فست فشن و سوءمدیریت: بحرانی که آب ایران را میبلعد

مقدمه
در جهانی که بیش از 2 میلیارد نفر به آب پاک دسترسی ندارند، صنعت فست فشن سالانه میلیونها لیتر آب را هدر میدهد و به تغییرات اقلیمی دامن میزند. در ایران، جایی که بحران بیآبی و بیبرقی زندگی مردم را فلج کرده، سوءمدیریت و عدم شفافیت در صنایع نساجی و کشاورزی، این زخم را عمیقتر کرده است. یک تیشرت ارزان شاید چند هزار تومان قیمت داشته باشد، اما هزینه واقعی آن، آینده منابع آب و انرژی کشور است. چگونه میتوان این چرخه ویرانگر را متوقف کرد؟
فست فشن: عطش بیپایان برای آب
فست فشن صنعتی است که با تولید سریع و ارزان لباس، بازار را تسخیر کرده است. برندهایی مثل Zara، H&M و Shein سالانه میلیونها تن لباس تولید میکنند، اما این سرعت به قیمت مصرف بیرویه آب تمام میشود. تولید یک تیشرت نخی حدود 2700 لیتر آب مصرف میکند – معادل آب شرب یک نفر برای دو و نیم سال. کشت پنبه، که ماده اولیه بسیاری از لباسهاست، به آبیاری گسترده نیاز دارد و در مناطقی مثل آسیای مرکزی، دریاچه آرال را خشک کرده است.
رنگرزی و شستشوی پارچهها نیز فاجعهای دیگر است. این فرآیند نه تنها آب زیادی مصرف میکند، بلکه 20 درصد از آلودگی آبهای صنعتی جهان را به خود اختصاص میدهد. رودخانههای بنگلادش و هند به دلیل فاضلاب کارخانههای نساجی به رنگهای غیرطبیعی درآمدهاند و برای کشاورزی و شرب غیرقابل استفاده شدهاند.
نقش فست فشن در تشدید بحران اقلیمی
فست فشن تنها به آب آسیب نمیرساند. تولید پارچههای مصنوعی مثل پلیاستر، که از سوختهای فسیلی ساخته میشوند، گازهای گلخانهای تولید میکند. حملونقل جهانی لباسها و انباشت میلیونها تن زباله نساجی در محلهای دفن، که گاز متان آزاد میکنند، به گرمایش زمین دامن میزنند. کمتر از 1 درصد لباسها بازیافت میشوند، و این چرخه «بپوش و دور بینداز» سیاره را به سوی فاجعه سوق میدهد.
سوءمدیریت و عدم شفافیت در ایران: بحرانی داخلی
در ایران، بحران بیآبی و بیبرقی به معضلی روزمره تبدیل شده است. خشک شدن زایندهرود، دریاچه ارومیه و کارون، زندگی میلیونها نفر را تهدید میکند. در این میان، صنایع نساجی و کشاورزی، که هر دو آببر و انرژیبر هستند، نقش مهمی در تشدید این بحران دارند.
کارخانههای نساجی در ایران، بهویژه در شهرهایی مثل اصفهان و یزد، برای تولید پارچه و رنگرزی از حجم عظیمی آب استفاده میکنند. این در حالی است که منابع آبی کشور در وضعیت بحرانی قرار دارند. گزارشهایی از تخلیه فاضلاب صنعتی به رودخانهها و منابع آبی محلی وجود دارد که نه تنها آب را آلوده میکند، بلکه سلامت جوامع را به خطر میاندازد.
کشاورزی نیز، که بخش بزرگی از آن به کشت محصولات آببر مثل پنبه اختصاص دارد، فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد میکند. برای مثال، در مناطقی مثل خوزستان، کشت پنبه و دیگر محصولات مشابه، بدون برنامهریزی پایدار، به کاهش منابع آب زیرزمینی منجر شده است.
اما چرا این مشکلات ادامه دارند؟ عدم شفافیت و سوءمدیریت پاسخ این سؤال است. بسیاری از کارخانههای نساجی و مزارع کشاورزی در ایران تحت نظارت ضعیف عمل میکنند. نبود گزارشهای شفاف درباره میزان مصرف آب و انرژی این صنایع، امکان رصد و اصلاح را از بین برده است. در برخی موارد، اولویت مدیران به تولید انبوه و سود کوتاهمدت است، نه پایداری منابع. برای مثال، عدم سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت آب یا سیستمهای رنگرزی کمآب، نشاندهنده بیتوجهی به آینده است.
بیبرقی نیز داستان مشابهی دارد. قطعیهای مکرر برق، بهویژه در تابستان، نشاندهنده ضعف در مدیریت منابع انرژی است. کارخانههای نساجی، که به برق زیادی نیاز دارند، بخشی از این فشار را ایجاد میکنند، اما فقدان برنامهریزی برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر یا بهینهسازی مصرف، این بحران را تشدید کرده است.
راهحلهای محلی برای ایران
برای مقابله با این بحران، ما میتواند از راهحلهای محلی و پایدار بهره ببریم:
- حمایت از نساجی سنتی و پایدار: صنایع دستی ایران، مثل قالیبافی و پارچهبافی سنتی، اغلب از مواد اولیه محلی و روشهای کمآب استفاده میکنند. 2حمایت از این صنایع، هم اشتغالزایی میکند و هم مصرف آب را کاهش میدهد.
اصلاح کشاورزی: جایگزینی محصولات آببر مثل پنبه با گیاهان مقاوم به خشکی، مانند زعفران یا پسته، میتواند فشار بر منابع آبی را کم کند.
- فناوریهای کمآب: سرمایهگذاری در سیستمهای بازیافت آب در کارخانههای نساجی و استفاده از رنگرزی خشک میتواند مصرف آب را به شدت کاهش دهد.
- شفافیت و نظارت: دولت باید گزارشدهی اجباری برای مصرف آب و انرژی صنایع را اجرا کند و نظارت بر تخلیه فاضلاب را تقویت کند.
- آگاهیبخشی عمومی: کمپینهای آموزشی درباره تأثیرات فست فشن و خرید آگاهانه میتواند مصرفکنندگان را به سمت مد پایدار سوق دهد. خرید لباسهای دستدوم یا حمایت از برندهای محلی ایرانی که به محیطزیست احترام میگذارند، نمونهای از این تغییر است.
نتیجهگیری
فست فشن و سوءمدیریت در ایران، منابع آب و برق کشور را به تاراج بردهاند. در حالی که برندهای جهانی با سودهای کلان از مسئولیت شانه خالی میکنند، در ایران نیز عدم شفافیت و اولویت دادن به سود کوتاهمدت، آینده را به خطر انداخته است. اما با راهحلهای محلی، از حمایت از نساجی سنتی گرفته تا اصلاح کشاورزی و نظارت دقیقتر، میتوان این چرخه را شکست. وقت آن است که همه ما – از مصرفکنندگان تا مدیران – برای نجات آب و آینده ایران قدم برداریم.
عسل ستایش تابستان ۱۴۰۴