سرمایه نمادین – الهه نیک اختر

سرمایه نمادین
نویسنده : الهه نیک اختر
یکی از گرانمایهترین سرمایههای امروز، سرمایة نمادین است و اهمیت بسیاری در جوامع دارد. زیرا با تخریب سرمایههای نمادین، سایر سرمایهها را از دست خواهیم داد. سرمایه نمادین جذبکننده برای سایر سرمایهها با ویژگی بازتولید است. بدین منظور برای رسیدن به توسعه باید در جهت حفظ، ارتقا، مانایی و تولید سرمایه نمادین کوشید.
متأسفانه در جوامع امروزی گاهی یک سرمایه نمادین به سرعت ساخته میشود و به سرعت نیز تخریب میگردد، تخریبی که دلایل بسیاری میتواند داشته باشد. اما عدم ارتقاء سرمایه نمادین و یا حفظ و توسعه آن میتواند بسیار نگرانکننده باشد و باید به دنبال ارائه راهکارهای کلان و خرد بود.
سرمایه نمادین بر اساس تعریفی که در کتاب تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی اثر ناصر فکوهی آمده است به معنی مجموعه ابزارهای نمادین، پرستیژ، حیثیت، احترام و قابلیتهای فردی در رفتارها (کلام و کالبد) که فرد در اختیار دارد، است. سرمایه نمادین جزئی از سرمایه فرهنگی است و به معنای توانایی مشروعیت دادن، تعریف کردن و ارزش گذاردن است. در واقع می توان عنوان کرد که سرمایه نمادین به هرگونه دارایی اطلاق میشود (اعم از طبیعی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) که این دارایی به وسیله آن دسته از اعضای اجتماع درک شود که مقولات فاهمه آنان چنان است که آنان را قادر میسازد که این دارایی را بشناسند.(یعنی برای آن ارزش قائل شوند) بهعبارتی دیگر سرمایه نمادین شکلی است که هر یک از سرمایهها به خود میگیرد که از رهگذر مقولات فاهمهای درک میشود که محصول ذهنی شدن تقسیمبندیها و تضادهایی است که در ساختار توزیع آن سرمایه واردشده است. یک مهارت در یک فرد به عنوان یک سرمایه فرهنگی محسوب میشود ولی جایی که آن مهارت بروز شود که ازجانب دیگران به صورت ناب، تقلیدی ویا محکم دریافت گردد، آن گاه این مهارت یا سرمایه فرهنگی دارای نوعی اوتوریته و اعتبار ناب شده و”سرمایه نمادین” خوانده میشود. دولت نیز به دلیل آنکه ابزارهای تحمیل و اصول ماندگار نگرش و تقسیمبندی را که مطابق ساختارهای او باشد در اختیار دارد عالیترین جایگاه برای جمع آوری و اعمال قدرت نمادین است.
سرمایه نمادین به طور کلی در 5 نوع وجود دارد:
1) سرمایه نمادین فیزیکی : به داراییهای مشهود و ملموس سازمان از قبیل زمین، ساختمان اداری، اثاثیه و ملزومات اداری، ماشینآلات، وجوه نقدی و … سرمایه فیزیکی گفته میشود و هنگامی که این سرمایه در میان مردم از احترام و منزلت بالایی برخوردار میباشد سرمایه نمادین فیزیکی برشمرده میشود مثل برج آزادی در تهران، سی وسه پل در اصفهان، پاسارگاد کوروش، برج ایفل درفرانسه و..
2) سرمایه نمادین انسانی : سرمایه انسانی را در زمان، تجربه، هدف و تواناییهای یکی از افراد خانوار که میتواند در فرایند تولید نقش داشته باشد، معرفی میکند. از مصداقهای سرمایه نمادین انسانی به نام مولوی یا فرشچیان اشاره کرد که وقتی نام آنها میآید برای ما احساس احترام میآورد. اینها ابتدا سرمایههای انسانی برای کشور ما محسوب میشوند از یک مرزی به بعد، دیگر سرمایه نمادین ما شدهاند.
3) سرمایه نمادین اجتماعی: سرمایه نمادین اجتماعی، آن دسته از سرمایه اجتماعی محسوب میشود که در میان مردم از احترام و منزلت بالایی برخوردار میباشد و به عنوان نماد از سوی جامعه محسوب میشود (مانند عضویت و همکاری و مشارکت و ارتباط با اشخاص و گروههایی که مردم آن را به عنوان نماد به شمار میآورند و برای فرد منزلت و احترام به همراه دارد)
4) سرمایه نمادین اقتصادی: سرمایه نمادین اقتصادی، آن دسته از سرمایه اقتصادی میباشد که به عنوان نماد توسط جامعه پذیرفته شده است و دارنده آن، از طرف مردم صاحب احترام و منزلت میباشد. مثل فرش ایرانی
5) سرمایه نمادین فرهنگی: سرمایهی فرهنگی نمادین، چیزی است که فرد، با داشتن آن، در چشم مردم مورد ستایش و احترام است. لازم به ذکر است که یک نماد تنها شامل یکی از موارد نمیشود گاهی مثل شاهنامه هم فیزیکی و هم اقتصادی و هم انسانی و هم فرهنگی و اجتماعی است و همه موارد را شامل می شود
سرمایه نمادین درهر 5 نوع آن در ایران با موقعیت معقول و خوبی مواجه نیست و به دلایل مختلفی سرمایههای نمادین در خطر تخریب هستند. امروز اگر برای احیا و ارتقاء آن کاری نکنیم از هویتمان چیزی برجای نخواهد ماند و از آنجا که سرمایه نمادین جذب کننده سایر سرمایهها میباشد پس به آنها هم لطمه جدی خواهد زد. در تهران سرمایههای نمادین شهری به دلیل ساخت و سازهای نادرست، عدم بازسازی، عدم مدیریت صحیح، وندال[1]های فرهنگی و… در حال ازبین رفتن است.
