مهاجرت و ورزش – داوود سلیانچی

عوامل مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران

یکی از انواع مهم مهاجرت نخبگان در کشور ایران که در چند سال اخیر شاهد آن بودیم، مهاجرت نخبگان ورزشی است. مهاجرت ورزشی اصطلاحی است که برای مهاجرت ورزشکاران و یا مربیان ورزشی بکار می رود.

نوشته : داوود سلیانچی

رئیس انجمن جت اسکی و چت بُت

امروزه ورزش عرصه های مختلف زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است و به عنوان يک سرمايه عظیم انسانی وجوه متفاوتی به خود گرفته است. ورزش علاوه بر اينکه از نظر انسانی و اقتصادی سرمايه است، می تواند در عرصه های فرهنگی، سیاسی، تربیتی و اجتماعی نیز سرمايه ساز باشد.

سرمايه انسانی عامل مؤثری در رشد و توسعه اقتصادی، پر کردن شکاف های فناوری، کاهش نقش ثروتها و منابع زير زمینی و افزايش نقش ويژگی های اکتسابی کشورهای درحال توسعه، محسوب می شود. مطالعه مراحل رشدِ کشورهای پیشرفته، اهمیت زياد نقش سرمايه انسانی در فرآيند توسعه آنها را نشان میدهد. امروزه کاملاً پذيرفته شده است که ظرفیت های انسانی در هر کشوری عامل اساسی توسعه پايدار بوده و آموزش عنصر کلیدی ايجاد اين ظرفیت هاست؛ بنابراين افراد آموزش ديده و ماهر، برای غلبه بر مشکلات، به ويژه در کشورهای درحال توسعه اهمیتی حیاتی دارند.

همچنان که اهمیت نیروی انسانی متخصص زمانی آشکار می شود که بدانیم بر اساس نتايج حاصل از مطالعات بانک جهانی در 192 کشور جهان، رشد و توسعه اين کشورها بیش از سرمايه فیزيکی و طبیعی، مربوط به سرمايه انسانی آنها بوده است.

امروزه يکی از مهمترين موضوعات اجتماعی که آثار اقتصادی و فرهنگی بر کشورها دارد، پديده مهاجرت است. مهاجرت به عنوان پديدهای جمعیتی، مورد توجه رشته های علوم انسانی و اجتماعی است نظريات مختلفی در باب مهاجرت بیان شده است. به خصوص با افزايش روند مهاجرت و تعداد مهاجران پس از جنگ جهانی دوم، اين پديده بیش از پیش مورد توجه نظريه پردازان علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفت. مهاجرت واژهای است برای انواع حرکات جمعیتی بین قلمرو ها که منجر به تغییر دائم يا نیمه دائم مکان سکونت شود، به کار میرود.

مهاجرت می تواند شکل گیری سرمايه انسانیِ کشورها را تحت تأثیر قرار دهد و اثرات جبران ناپذيری را در بخش های مختلف بر جای بگذارد. گرچه پديده مهاجرت، از کشورهای پیشرفته به کشورهای پیشرفته ديگر هم وجود دارد؛ در کشورهای کمتر توسعه يافته يا درحال توسعه مانند ايران، اين پديده به ويژه در مورد نخبگان و متخصص از چالش های بسیار جدی به حساب می آيد.

مهاجرت نخبگان يا به خروج متخصصان علوم و فنون، برگزيدگان و صاحبان انديشه مربوط می شود. فرار مغزها می تواند يک کشور را با ضربه مغزی مواجه سازد. زمانی که متخصصان جوان کشورشان را ترک می کنند، کیفیت کار توسط نیروهای باقی مانده در کشور کاهش می يابد . جبران آسیب ها و ضررهايی که از اين ناحیه متوجه جوامع می گردد، شايد يکی از دشوارترين کارها باشد.

مهاجرت می تواند به عنوان يک ابزار سیاستی به منظور هدايت سرمايه انسانی به سطح اجتماعی بهینه سرمايه گذاری مورداستفاده قرار گیرد. مهاجرت افراد با تحصیلات بالا از کشورهای درحال توسعه، تأثیری بر کل سرمايه گذاری انسانی در اين کشورها دارد.

