فرهنگ و موفقیت با نگاهی به کتاب های بریان تریسی
گفتگو با محسن فردرو متخصص فرهنگ فردی و جمعی
سایت فکرورزی : از این سئوال شروع کنیم که تخصص در زمینه فرهنگ چه نقشی در زندگی می تواند داشته باشد ؟
محسن فردرو: زندگی هر یک از ما نتیجه انتخاب ها و تصمیمات و عملکرد ما می باشد.محدودیتی برای رسیدن به اهداف در زندگی وجود ندارد. محدودیت ها را خودمان آگاهانه یا ناآگاهانه در فرهنگ مان تعریف کرده ایم.بیشتر اندیشه ها و احساسات و کارهایی که انجام می دهیم نتیجه باورها و عادت هایی هستند که از کودکی آغاز شده و ادامه می یابند.
سایت فکرورزی: باورها و عادت ها چگونه بوجود می آیند؟
محسن فردرو: ما انسان ها توانایی یادگیری هر چیزی را داریم .همه باورها و عادت ها در نتیجه تمرین و تکرار آموخته می شوند.باورها وعادات های خوب موجب موفقیت و خوشبختی ما می شوند و عادت های بد ریشه بیشترین مشکلات و ناامیدی های ما هستند.
سایت فکرورزی : باورها و عادت ها زندگی ما را شکل می دهند؟
محسن فردرو: گفته اند که افراد موفق عادت هایی دارند که افراد ناموفق از آنها بی بهره اند .عادت های خوب به سختی شکل می گیرند اما زندگی را آسان می کنند و عادت های بد آسان بدست می آید ولی زندگی با آنها سخت است. یکی از اهداف اصلی زندگی ما می تواند ایجاد عادت هایی باشد که منجر به سلامتی و خوشبختی و سعادت واقعی می شود.
سایت فکرورزی: پس فرهنگ می تواند سازنده باشد؟
محسن فردرو : فرهنگ زندگی ما را هدف گذاری می کند. برای مثال گفته اند که چهار هدف اصلی همه انسان ها: سلامتی و تناسب اندام – روابط عالی و ارتباط احترام آمیز با دیگران – انجام کاری مناسب که از آن لذت می بریم و دستمزد مناسبی داشته باشد، رسیدن به استقلال مالی و خلاص شدن از نگرانی های مالی- رشد شخصیت و تبدیل شدن به یک انسان تمام عیار که الگوی دیگران است .این هدف گذاری در فرهنگ یک جامعه شکل می گیرد و ممکن است در فرهنگ یک جامعه دیگر اهدافی دیگر ترویج شود.
سایت فکرورزی: نقش فرهنگ در موفقیت ما چیست؟
موفقیت توانایی دستیابی به خواسته ها و آرزوها و اهداف مان است. دانشمندان معتقدند که انسان ها خارق العاده ترین مغز و امکانات نامحدود ذهنی و جسمی و روحی را دارند ولی اکثر ما همیشه به بخش بسیار کوچکی از توانایی ها و امکانات وجودی مان بسنده می کنیم. اصلی بنام اصل باور و ایمان در حوزه فرهنگ وجود دارد و آن اینست که ما آنچه را باور داریم و به آن ایمان داریم بدست می آوریم.یعنی باورهای ما تبدیل به واقعیت زندگی مان می شوند. باورهای نادرست می توانند سد موفقیت های انسانی باشند. تغییر باورهای نادرست کار بسیار سختی است ، چون باورها خیلی مقاوم هستند اما خوشبختانه همه باورها آموختنی هستند و برای کسب موفقیت های بزرگ می توانیم باورهایی مرتبط با شجاعت و اعتماد بنفس و پشتکار و اراده را در خود تقویت کنیم. اندیشمندان معتقدند که جهان اطراف ما بازتابی از دنیای درون و اندیشه ها و افکار ما می باشد.
سایت فکرورزی: آیا شانس و بخت و اقبال هم یک باور فرهنگی است؟
محسن فردرو: یک اصل کلیدی در هستی وجود دارد و آن اصل علت ومعلول است.یعنی هر اتفاقی در جهان و زندگی ما می افتد دلیلی دارد پس موضوع شانس و بخت و اقبال نیست.زندگی نتیجه باورها و عملکرد ما هست.
