برنامه ریزی معطوف به آینده

یادداشت های اولیه
محسن فردرو
بر خلاف تصور برخی افراد مدیریت فرهنگی از طریق مطالعه فرهنگی تک تک اعضا و اجزا یک جامعه انجام نمی شود اگر چه باید به آن توجه نمود ‘ بلکه مدیریت فرهنگی از طریق مطالعه در نهادها و سازمان های یک جامعه (فرهنگی ‘ اقتصادی ‘ سیاسی ‘ قضایی ‘ آموزشی و…) و روابط موجود میان آنها در ارتباط با نظام فرهنگی انجام می شود. بر اساس برخی نظریه های اجتماعی چهار نظام فرهنگی اصلی ( نظام فرهنگی – نظام اجتماعی و نظام سیاسی و نظام اقتصادی) وجود دارد و هر نظام اصلی نیز از چهار نظام فرعی تشکیل شده که هر یک کارکردهای گوناگونی دارد . همچنین فرهنگ از سطح ذهنی تا سطح عینی از لایه های مختلف تشکیل شده و از سوی دیگر از سطح فرد تا سطح نظام بین المللی در حوزه های فردی ‘ گروهی ‘ سازمانی ‘ جامعه ‘ دولت ‘ کشورها ‘ و مجامع بین المللی وجود دارد . پس برای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی بایستی به این سطوح و حوزه ها توجه کرد . اینکار تحت عنوان مهندسی فرهنگی توسط نگارنده انجام و تاحدودی تدریس شده است و تجربه های عملی موفقیت آمیزی همراه داشته است.
رنامه ریزی فرایند مداومی است برای نیل به آینده مطلوب که با تشخیص هدف ها آغاز می شود و از طریق تعیین فعالیت ها و اتخاذ تصمیمات جدید برای تغییر در محیط تلاش می نماید. داشتن تصوری از آینده و انتخاب درست آینده و بررسی راه های رسیدن به آینده و انتخاب راه مناسب و بررسی اثرات تصمیمات و ارزیابی آنها و سپس اجرا شرط لازم برنامه ریزی است .برنامه ریزی با بکارگیری استدلال و منطق و تصمیم گیری ومحیط و الگوها و روش ها و انتخاب اهداف گره خورده است و هدف آن بالا بردن کارایی امکانات و منابع نسبت به اهداف و توانایی بکارگیری ابزارها و روش ها و اندیشه به منظور ارتقای سطوح مختلف زندگی است.
تعریف نسبتا دقیقی از برنامه ریزی اینست که : برنامه ریزی فرایند عقلانی و منطقی مجموعه ای از فعالیت های منظم و متوالی در یک پیوستار زمانی است برای دستیابی به اهداف با توجه به پیش بینی وضع آینده و در نظر گرفتن منابع و امکانات موجود.
برنامه ریزی دو صورت دارد:
برنامه ریزی معطوف به آینده
برنامه ریزی معطوف به حل مشکل
هر جزء از اجزاء سیستمی که برنامه ریزی در آن انجام می شود حداقل در یکی ازچهار بعد اساسی قرار دارند:
تولید / تخصیص یا توزیع / کنترل / و نیروی انسانی ( کمی و کیفی)
هرگونه عمل برنامه ریزی در هر سیستم بر روی یکی از اجزاء موجب تغییرات و تاثیرات بر دیگر اجزاء می شود .
شناخت متغیر های موثر بر موضوع مورد برنامه ریزی از اهمیت فراوانی برخوردار است بعضی از متغیرها قابل کنترل و برخی غیر قابل کنترل هستند به نسبت شناخت متغیرها و توانایی کنترل آن ها امکان برنامه ریزی دقیق تر افزایش می یابد.
پس برنامه ریزی از تصور آینده آغاز می شود و آینده بصورت چشم انداز ترسیم می شود و چشم انداز بصورت اهداف شناخته می شود . اهداف کیفی یا کمی یا عملیاتی هستند و بایستی به ترتیب اهداف کیفی را کمی و اهداف کمی را عملیاتی نمود . سپس راه های دستیابی به اهداف مشخص شده و با انتخاب معیار ارزیابی یکی از راه ها انتخاب می شود . قبل از اجرا لازم است ابعاد و تاثیرات راه حل انتخاب شده بررسی و تحلیل و در صورت مثبت بودن نتایج اقدام به اجرا و در مسیر اجرا نظارت و ارزیابی خواهیم داشت.
