سال 1403 و نرخ تورم

نرخ تورم یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شاخصهای اقتصادی است
به افزایش مستمر و پایدار سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد و در یک دوره زمانی مشخص، تورم گفته میشود. به بیان سادهتر، تورم، افزایش سطح عمومی قیمت سبد مصرفی خانوار (متشکل از کالاها و خدمات مختلف)، در یک بازه زمانی مشخص است. نرخ تورم شاخصی برای سنجش کارایی اقتصاد کشورها است. به همین دلیل برای مقایسه قابلیتهای اقتصادی یک کشور «نرخ تورم (Inflation Rate) را به همراه شاخصهای دیگر مانند شاخص «تولید ناخالص ملی» یا GDP نیز محاسبه کرده و بین کشورهای مختلف رتبهبندی میکنند.تورم عموما افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمتها در نظر گرفته میشود.نرخ تورم یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شاخصهای اقتصادی است که سیاستگذاران همواره به کنترل آن توجه ویژهای دارند.
ارتباط تورم با سایر شاخصهای اقتصادی و اجتماعی باعث شده است تا مطالعهی آن اهمیت زیادی در ادبیات اقتصادی پیدا کند. علاوه بر تورم سالانه، فصلی و ماهانه، تورم نقطهبهنقطه نیز هر ماه توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود.تورم نقطهبهنقطه از مقایسه شاخص قیمت کالاها و خدمات در یک ماه با ماه مشابه سال قبل از آن محاسبه میشود.نرخ تورم نقطه به نقطه از نظر برخی از اقتصاددانان نمیتواند مبنای درستی برای تشریح تغییرات اقتصادی در کشور قرار بگیرد. یکی از علل این اظهارنظر تغییرات ناگهانی شاخص قیمت مصرفکننده در برخی از ماههاست. اما متاسفانه برخی مسئولین کشور معمولا از نرخ تورم نقطه به نقطه برای گمراه کردن اذهان عمومی استفاده کرده و گزارش برخی کاهش ها در این نوع نرخ را ملاک مقایسه عملکرد خود می دانند .علت مخالفت اقتصاددانان با اعتبار این نرخ تورم این است که نرخ تورم نقطهبهنقطه در یک ماه ممکن است با نرخ تورم سالانه تا همان ماه متفاوت باشد. نکتهای که برخی از اقتصاددانان آن را مطرح میکنند، عدم اعتبار این نوع از تورم است. آنها معتقدند که نمیتوان با مطالعه تورم نقطهبهنقطه اقدام به برنامهریزی و سیاستگذاری کرد و باید از تورم سالانه و ماهانه بهره برد. بهعنوانمثال دلیل کاهش ۱۲ درصدی تورم نقطهبهنقطه خردادماه نسبت به اردیبهشت و فروردین سال ۱۴۰۲ را افزایش شدید قیمتها در خردادماه سال ۱۴۰۱ در اثر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی میدانند. به همین علت بسیاری از اتفاقات سیاسی و اقتصادی میتواند شاخصهای قیمت را در ماههای مختلف سال تحتالشعاع قرار دهد. اما مرکز آمار تورم نقطهبهنقطه را صحیح و معتبر دانسته و آن را یکی از منابع مناسب برای برنامهریزی و هدفگذاری میداند.به عقیدهی برخی اقتصاددانان این شاخص از اهمیت بالایی برخوردار نیست و بیشتر ماهیت آمارسازی دارد. باتوجهبه روش محاسبهی این شاخص و تغییر مدام مخرج کسر، روند این شاخص چندان قابلیت استفاده جهت برنامهریزی را نخواهد داشت و متأثر از مداخلات مقطعی مختلف خواهد بود. جالب این است که رییس بانک مرکزی اعلام کرده است که در سال 1403 بررسی نرخ تورم نقطه به نقطه به میزان 20 درصد ملاک برنامه ریزی ایشان خواهد بود!
برای محاسبه تغییرات نسبی قیمت در یک بازه زمانی مشخص و آسان شدن مقایسه آن با دورههای زمانی دیگر، از شاخصهای قیمتی استفاده میشود. به کمک این شاخصها، میتوان نتایج مهمی در رابطه با روندهای کوتاهمدت یا بلندمدت اقتصادی به دست آورد. بررسی تغییرات سطح عمومی قیمتها که در تعریف تورم به آن اشاره شده است، از مهمترین کاربردهای شاخصهای قیمتی به شمار میرود.برخی از مهمترین شاخصهای قیمتی که میتوان بر اساس آنها تورم را محاسبه کرد، عبارتند از:
- شاخص بهای مصرف کننده
- شاخص بهای تولیدکننده
- شاخص بهای کالاهای صادراتی
- شاخص بهای کالاهای وارداتی
- شاخص بهای خرده فروشی
- شاخص بهای عمده فروشی
میتوان بر اساس هر یک از شاخصهای قیمتی فوق میزان تورم را محاسبه کرد. اما در محاسبه تورم عمدتا از شاخص قیمت مصرف کننده استفاده میشود. شاخص قیمت مصرفکننده، یکی از معیارهایی است که برای اندازهگیری قیمتها و هزینه زندگی افراد یک جامعه مشخص مورد استفاده قرار میگیرد. شاخص قیمت مصرفکننده در واقع قیمت سبدی از کالاها و خدمات مورد استفاده مصرفکنندگان را نسبت به قیمت همان سبد از کالا و خدمات در یک سال پایه اندازهگیری میکند. منظور از مصرفکنندگان در این تعریف، مصرفکنندگان نهایی یا خانوارهای یک جامعه هستند.
پدیده تورم از بر هم خوردن تعادل میان کالای موجود در جامعه با مقدار نقدینگی یا پول در گردش پدید میآید. به عبارت بهتر، وقتی کالا کمیاب و پول یا قدرت خرید زیاد باشد، خلاء حاصل تورم نام میگیرد.در علم اقتصاد، متداولترین و در عین حال صحیحترین راه محاسبه نرخ تورم متوسط 12 ماهه است؛ چرا که شاخصهای دیگر چون یک مقطع زمانی خاص و کوتاه در حد یک ماه را میبینند، قابل تعمیم به یک سال نیستند و نمیتوان کل 12 ماه را با آن نگاه کرد.کارشناسان و اقتصاددانان معتقدند که تورم نقطه به نقطه، اختراع ما است و نمیتواند معیاری برای کاهش یا افزایش قیمتها باشد.اقتصاددانان معمولا دو دلیل عمده برای تورم ذکر میکنند:
- کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل
- رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی یا همان رشد نقدینگی
به این ترتیب میتوان تورم را پدیدهای دانست که ناشی از عدم تناسب بین حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالا بوجود میآید. به این ترتیب هر چه میزان تورم بیشتر شود، قدرت خرید یک واحد پول، کاهش خواهد یافت.