در جمع بندي كلي آثار متفاوتي در نقش و تأثير ارتباطات در جهان معاصر محسوس است. بعضي از آثار مثبت آن عبارت اند از:

1ـ تسهيل همگرايي سياسي در داخل جوامع و بين ملتها در صحنه بين المللي .

2ـ توسعه شهر نشيني، ارتقاي سطح سواد، افزايش درآمد سرانه و تقويت پيوندهاي اجتماعي بين جوامع كه نهايتاً روند دستيابي به ((رفاه اقتصادي))را هموار خواهد كرد.

3ـ افزايش مناسبات و مبادلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و علمي‏ميان ملل و اقوام گوناگون و از ميان رفتن فواصل جغرافيايي و كمك به برقراري تفاهم، همبستگي، همگونگي و همكاري بين المللي.

4ـ كمك به پيشبرد سياست هاي ملي و افزايش سطح مشاركت اجتماعي و برقراري وضع مناسب براي حل و فصل بحران نفوذ، مشاركت، هويت و مشروعيت.

5ـ توانايي كمك به برقراري صلح جهاني از طريق تغيير در تصورات طرف مناقشه و ايجاد تصورات دوستانه و گسترش صلح و ثبات و امنيت.

6ـ كاركرد آموزشي و دادن اطلاعات به ملتهاو آگاه ساختن ملل از سنتهاي ريشه دار ملي و تاريخي.

7ـ كمك به گسترش آزادي و احترام به حقوق انساني، چرا كه جوهر آزادي و عدالت خواهي، بسط اطلاعات و ارتباطات و تسهيل اجتماعي است .

بخشي از كاربردهاي منفي ارتباطات نیز عبارت اند از:

1ـ توانايي تجزيه گروههاي اجتماعي و اخلال در جريان وحدت ملي جوامع

2ـ انتقال فناوري نامناسب و وابستگي به كمپاني هاي چند مليتي به ويژه غربي.

3ـ ايجاد اختلاف و شكاف ميان ملت ها به منظور توسعه ناسيوناليسم افراطي، ايدئولوژي هاي متضاد و در نتيجه بروز شكاف فرهنگي.

4ـ تغيير الگوهاي مصرف و روش هاي زيستي از طريق افزايش خواسته ها و ايجاد دنياي پر زرق و برق، همراه دام هاي جذاب جامعه مصرفي.

5ـ تضعيف پيوندهاي سنتي از طريق تقويت و تبليغ ارزش هاي غربي و نيز كمك به استحاله فرهنگي.

6ـ ايجاد نخبگان سياسي و فرهنگي وابسته به جريانات خود ساخته از طريق شبكه هاي ارتباطي .

7ـ كمك به تشديد تضادهاي فرهنگي و بهره برداري هاي مقطعي و دراز مدت از آن .

8ـ بهره برداري تبليغاتي و انتشار اخبار غير واقع و تحريفي و بمباران خبري و جريان يك سويه مبادله اطلاعات و اخبار از طرف غرب به کشورهای در حال توسعه به منظور اظهار توانايي هاي مالي، فني و فناورانه در برابر ضعف ساختاري كشورهاي در حال توسعه.

بدون شك عصر ما به اين دليل عصر رسانه‌ها و ارتباطات لقب گرفته كه رسانه‌ها نقش تعيين كننده‌‌اي در هدايت جريانهاي جامعه ايفا مي‌كنند. رسانه‌هاي گروهي از بدو تولد در بين اقشار مختلف جا باز كرده و مورد پذيرش قرار گرفته‌اند و هر قشري از جامعه،متناسب با سلايق و علايق خود از اين رسانه‌ها بهره‌ مي‌جويند.

رسانه معادل كلمه لاتين medium مي‌باشد كه جمع آن media يعني وسايل ارتباط جمعي است.

رسانه‌هاي گروهي معادل كلمه mass media  در زبان لاتين است و شامل آن دسته از وسايل ارتباطي است كه جريانات خبري را به گروه كثيري از مخاطبان مي رسانند و علماي منطق اين رسانه هاي گروهي را ” وسعت بخشي به مفهوم “ مي‌نامند.

از آنچه كه امروز رسانه‌هاي گروهي ناميده مي‌شود مي توان به روزنامه ، ماهواره ، كتاب ، اينترنت ، تلويزيون و غيره اشاره كرد . هدف اصلي و عمده هر يك از رسانه ها ارتباط با مخاطب است  . اين ارتباط در صورتي موثر و گسترده برقرار مي شود كه فعاليت آن رسانه اولاً مبتني بر شناخت كما بيش كامل مخاطب باشد ثانياً ؛ اين رسانه ها در تهيه و انتشار مطالب خود از اصول،شيوه و تكنيكهاي علمي بهره‌مند باشند. به عبارت صحيح‌تر علم با عمل در آميخته شود. در مجموع ويژگي اصلي آن قدرت ، توانايي زياد و شعاع عمل وسيع باشد.در واقع رسانه‌ها به عنوان نظام مركزي اعصاب جامعه امروزي عمل مي‌كنند

نقش و کارکرد خبري و اطلاع‌رساني

وسايل ارتباط جمعي، پخش خبر و اطلاع را بر عهده دارند. رسالت آنها در انتقال سريع و بي‌طرفانه اخبار و وقايع دنياي ماست. از اين رو اين وسايل کوچک شدن کره زمين و همسايگي ساکنان آن را موجب شده‌اند. عده‌اي اين نقش را مهمترين نقش و کارکرد وسايل ارتباط جمعي دانسته که از طريق پي‌جويي و گردآوري اطلاعات، حوادث و رويدادهاي ملي و فرا ملي را به عموم مردم انتقال مي‌دهند. در هر خبري پنج ويژگي بايستي لحاظ شود: الف) تازگي  ب) اهميت ، پ) جذابيت ، ت) جامعيت ، ج) کوتاهي و فشردگي.

