار. وقتی اولین نظریه پردازان به فیلم مستند اشاره کردند منظورشان «ارزش اسنادی» فیلم بود، یعنی سابقهای که واقعی و معتبر باشد. برای محققان، مستندات، «منابع اولیه» اطلاعات هستند و برای وکلا، مستند به معنای «شواهد » است. نظریه پردازان از واژه مستند برای متمایز ساختن سفرنامهها و قوم نگاریهای جدی از دیگر انواع فیلمهای اولیه که فقط دارای مناظر صرفاً زیبا بودند، استفاده کردند. تعریف آنها از مستند به «برخورد خلاقانه از واقعیت» تبدیل شد و مستند به عنوان یک فرم هنری، تکنیک و سبکی که از تصاویر متحرک سرچشمه میگیرد، معرفی شد. بسته به اینکه مستند را چگونه تعریف کنیم، می توان گفت که مستند از ابتدا با تولد فیلم شروع شده است. فیلم مستند می توانست بخشی از نیازهای هنری و ارتباطی نوینی که در قرون جدید بوجود آمده بود را برآورده کند. «اولین اصول فیلم مستند» به این موارد توجه داشت که از ظرفیت سینما می توان برای دور زدن، مشاهده و انتخاب خودِ زندگی در قالب هنری جدید و حیاتی بهره برد. بازیگران واقعی و بومی و صحنه اصلی، راهنمای بهتری برای تفسیر صفحه نمایش از دنیای مدرن هستند. آنها به ما قدرت تفسیر در مورد اتفاقات پیچیده و شگفتانگیز دنیای واقعی را میدهند. یکی از جنبه های اهمیت کلی کار فیلمسازان مستند استفاده ویژه آنها از رسانه فیلم است که با انگیزه خلاق رشد کرده و از فیلم برای نشان دادن آنچه برایشان اهمیت دارد استفاده می نمایند. دیدگاهی که آنها ارائه میکنند با زندگی و آداب و رسوم مردم رنگ آمیزی شده است و شاید نقطه قوت اصلی آنها این است که از قضاوت درباره موضوعات امتناع می کنند. فیلم های مستند با مخاطبان گفتگو و تعامل می کنند و در ذهن آنها طنین انداز می شوند.
سال ها قبل از تحصیلات تکمیلی ، هنگامی که در اولین دوره کارشناسی کارگردانی فیلم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دانشکده صدا و سیما تحصیل می کردم با فیلم مستند آشنا شدم. کتاب دو جلدی حمید نفیسی در مورد فیلم مستند برایم بسیار آموزنده و الهام بخش بود و در درس فیلم مستند در دانشکده، با الفبای آن آشنا شدم .در همین سال ها اساتید بسیار با تجربه در رشته های مختلف بهترین آموزه ها را در زمینه فیلمسازی و داستان و نمایش برایم به ارمغان آوردند وهر یک به گونه ای ،آشنایی ام پیرامون فیلم داستانی و غیر داستانی را بصورت تئوری و عملی تکمیل نمودند، اساتیدی همچون خسرو سینایی در کارگردانی، ابراهیم مکی در نمایش نامه نویسی، پرویز مرزبان در شناخت هنر، احمد ضابطی جهرمی در تدوین، بهروز غریب پور در هنرهای نمایشی، هادی هزاوه ای در تصویر سازی هنراسلامی، حسین طاهری دوست درکارگردانی، نادر ابراهیمی در قصه نویسی، محمود دولت آبادی در داستان نویسی، بهمن جلالی در عکاسی، اکبر عالمی در چاپ و لابراتوار فیلم، قباد شیوا در طراحی و گرافیک، کامبیز روشن روان درموسیقی، مجید میر فخرایی در طراحی صحنه، محمد صالحیان در فیلمبرداری، مسعود بهنام در صدابرداری، حمید هدی نیا در تاریخ سینما، مسعود اوحدی در زیباشناسی تصویر، داریوش مؤدبیان در بازیگری و برادر عزیزم حسین فردرو در کارگردانی تلویزیون که همیشه از وی مطالب ارزشمند آموخته ام و دیگر عزیزانی که یادشان ماندگار و گرامی خواهد بود. عشق و علاقه به فیلمسازی موجب شد که بصورت شبانه روزی سعی در مطالعه بیشتر در این زمینه داشته باشم. تماشای فیلم های مستند سهراب شهید ثالث و ناصر تقوایی و نمونه های آن، زمینه علاقه ام را بیش از پیش افزایش داد.