هرگاه اسم مهاجرت نخبگان به میان می آيد، بیشتر نخبگان علمی در ذهن تداعی می شود؛ درحالیکه مهاجرت نخبگان ورزشی که نماد و سمبل يک ملت در مجامع بین المللی هستند، به همان اندازه می تواند دارای اهمیت و اثرات سوء بر کشور باشد. نخبگان ورزشی از سرمايه های هر کشور محسوب می شوند که پیشرفت هايی در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای آن جامعه را رقم می زنند. روی هم رفته، باور بر آن است که توسعه پايدار ورزشی، تلاش برای حضور مؤثر در میادين بین المللی، به اهتزاز درآوردن پرچم کشور در تورنمنت های جهانی، نهادينه کردن ورزش در سطح کشور و فرهنگ سازی غنی که می تواند کمک فراوانی به پیشگیری از انواع بیماری ها بکند، همه و همه برآيند کار و میوه تلاش نخبگان جامعه است.

ورزشکاران ازجمله نیروهای فنی و ماهری محسوب می شوند که همانند ساير متخصصان از طريق مهاجرت به کشورهای پیشرفته، به دنبال تحقق آرزوهای حرفه ای خودشان می روند. خروج ورزشکاران و يا مربیان ورزشی از کشور خود، مهاجرت ورزشی نامیده می شود. افزايش میزان مهاجرت های ورزشی موضوع نسبتاً جديدی است که به دوره معاصر و جنگ جهانی دوم برمی گردد؛ از جنگ جهانی دوم، تقريباً در هر دوره المپیک، عدهای از ورزشکاران به دنبال پناهندگی در کشور میزبان بوده اند .

مهاجرت ورزشی  اصطلاحی است که برای مهاجرت ورزشکاران و يا مربیان ورزشی به کار میرود. بسیاری از ورزشکاران و يا مربیان ورزشی برای ادامه کار حرفه ای خود اقدام به مهاجرت به کشورهای ديگر را می کنند، درعین حال بسیاری از کشورها در جهت رفع نیاز خود به مربیان ورزشی و يا ورزشکارانی که در امر توسعه و بهبود رشته ورزشی خاص اقدام به استخدام افراد خارجی می نمايند. اين پديده اجتماعی براثر عوامل مختلف ايجاد و گسترش يافته است و پیامدهای مثبت و منفی در پی دارد. در دهه اخیر اين نوع مهاجرت، از نظر شخصیتی به ورزش کشور لطمه وارد شده و از نظر ورزشی و منابع انسانی به کشور ضرر وارد کرده است. در واقع اين نوع رفتن ها يک بحران بزرگ برای ورزش کشور شده است، بحرانی که احتمال وسیعتر شدن آنهم وجود دارد. از دست دادن نخبگان ورزشی چند سالی است که زنگ خطر را برای ورزش ايران به صدا درآورده است.

اين الگوی مهاجرت کشورها را با پیامدهای مهمی در موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روبرو می سازد.

بر اساس آمار صندوق بین المللی پول ، ايران در رتبه اول جهانی خروج نخبگان جوان در جهان قرار دارد. فضای معیوب کسب و کار، وضعیت نابسامان اشتغال به همراه حقوق و دستمزدهای ناچیز، تنها بخشی از مشکلات نخبگان ايرانی است. اين مسائل به اضافه فقدان برخورداری از شخصیت اجتماعی و حمايت های معنوی از نخبگان، انگیزه های اين قشر را در مهاجرت به کشورهای خارجی فراهم آورده و به دلیل عدم برنامه ريزی منسجم جهت مرتفع نمودن اين مشکلات، متأسفانه شاهد آن هستیم که حجم بسیار بالايی از نخبگان کشور، راه خروج از ايران را در پیش گرفته اند. علاوه بر تمام مشکلات ساختاری اقتصاد که با تأثیر مستقیم خود، منجر به فراهم آوردن شرايط خروج نخبگان از کشور مسائل قانونی و کاستی های حمايتی که از فقدان قوانین جامع ناشی می شوند، مزيد بر علت شده اند.