در کتاب فرهنگ و مدیریت سازمان های فرهنگی نوشته شده است که هم اکنون سازمانهای متعدد در کشور به امور فرهنگی اشتغال دارند و کم و بیش تأثیرات مثبت و منفی بر فرهنگ جامعه میگذارند با توجه به نقش موثر و راهبردی مدیران این سازمانها در جهتدهی طراحی و اجرای برنامهها لزوم انتخاب مدیران شایسته، توانا و متناسب با وظایف محوله آشکار میشود. تأکید در خصوص اهتمام به ارتقای فرهنگ جامعه و داشتن دغدغه در مورد اوضاع و کیفیت فرهنگی آن ناشی از تأثیرات تعیین کنندة مسائل فرهنگی در حال و آینده جامعه است.
سرمایه نمادین در هرجایی که به وجود آید، بقیه سرمایهها را مثل آهنربا به خود جذب میکند. اصلا مهم نیست که این سرمایههای نمادین واقعا ارزشمند هستند یا نه، بلکه مهم این است که سرمایه نمادین هستند؛ به عنوان مثال، دوبی با ساختن برج العربیه به عنوان یک جاذبه بزرگ توریستی سرمایههای اقتصادی خود را به سرمایه نمادین تبدیل کرده است. این گونه کارها باعث میشود که سرمایههای اقتصادی و انسانی دیگر هم از دور دنیا به دوبی بیایند و حتی بعداً دانشگاههای معتبر در آنجا ساخته شود و استادان و اقشار مختلف دیگر نیز به آنجا جذب شوند. اصولاً ساخت خود جزیره نخل، به عنوان دومین سازه ساخت بشر که از کره ماه نیز قابل رویت است، به معنی تبدیل سرمایههای اقتصادی به یک سرمایه نمادین است. مثلا در کشور سنگاپور یک پاسگاه پلیس روی تپهای را که 150 سال پیش در جنگ با انگلیسیها با یک گلوله توپ آسیب دیده است را سرمایه نمادین کردهاند و هزاران توریست را به آنجا جلب کردهاند. لازم به ذکر است که از پیامدهای تخریب سرمایه نمادین میتوان به کاهش توریسم اشاره نمود و عدم فقدان اطلاعات و پیگیری در چشم انداز دولت و نهادها و سازمانهای فرهنگی در باب سرمایه نمادین میتواند باعث تخریب سرمایه نمادین گردد. سرمایه نمادین در سراسر جامعه موجود است و در صورت عدم ارائه راهکارهای ارتقا و توسعه آن از بین خواهند رفت.از جایگاه سرمایة نمادین یک کشور و یک ملت است که می توان جایگاه آن کشور یا ملت را درجامعة جهانی دریافت. بدون توسعة این سرمایه ها و پاسداری از آنها سرمایة نمادین نخواهیم داشت و فقدان سرمایة نمادین یعنی فقدان “پرستیژ” در عرصههای مختلف بین المللی. سرمایة نمادین، خود تولید سرمایه می نماید یعنی از وجودش اعتماد و متعاقب آن اعتماد، توسعة سرمایههای دیگر را شاهد خواهیم بود و از عدمش، ضعف و سستی یک کشور وملت هویدا میگردد.
می توان نتیجه گرفت که افزایش و بهبود مدیریت فرهنگی شهری در ارتقای سرمایه نمادین در تمامی ابعاد آن موثر است و می توان با ایجاد و بهبود بسترهای مدیریت فرهنگی شهری جلوی تخریب سرمایه های نمادین را گرفت.
سرمایهی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، فیزیکی و انسانی ممکن است در زمان گذشته، نماد محسوب شده باشند، ولی در زمان حال، نمادین نباشند و افراد به داشتن آنها به عنوان پرستیژ و افتخار، نگاه نکنند و بالعکس؛ یعنی ممکن است در گذشته نماد نبودهاند؛ ولی در زمان حال، نماد محسوب میشوند» (همان). از طرفی دیگر «ممکن است در یک زمان، در مکانهای مختلف، سرمایههای نمادین مختلفی وجود داشته باشد. امروزه با وجود دستگاهها و سیستمهای ارتباط جمعی و نزدیک شدن سلیقهها و خواستههای جهانی به یکدیگر؛ میتوان گفت تقریباً سرمایهی نمادین در سراسر جهان به هم نزدیک هست؛ هر چند ممکن است که در برخی از مکانها چیزی، نماد محسوب شود که در جایی دیگر نماد نباشد»
از آنجا که هدفگذاری و برنامهریزی، ضرورت محسوب میشوند این دو بدون شناخت وضعیت موجود (که مبتنی بر گذشته است) امکانپذیر نمیباشد. مدیریت فرهنگی با اتکا به ارزشهای جامعه بایستی در پی اعتلای فرهنگ باشد و شرایطش را فراهم نماید که اهداف مطلوب فرهنگی تأثیر قابل توجهی بر دیگر فعالیتها خواهند داشت.
این مطلب در ماهنامه شماره یک جلا منتشر شده است
[1] Vandalism