برنامه ریزی فرهنگی امری پیچیده تر از انواع برنامه ریزی است چرا که محیط فرهنگ ناشناخته و متغیر های کنترل نشده و شناخته نشده فراوان و فرایند ها و مکانیزم های عمل فرهنگی مبهم و شرایط محیطی در فرهنگ های گوناگون متفاوت است اما با همه این موارد برنامه ریزی فرهنگی امری امکان پذیر و شدنی است اگر چه مخالفت هایی در پیرامون آن وجود دارد که قابل تحلیل است .
تعریف فرهنگ و کارکرد های آن و نظریه های برنامه ریزی فرهنگی بر برنامه فرهنگی اثر می گذارد.
از انواع برنامه ریزی فرهنگی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
برنامه ریزی منابع فرهنگی
برنامه ریزی تولید و مصرف کالاهای فرهنگی
برنامه ریزی سازمان ها و نهادهای فرهنگی
برنامه ریزی فضاهای فرهنگی
برنامه ریزی تغییرات در رفتار فرهنگی و نمونه های آن…….
در برنامه ریزی بایستی متغیرهای قابل کنترل و متغیر های غیر قابل کنترل را شناخت . در حوزه فرهنگ نیز متغیر های فرهنگی به دسته متغیرهای تداوم فرهنگ و متغیرهای تغییر یا عدم ثبات تقسیم می شوند و در برنامه ریزی فرهنگی باید دقت کرد که آیا با متغیرهای تداوم فرهنگ روبرو هستیم یا با متغیرهای تغییر فرهنگ برای مثال زبان یک متغیر تداوم فرهنگ و تکتولوژی یک متغیر تغییر و عدم ثبات فرهنگی است.
برنامه ریزی از ترسیم وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب و پیش بینی راههای دستیابی به اهداف شروع می شود و با تنظیم فعالیت ها و اولویت بندی فعالیت ها و بکارگیری تکنیک های برنامه ریزی و تنظیم جداول زمانی ادامه می یابد.
برنامه ریزی از نظر طیف مخاطبان می تواند عام یا خاص باشد و از لحاظ الگو می تواند پیوسته یا گسسته باشد .
برنامه ریزی می تواند در شرایط اطمینان کامل و یا شرایط ریسک و مخاطره و یا در شرایط عدم اطمینان انجام شود.
در برنامه ریزی پروژه های فرهنگی مانند انواع پروژه ها با مدل های ریاضی و مدل های ترسیمی روبرو هستیم .در مدلهای ترسیمی نمودار گانت ساده ترین روش و تکنیک پرتPERT ( تکنیک بازنگری و ارزیابی برنامه ) یا تکنیک سی پی امCPM (روش مسیر بحرانی )را می توانیم بکار گیریم.
از جمله ویژگیهای برنامه ریزی فرهنگی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
برنامه ریزی فرهنگی دشوار و پیچیده است
عوامل متعددی در برنامه ریزی فرهنگی اثر گذارند.
برنامه ریزی فرهنگی چند وجهی است .
برنامه ریزی فرهنگی زمان بر است .
دربرنامه ریزی فرهنگی احتمال شکست برنامه بیش از دیگر موارد است.
برنامه ریزی فرهنگی به مشارکت افراد و مردم در برنامه ها نیازمند است.
برنامه ریزی فرهنگی تمام طیف های جامعه را در بر می گیرد.
در برنامه ریزی فرهنگی بایستی خصایص سه گانه فرهنگ ( عام و خاص – متغیر و ثابت – اجباری و اختیاری ) توجه نمود و فرهنگ را بصورت سیستمی و اکتسابی و با لایه های مختلف تصور کرد.
برای برنامه ریزی فرهنگی اقدامات چندگانه ای انجام می شود:
تجزیه و تحلیل گذشته فرهنگی
طراحی دقیق اهداف و تفکیک مسائل
بررسی علمی نیازها و گروه مخاطب
شناسایی قابلیت ها و امکانات
شناسایی موانع و مشکلات و محدودیت ها و تشخیص شرایط و موقعیت
طراحی برنامه ها
امکان سنجی برنامه ها
اجرا و ابلاغ به مجریان
نظارت و ارزشیابی برنامه و تطبیق با عمل
نوشته محسن فردرو- کتاب برنامه ریزی فرهنگی 1386