در سالهای اخیر، مهاجرت ورزشکاران در ورزش ايران نیز شدت گرفته است. در مسابقات جهانی کشتی لاسوگاس امريکا (2015) يکی از فرنگی کاران ايران درخواست پناهندگی داد و به ايران بازنگشت )مهرنیوز،.(1394  بانوی ملی پوش قايقرانی ايران، در کشور آلمان پناهندگی گرفت )ايسنا، 1396 ( . در مسابقات جهانی کبدی 2018 در ملبورن استرالیا، دو تن از ورزشکاران ايرانی پناهنده شدند و به ايران بازنگشتند  ( 1397) . خبرها و مطالب متعددی در سال های اخیر درباره اين موضوع منتشر شده است. بسیاری از تیترهای روزنامه ها و سايت های خبری همچون« بازگشت ناکامل تیم ملی جودو از هلند « بالا رفتن پرچم ايران برای جمهوری آذربايجان »، پناهندگی ورزشکار ايرانی در پرتغال« دختر ايرانی در تیم ملی بلژيک « ،» کوچ گوش شکسته ها به آذربايجان « ،» ورزشکار المپیکی به دنبال پناهندگی در انگلیس « حاکی از افزايش مهاجرت ورزشکاران ايرانی است. اين پديده، توسعه پايدار ورزشی، نهادينه کردن ورزش در جامعه و حضور مؤثر در رقابتهای بین المللی و جهانی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ چراکه دستیابی به اين اهداف، نیازمند فعالیت و برآيند کار و تلاش نخبگان ورزشی است. ازاينرو، شناسايی عوامل مؤثر بر تصمیم به مهاجرت ورزشکاران و مربیان نخبه ايران ضروری به نظر می رسد.

عوامل بسیار زيادی در مهاجرت نخبگان تأثیر دارد که مهمترين آنها را می توان به دو دسته عوامل داخلی و خارجی تقسیم بندی کرد. از عوامل خارجی )جاذب های( که در زمینه های مختلف در کشورهای توسعه يافته يا مهاجر پذير وجود دارد، می توان به بالا بودن سطح رفاهی و مالی اشاره کرد. عوامل داخلی )دافعه ای( نیز از ديگر عوامل مؤثر بر خروج نخبگان است. انگیزه و علت اين گونه مهاجرت ها را بیشتر بايد در مسائل داخلی جستوجو کرد. ويژگی های داخلی تشديد کننده خروج نخبگان حول محورهای عوامل سیاسی و اجتماعی، عوامل علمی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، آموزشی، شغلی و معیشتی است .

تجزيه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل اقتصادی همچون دسترسی به فرصت های شغلی بهتر و تفاوت وضعیت رفاهی کشورِ مبدأ و مقصد.  مهمترين دلايل مهاجرت ورزشکاران بودند. عوامل حرفه ای مانند دسترسی به امکانات و مربی  و بی برنامگی فدراسیون ها ، عوامل سیاسی مانند ناکارآمدی نظام مديريت کلان کشور و نفوذ گرايش های سیاسی در ورزش و عوامل اجتماعی مانند جايگاه اجتماعی ورزشکاران و تمايل به زندگی مدرن در رده های بعدی قرار داشتند.

مهاجرت نخبگان و متخصصان ورزشی به عنوان پديده ای اجتماعی، اثرات زيان باری بر فرآيند های رشد و توسعه ورزش بر جای می گذارد.

مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرايط يا عوامل نامساعد دور کنندهای مانند فقر، کمبود غذا، بلايای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت می کنند. دلیل دوم می تواند شرايط و عوامل مساعد جذب کننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر در مقصد مهاجرت باشد. گفته می شود که نامطلوبترين وجه پديده مهاجرت را بايد در جامعه مبدأ جستوجو کرد .

در اين میان عوامل و مسائل زيادی از نظر اقتصادی، اجتماعی، مديريتی و … وجود دارند که باعث دلسرد شدن و مهاجرت ورزشکاران شده است. ازجمله اين مسائل می توان به مسائل مالی، عدم شايسته سالاری، پشت خط ماندن، اشکال در قوانین بین المللی و فدراسیونهای جهانی، آزادیهای اجتماعی، قوانین مهاجرتی کشورهای مهاجر پذير، غفلت فدراسیون ها از شرايط ورزشکارانش، وجود مديران غیرورزشی، بی مهری مسئولان، ناکارآمدی مديران و فقدان حمايت معنوی اشاره کرد. با افزايش جهانی شدن و حرفهای شدن بین رشته های ورزشی، ورزشکاران به طور فزايندهای مهاجرت می کنند تا کار پیدا کنند و به اين ترتیب، رشد و پیشرفت ورزشی و غیر ورزشی آنها در کشورهای مختلفی شکل گرفته و رقم زده می شود. اهمیت اين موضوع در حیطه ورزش از آنجا ناشی می شود که اين پديده سال هاست که گريبان گیر ورزش کشور است و هر ساله شاهد مهاجرت ورزشکاران سطح بالای تیم های ملی کشورمان هستیم. با توجه به رشد اين مسئله در ورزش کشور، مهمترين عوامل را شناسايی و گامی هرچند کوچک اما مؤثر در توسعه و اعتلای ورزش کشور و تلاشی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان ورزشی برداشته باشد.