از ميان وسايل ارتباط جمعي راديو و تلويزيون مهمترين وسيله پخش اخبار در عصر ما بوده و به چهار طريق مي‌تواند به نمايشي کردن و ارزش دادن به وقايع بپردازد:

  • فاصله ميان نمايش و تماشاگر را از بين ببرد.
  • مرز ميان زندگي خصوصي و اجتماعي را حذف کند.
  • هر حادثه‌اي را ولو در ابعاد وسيع در روي صفحه خود کوچک و محدود سازد.
  • به حوادث چهره‌اي حزن انگيز و يا لذت بخش بدهد.

در کناره نقش اطلاع‌رساني برخي به نقش آگاه‌سازي نيز اشاره کرده‌اند که عبارت است از تحليل و تشريح درست اخبار و نه فقط انتقال آن.

نقش و کارکرد آموزشی

رسانه‌هاي جمعي و خصوصاً راديو و تلويزيون مي‌توان از طريق ويژگي‌هاي زير نقش مهم و اساسي در امر آموزش داشته باشند:

الف) دنياي خارج را به داخل کلاس آورده و موجبات برانگيختگي علاقه براي يادگيري شوند و نيز قدرت تصور ياد گيرندگان را نيز افزايش دهند.

ب) برخلاف مدرسه که تنها قشر خاصي از انسان‌ها را، آن هم به تعداد اندک و در زمان و ساعتي محدود زير پوشش مي‌گيرد، مي‌تواند همه انسان‌ها را در تمامي ساعت‌هاي شبانه روز در اختيار خويش داشته باشند.

پ) برخلاف مدرسه که صرفاً سال‌هاي محدودي از حيات فرد را در برمي‌گيرد، مي‌توانند تمامي عمر افراد را تحت پوشش آموزشي خود قرار دهند.

ت) سهولت مکاني و هزينه‌اي نيز مي‌تواند از جمله مزاياي رسانه‌ها در امر آموزش باشند چه اينکه ديگر لازم نيست مسافتي براي شرکت در کلاس درس پيموده و نيز برخي هزينه‌ها پرداخت شود.

نقش و کارکرد تفريحي و سرگرمي

وسايل ارتباط جمعي به طور معمول با زمان فراغت انسان‌ها برخورد مي‌کنند، از طرفي توجه فراوان به تامين اوقات فراغت بيشتر و استفاده از اين اوقات سبب شده که انسان تدريجاً به سوي يک نوع «تمدن فراغت» گام بر دارد و با کاهش ساعت‌هاي کار و ايجاد وسايل سرگرمي از زندگي خود بيشتر لذت ببرد چه اينکه امروزه وسايل ارتباط جمعي به عنوان مهمترين ابزار تفريحي و سرگرمي افراد به شمار مي‌آيد، که از طريق پخش برنامه‌هاي سرگرم کننده، بر الگوي رفتاري اوقات فراغت انسان تأثير مي‌گذارد. به نظر مي‌رسد اوقات فراغت مي‌تواند هم جنبه اخلاقي و هم جنبه فرهنگي داشته باشد و چنانچه اين وسايل بدرستي به کار آيند مانند مدرسه‌اي بزرگ بر زندگي انسان‌ها پرتو افکند .

امروز سرگرم کنندگي رسانه‌هاي جمعي نقش اصلي يافته به نحوي که بي‌شک وجه غالب رسانه‌هاي جمعيِ امروز، سرگرم کنندگي آنهاست. حتي مشاهده مي‌شود که کارکردهاي ديگر رسانه همچون آموزش و اطلاع‌رساني جز از بستر سرگرم کنندگي حاصل نخواهد شد بطور مثال همان‌طوري‌که ذکر شد از جمله ويژگي‌هايي که در اطلاع‌رساني رسانه‌اي مورد توجه قرار گرفته جذابيت آن است. در آموزش نيز بر ويژگي جذابيت و سرگرم کنندگي تأکيد مي‌شود. چه اينکه از بستر سرگرم شوندگي مخاطبان رسانه‌ها قادر خواهند بود، به رسالت‌هاي ديگر خود جامة عمل بپوشانند.

الگوي مبتني بر بازار

بر اساس آنچه در بخش پيشين ذکر شد و اينکه جهت‌گيري اصلي رسانه‌ها در جوامع ليبرال سرمايه‌داري، حداکثر کردن منافع متوليان و صاحبان ثروت و قدرت مي‌باشد، لذا الگوي حاکم در تعيين محتواي پيام‌ها نيز از اين قاعده مستثني نيست. و هر چه بيشتر به سمت تجاري شدن در حرکت است و اين مستلزم توجه به مخاطبان توده و علايق و سلايق آنهاست.

منبع :

کتاب ارتباطات و افکار عمومی – دکتر رضایی و همکاران

Hide picture