سایت فکرورزی: خوشبختی هم نتیجه فرهنگ یک فرد و جامعه است؟
محسن فردرو: اندیشمندان گفته اند که ما تا جایی که احساس می کنیم کنترل زندگی خود را در دست داریم احساس خوشبختی می کنیم و احساس نارضایتی ما به میزان احساس عدم کنترل بر روند زندگی مان است.این را اصل کنترل خوشبختی گفته اند. نظریه ای بنام نظریه کانون کنترل وجود دارد و می گوید یک منبع کنترل داخلی ویک منبع کنترل خارجی وجود دارد.اگر احساس می کنیم که زندگی ما توسط عوامل بیرونی کنترل و تاثیر گذار است یعنی اینکه یک منبع خارجی یا بیرونی ما را تحت تاثیر قرار داده است.اگر احساس می کنیم که نیروی محرک و تصمیم گیرنده در زندگی خودمان هستیم یعنی منبع کنترل درونی قوی داریم.روانشناسان معتقدند که برخی اوقات ما دچار درماندگی آموخته شده می شویم. یعنی اینکه بتدریج از وضع خود احساس درماندگی می کنیم و عادت به سرزنش دیگران و بهانه تراشی می کنیم و خود را قربانی و بازیچه دست تقدیر و عوامل بیرونی می دانیم.
سایت فکرورزی: عقب افتادگی برخی افراد و جوامع نتیجه چیست؟
محسن فردرو: عقب افتادگی افراد و جوامع دلایل وعوامل مختلف و زیادی دارد اما از زاویه موفقیت اندیشمندان این رشته معتقدند که اصلی بنام اصل انتظارات وجود دارد. این اصل می گوید هر چیزی که انتظارش را می کشید به پیشگویی خود تحقق بخش برای شما تبدیل می شود.چون بتدریج کارهایی را انجام می دهید و حرف هایی را می زنید که انتظار دارید پیش آید و آنچه خود آن را تصور کرده اید را می سازید.انتظارات مثبت و انتظارات منفی می توانند بر روی زندگی ما اثر بگذارند.معتقدم که انتظارات افراد و جوامع بر روی آینده شان اثر می گذارد. پس این افراد و جوامع بهتر است سعی کنند که عادت انتظارات مثبت را در خود بوجود بیاورند از سرزنش و تحقیر خود و جامعه خود دست بردارند چون اندیشمندان موفقیت یک اصل دیگر را هم مطرح می کنند که اصل جذب است .اصل جذب به ما می گوید که ما مانند یک آهنربای زنده بصورت مستمر؛ افراد و ایده ها و شرایطی را که در افکار مان غالب است را جذب می کنیم.افکار ما توسط احساسات مثبت و منفی یک میدان انرژی در اطراف ما ایجاد می کند و دقیقا افراد و موقعیت هایی که با افکار ما هماهنگ هستند را به سمت ما فرا می خوانند و جذب می کنند.این اصول جنبه یک راهنمای فرهنگی را دارند و در واقع به ما می گویند که فرهنگی موفق است که باورها و عادت های صحیح را آموزش دهد و ترویج نماید و خوشبختی و موفقیت را به بخت و اقبال گره نزند و افراد یک جامعه باید انتظارات و احساسات مثبت و سازنده داشته باشند و نبایستی دچار درماندگی خود آموخته شوند.
سایت فکرورزی: چگونه یک فرهنگ سازنده داشته باشیم؟
محسن فردرو: برای داشتن یک فرهنگ سازنده بایستی یک برنامه سازنده داشته باشیم و برای داشتن یک برنامه سازنده بایستی بقول انسان شناسان یک خود پنداره یا تصور از خودمان برسیم. تصور مثبت از خودمان مانند یک سیستم ذهنی بر نحوه تفکر و احساس و رفتار ما تاثیر می گذارد.خود پنداره ها بر میزان بازدهی عملکرد ما را در هر زمینه از زندگی موثر است. این مطالب را این روزها اکثر نویسندگان موفقیت بخوبی مورد توجه و استفاده قرار داده اند و کتاب های بریان تریسی بر همین مطالب گفته شده تاکید دارد اما متاسفانه آنها همه این مطالب درحوزه فرهنگی را در مسیر کسب پول و ثروت قرار داده اند. اگر چه ثروتمند شدن خوب است اما مهم تر از آن موفقیت و خوشبختی است که توسط هر فرد و جامعه تعریف می شود.
این گفتگو ادامه دارد….