با توجه به مطالب گفته شده، مهاجرت ورزشکاران نخبه و مدال آور ايران، به عنوان يکی از مسائل حوزه ورزش و اجتماع، نیاز به مطالعه علمی دارد. چه اينکه در جامعه ايران، مهاجرت ورزشکاران بیش از ديگر اقشار جامعه به چشم می آيد؛ به ويژه زمانی که منجر به کسب موفقیت برای ديگر کشورها می شود )مثل کسب سهمیه و مدال المپیکی توسط ورزشکاران ايرانی در کشتی و تکواندو برای جمهوری آذربايجان.( صرف نظر از تأثیری که اين موضوع بر وجهه کشور دارد، شناسايی دلايل آن می تواند راه برون رفت از اين مسئله، مسیر توسعه ورزش و جهت سیاست گذاری های اين حوزه را آشکار کند. گرچه همان عواملی که باعث می شود يک مهندس، پزشک يا حتی کارگر از کشورش مهاجرت کند، ممکن است دلیلی برای مهاجرت ورزشکاران باشد؛ اما اين حقیقت نیز وجود دارد که قشرهای مختلف با توجه به نیازها، شرايط و تحلیل های خود تصمیم به مهاجرت می گیرند و ورزشکاران ممکن است دلايل متفاوتی داشته باشند. همانند نمونه هايی که پیشتر مطرح شد، اکثر پژوهش های اين حوزه بر نخبگان علمی کشور متمرکز بوده اند و در کمتر پژوهشی به عوامل مهاجرت ورزشکاران پرداخته شده است؛ بنابراين، به دنبال شناسايی و تعیین درجه اهمیت عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان ورزشی است تا بتواند اطلاعاتی برای پیشگیری و رفع اين مسئله فراهم سازد.

مطالعاتی در راستای شناسايی علل مهاجرت نخبگان درکشورهای درحال توسعه انجام گرفته است و در پژوهشی با عنوان « بررسی مهاجرت علمی پژوهشگران و متخصصان ايرانی حوزه علوم پزشکی به دانشگاههای کشورهای توسعه يافته و صنعتی در پايگاه اطلاعاتی اسکوپوس» به اين نتیجه رسیدند که از مهمترين عوامل می توان به سیاست های تشويقی و مالی بسیار مناسب اين کشورها اشاره کرد. با توجه به پیچیدگی های مسئله و روابط علی  معلولی بین عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت نخبگان و بازخورها و حلقه های علی برای درک اين چالش ها و تحلیل راهکارهای لازمه نیاز است که از رويکرد سیستم دينامیک استفاده شود .

در تحقیقی علل اجتماعی مهاجرت نخبگان ايرانی به « تحت عنوان بیان کرد که بین طبقه اجتماعی و دانشگاه های آمريکايی» مهاجرت رابطه معناداری وجود ندارد، رابطه بین سبک زندگی ايرانی و مهاجرت معکوس بوده و بین ساخت اجتماعی ايران و مهاجرت نخبگان رابطه مستقیمی وجود ندارد . تحقیقی با عنوان « تابعیت از منظر حقوق ورزشی بین المللی « را به انجام رساندند. نتايج حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه معنی داری میان وضعیت و تغییرات تابعیتی ورزشکاران و اقتدار سازمان های بین المللی ورزشی و قوانین و مقررات آنها، عوامل اقتصادی، سیاست گذاری دولت ها در ورزش قهرمانی و پذيرش تابعیت مضاعف در برخی از کشورها و در قوانین، مقررات و رويه های سازمان های بین المللی وجود دارد.