اولین تجربه ثبت فیلمبرداری مستند را به همراه دو نفر از دوستان در زمان دانشجویی در خرابه های جنگی خرمشهر و آبادان با دوربین شانزده میلیمتری و فیلم ریورسال و سه پایه چوبی قدیمی داشتم؛ در حالی که گلوله های بعثی از سوی دیگر رودخانه پرتاب می شد. پایان نامه مکتوب دوره کارشناسی را با عنوان «میزانسن در سینما» نوشتم و فیلم مستند شاعرانه «آوای خاک» را بعنوان پروژه با فیلم شانزده میلیمتری و دوربین اکلر و با تدوین زیبای یکی از دوستان ساختم. استاد خسرو سینایی در زمان نمایش فیلم مستند «آوای خاک» تشویق باورنکردنی از کار نمود و آن را یک فیلم مستند شاعرانه ارزشمند دانست. تشویق او برایم بسیار امید بخش بود و لذت ساخت فیلم مستند در ذهن و روحم جای گرفت. بعد از پایان دوره کارشناسی در صدا و سیما بعنوان کارگردان فیلم، چند فیلم داستانی و مستند تلویزیونی تولید کردم، فیلم داستانی «خیالباف» در جشنواره استانی سینمای جوان و جشنواره استان ها صدا و سیما مورد تشویق و تقدیر قرار گرفت.
این فیلم در زمانی ساخته شد که تحت تأثیر مطالعه موج نو فرانسه و فیلم های رئالیستی سینمای ایتالیا بودم. فیلم در صحنه های واقعی زندگی مردم و لباس ها و دکور طبیعی و با کمترین نورپردازی و با استفاده از بازیگران غیرحرفه ای ساخته شد. در پی آن، چندین مستندکوتاه صنعتی درباره فعالیت های کارخانجات مختلف تولید کردم. فیلم مستند تلویزیونی از لشکر نوزده فجر و فیلم غواصی و آموزش رزمی رزمندگان در مقرگُتوند خوزستان در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق را تولید کردم. حدود دو سال در انجمن سینمای جوان شیراز بعنوان سرپرست فعالیت داشتم و سعی کردم هنرجویان را با فیلمسازی آشنا سازم و در کلاس های آموزشی اداره کل فرهنگ بعنوان مدرس در زمینه کارگردانی و فیلمسازی تدریس نمودم. هنگامی که فیلم داستانی «پرنده ی گمشده» را بصورت 16 میلیمتری تولید می کردم، وقایعی پیش آمد که متوجه شدم علی رغم موفقیت ام در ساخت فیلم های داستانی، فیلم مستند و سبک واقعیت گرا در فیلم ، توانایی و جذابیت ببیشتر و قدرتمندتری برایم دارد.
در فرصت های بعدی در تهران مستند تلویزیونی اتوبوس شهری و مستند های کوتاه از زندگی نامه بزرگان را برای استفاده در برنامه «دیدار با فرزانگان» و مستندهایی برای شرکت مخابرات و مستندهایی در مورد سینما و رایانه ها و برنامه های ترکیبی در مورد پژوهش و پژوهشگران ساختم که برخی در برنامه های تلویزیون مورد استفاده قرار گرفت. در این مدت متوجه شدم که مستندسازی به آزادی عمل بیشتری نیاز دارد و تولید فیلم های سفارشی و حمایتی، پاسخگوی ذهن پرجنب و جوش فیلمسازان نیست. در دهه80 هجری شمسی در فرصت آزاد شده از کارهای پژوهشی و اداری، فیلم مستند «گریشمن و تپه سیلک کاشان» و آثار شوش و چغازنبیل را با سرمایه شخصی ساختم؛ فیلمی که به بررسی نقش باستان شناسان در آثار تاریخی ایران می پرداخت و صحنه هایی از زندگی باستانشناس معروف گریشمن با بازی ارزشمند استاد احمد علامه دهر را بازسازی کردم.
بعدها پشت صحنه فیلم داستانی «به سوی تاریکی» را بصورت چندین فیلم کوتاه تدوین و در رسانه های اجتماعی بارگذاری کردم. در ادامه فعالیت های هنری خود، صدها دقیقه فیلم های کوتاه مستند متعددی برای روابط عمومی سازمان ها و دستگاه ها در زمینه های مختلف که بیشتر شکل سفارشی و اطلاع رسانی و یا آموزشی داشت را نیز تولید نمودم. در سال های اخیر پس از مطالعه و ترجمه چندین کتاب انگلیسی فرصتی دست داد که نسبت به جمع آوری و تنظیم یادداشت ها اقدام نمایم تا مهم ترین نکات آموزشی و کاربردی آنها را تدوین کنم . در این مسیر سعی کردم زمینه های تولید فیلم مستند و شیوه های مرتبط با تولید آن را بررسی و رویکردها و تحولات در فیلمسازی مستند را نیز بررسی نمایم. فیلم مستند در حال تغییر است، از نظر محتوا، مخاطب، تولید، تأمین مالی و توزیع. امیدوارم آموزه های طرح شده در این مجموعه که نتیجه دانش اساتید متعدد و بهره گیری از منابع متعدد خارجی و عصاره آموزشی از کتاب های هنری و سینمایی است بتواند مورد استفاده علاقمندان به فیلمسازی مستند قرار گیرد.
من الله التوفیق
محسن فردرو
دوستان علاقمند به مطالعه این کتاب می توانند با ایمیل سایت فکرورزی تماس بگیرند fekrvarzi@gmail.com