با مطالعۀ پیشینۀ مهاجرت و پناهندگی ورزش مشخص می شود بیشتر این پژوهش ها نیز به بحث حضور ورزش به عنوان ابزاري براي اتحاد میان پناهندگان در کمپ هاي مهاجران پرداخته اند، حال آنکه در نقطۀ مقابل «پناهندگی ورزشی» و استفاده از ابزار ورزش براي رسیدن به آرزوها در سرزمینی دیگر است؛ در میان تعبیر رسانه اي این پدیده به «فرار ورزشکاران»، تشکیل تیم پناهندگان المپیک براي اولین بار در بازي هاي المپیک 2016 ریو و حضور ده ورزشکار از کشورهاي سودان جنوبی، کنگو، اتیوپی و سوریه در سه رشتۀ جودو، شنا و دو و میدانی این بازي ها، و دو ورزشکار ایرانی و سوري در بازيهاي پارالمپیک 2016 ریو موجب شد تا ادبیات ورزش بین الملل با پدیدهاي نوین با عنوان «پناهندگی ورزشی» رو به رو شود. اگرچه موضوع مهاجرت ورزشکاران از دیرباز در میان کشورهاي پرجمعیت مانند چین در برخی رشته هاي خاص مانند تنیس روي میز که استعدادهاي فراوانی در این کشور دارد رواج داشته است، اما حضور اسامی ورزشکاران ایرانی در فهرست نفرات حاضر در کاروان پناهندگان بازي هاي المپیک این سؤال را مطرح می کند که در صورت توانایی این ورزشکاران براي گرفتن سهمیۀ ورودي به بازيهاي المپیک چه دلایلی موجب شده است تا آنها از حضور در کاروان کشور خود سر باز زنند و آرزوهاي خود را در سرزمینی دیگر جستوجو کنند.

مهاجرت ورزشکاران ایرانی در دو دهه اخیر برحسب رشته و جنس متفاوت بوده است. طبق یافته های پژوهش، بیشترین ورزشکاران مهاجرت کرده متعلق به رشته جودو با هفت ورزشکار، تکواندو و قایقرانی هرکدام با پنج ورزشکار، ژیمناستیک و شطرنج هرکدام با چهار ورزشکار است. در رشته های کشتی، تیر و کمان، غریق نجات، جانبازان و معلولین، فوتبال، کاراته، شمشیر بازی، بوکس و هندبال نیز شاهد مهاجرت ورزشکاران بوده ایم. از سوی دیگر، طی یکسال اخیر، روند این مهاجرت ها افزایش یافته است به نحوی که حدود پنج نفر از شطرنج بازان ملی پوش یا مهاجرت کرده اند و یا از تیم ملی کناره گیری کرده اند و آخرین ورزشکار ملی پوش مهاجرت کرده نیز مدال آور المپیکی ایران در رشته تکواندو است.  نکته حائز اهمیت این است که مهاجرت ها در رشته های ورزشی غالباً انفرادی و تقریباً همگی المپیکی صورت گرفته است.

این در حالی است که توماس باخ ضمن موافقت با تشکیل تیم پناهندگان المپیک 2021 توکیو در اجلاس 2019 بوینس آیرس، در روز جهانی پناهندگان اعلام کرد که براي  بازي هاي المپیک 2019 کاروان ورزشکاران پناهنده از 10 نفر به 37 نفر و از سه رشته به ده رشته افزایش خواهد یافت و این افراد الزامی براي کسب حد نصاب رکوردهاي لازم براي ورود به بازي ها را ندارند و تنها قرار گرفتن آنها در سطح بین المللی براي حضور در بازي هاي المپیک 2021 کفایت می کند. نکتۀ نگران کننده حضور نام جمهوري اسلامی ایران در کنار کشورهاي جنگ زده و قحطی زدة کنگو، سوریه، افغانستان، کامرون، اریتره، عراق، اتیوپی و سودان در این فهرست است. از سوي دیگر، آي.او.سی از کشورهاي حامی (میزبان) این ورزشکاران شامل ایالات متحده، اتریش، استرالیا، برزیل، کرواسی، آلمان، بریتانیا، اسرائیل، کنیا، لوکزامبورگ، پرتغال، هلند، سوئد، سوئیس و ترکیه در کنار فدراسیون هاي جهانی تقدیر و کمک هزینۀ دو میلیون دلاري براي آماده سازي این ورزشکاران در قالب صندوق پناهندگی المپیک فراهم کرده است.

با توجه به شرایط مذکور به نظر می رسد مهاجرت 28 ورزشکار ملی پوش ایرانی در سال 1398 رشته هاي مختلف به ویژه رشته هاي انفرادي در کنار مهاجرت و پناهندگی داوران و مربیان ملی جمهوري اسلامی ایران سؤالات زیادي را در ذهن ایجاد می کند. سؤال اول آن است که چه عواملی موجب جدایی این ورزشکاران از وطن خود می شود؟ سؤال دوم آن است که چه عواملی موجب جذب این ورزشکاران به سایر کشورها می شود؟ سؤال سوم آن است که این موضوع ورزش ایران را در آینده با چه چالش هایی مواجه می سازد؟ و در نهایت راهکارهاي برونرفت از این بحران سیاسی، ورزشی چه خواهد بود. با توجه به رشد روزافزون اعزام هاي تیم هاي ورزشی به کشورهاي مختلف و عدم بازگشت برخی ورزشکاران ملی پوش به ویژه در رشته هاي مدال آور انفرادي مانند جودو، قایقرانی، شطرنج و … در سالهاي اخیر، انجام پژوهشی که بتواند چرایی این موضوع را تبیین و راهکارهایی براي حل آن ارائه کند، خالی به نظر می رسد.

عوامل مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران نخبه

الف – اقتصادی

  1. درآمد و دسترسی به فرصت های شغلی بهتر
  2. برخورداری از حمايت مالی و امتیازات ويژه
  3. تفاوت وضعیت رفاهی بین ايران و کشورهای مقصد
  4. زيرساخت های مالی و اقتصادی کشور

ب – سیاسی

  1. نفوذ گرايش ها و تفکرات سیاسی در ورزش
  2.  ناکارآمدی مديران
  3. صدور آسان گواهی تأيید صلاحیت برای ورزشکاران نخبه (از کشور مقصد)
  4. همجواری با کشورهای مهاجرپذير

ت – حرفه ای

  1. دسترسی به امکانات، مربی و دوره های آموزشی
  2. بی برنامگی فدراسیون ها برای ورزشکاران و رشته های ورزشی
  3. نبود تشکل ها و اتحاديه های ورزشی کارآمد
  4. بی عدالتی و تبعیض درون و بین رشته های ورزشی(توزيع امکانات/ عضويت در تیمهای ملی)
  5. به حاشیه راندن افراد ورزشی مستعد در سازمانهای ورزشی
  6. فعالیت های غیرعلمی يا غیرمجاز در ورزش

خ – اجتماعی

  1. جايگاه اجتماعی ورزشکاران (ارزش و اعتبار اجتماعی)
  2. ضعف وطن دوستی و وطن پرستی
  3. برخوردهای چند گانه و تبعیض
  4. تمايل به زندگی در محیط مدرن
  5. الگوهای رفتاری تحمیل شده
  6. محدوديت ها
  7. عوامل شخصی

 

پديده مهاجرت نخبگان ورزشی که نماد يک ملت در مجامع بین المللی هستند، به دلیل تأثیری که در فرآيند توسعه، تغییر نسل های آينده و تخريب اعتبار ملی دارد، مسئله ای قابل تأمل است. حتی اين موضوع می تواند به نوعی صحه گذاری ورزشکاران بر پديده مهاجرت محسوب شود و انتشار اخبار آن در جامعه، نرخ مهاجرت را در بین قشر جوان و نخبه گسترش دهد. از اين رو، هدف شناسايی و اولويت بندی عوامل مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران نخبه بود.

بعد از عوامل اقتصادی، تفاوت فضای حرفه ای حاکم بر ورزش ايران و کشورهای توسعه يافته، عامل ديگری است که بر تصمیم

ورزشکاران نخبه برای مهاجرت تأثیر می گذارد. به نظر می رسد شرايط حاکم بر ورزش کشور از امکانات و تجهیزات گرفته تا تفکرات غیرحرفه ای مديران سازمان های ورزشی، امکان فعالیت حرفه ای و پیشرفت را برای ورزشکاران محدود کرده است. از اين رو، ورزشکاران به دنبال جايی هستند که دغدغه های موجود را نداشته و تنها به تمرين و فعالیت ورزشی خود فکر کنند. در بین شش عامل حرفه ای مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران، دسترسی به امکانات، مربی و آموزش مناسب؛ و نیز بی برنامگی فدراسیون ها با اختلاف نسبتاً زيادی با ساير موارد، به عنوان مهمترين دلايل شناخته شدند. برای يک ورزشکار که در دنیای حرفه ای و قهرمانی قدم می گذارد، موفقیت تقريباً همه چیز است . شهرت، پول و زندگیِ بهتر همگی در گروی موفقیت ورزشکار است.

عوامل اجتماعی مؤثر بر مهاجرت ورزشی ورزشکاران نخبه ايران، نشان داد که بالاترين عامل اجتماعی مؤثر در مهاجرت ورزشی ورزشکاران اجرا نکردن قوانین مصوب در خصوص مزايای اجتماعی )شغل، بیمه و …( ورزشکاران و پايین ترين اولويت رعايت شان و منزلت اجتماعی در کشور مقصد مهاجرت بود. در بیان عوامل اجتماعی که بر مهاجرت ورزشکاران تأثیرگذار است، می توان گفت که نبود برابری و عدالت در ورزش ازجمله عوامل اجتماعی مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران است. ورزشکاران در کشورهای ديگر شان و منزلت اجتماعی مخصوص به خود را دارند و در کشور ما جايگاه اجتماعی ورزشکاران و قهرمانان به درستی تعريف نشده و در بعضی موارد ديده شده که به رغم قهرمانی و افتخار آفرينی برای کشور، برای آحاد جامعه ناشناخته هستند.

عوامل فرهنگی مؤثر بر مهاجرت ورزشی ورزشکاران نخبه ايران، نشان داد که بالاترين عامل فرهنگی مربوط به آگاهی نداشتن مردم از مشکلات ورزشکاران و پايین ترين اولويت، تفکر همیشه برنده شدن بود. در اشاره به عوامل فرهنگی مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران، می توان گفت که ضعف رسانه ها در ريشه يابی و آسیب شناسی و نمايش مشکلات ورزشکاران از عوامل فرهنگی مهاجرت ورزشکاران است.

در بین عوامل سیاسی مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران، بی کفايتی نظام مديريتی و ناکارآمدی آن، نفوذ گرايش های سیاسی در ورزش، همجواری با کشورهای مهاجرپذير، و صدور آسان گواهی تأيید صلاحیت برای ورزشکاران به ترتیب اولويت قرار گرفتند.

عوامل سیاسی مؤثر دیگر بر مهاجرت ورزشی ورزشکاران نخبه ايران، نشان داد که عدم ثبات در شرايط اقتصادی کشور، بالاترين عامل سیاسی و هم مسیر بودن با جبهه های موافق مسئولان پايین ترين عامل سیاسی مؤثر بر مهاجرت ورزشی ورزشکاران نخبه ايران بود. در رابطه با عوامل سیاسی مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران میتوان به اين اشاره کرد که جدا نبودن سیاست از ورزش عامل سیاسی مهم و قابل توجهی برای مهاجرت ورزشکاران است. محدوديت های بیشمار در عرصه رقابت های بین المللی مانند ممنوعیت مسابقه با تیم ها و ورزشکاران اسرائیلی به ويژه در کشتی آزاد، فرنگی و ورزش های رزمی، همه ساله باعث نابودی شانس کسب عنوان های قهرمانی جهان برای ورزشکاران ايران شده است.

درمجموع، با توجه به جاذبه ها و فعالیت های کشورهای مهاجر پذير، به نظر می رسد که راهی جز اقدامات سازمان يافته برای بهبود شرايط داخلی وجود ندارد.

تلاش کشورها براي نمایش خود به عنوان حکومتی، مدرن، باز و پیشرفته از طریق ابزار و اهرم هاي مختلفی صورت می گیرد که ورزش و در رأس آن قهرمانان و ملی پوشان به عنوان ابزاري کم هزینه و پرفایده نقش بسزایی در تقویت تصویر ملی یک کشور در عرصۀ بین الملل دارند. موفقیت و افتخارآفرینی ورزشکاران در عرصه هاي جهانی مانند بازي هاي المپیک، جام هاي جهانی، و بازي هاي قاره اي موجب افزایش غرور، انسجام و هویت ملی شده است.

 

 

Hide picture