زنان در مقابل مُد و زيبايي

در دنياي مدرن امروز زنان تبديل شدن به بازيچه هايي در دستان مردان،تعيين الگوهاي زيبايي توسط برندها و شركت هاي تجاري پوشاك،تحقير زنان در تبليغات و فيلم ها،ترندها،مُدهاي فصلي،با ديدگاه راديكال طراحان لباس همواره چالش هايي اجتماعي پديد آورده است.

هر ساله از سراسر جهان دختراني زيبا روي براي رسيدن به آرزوهاي بزرگ به اين صنعت روي مي آورند و شايد بتوان گفت: همين موج وسيع عرضه و تقاضا باعث افول آشكار در نرخ پرداخت مدل ها شده است و در اغلب مواقع آن ها مبالغ هنگفتي از جيب خود هزينه مي كنند تا فقط عكسي از آن ها بر روي مجلات زنان منتشر شود. در اين بين تعداد معدودي از مجلات به مدل ها پول مي دهند كه يكي از آن ها مجله مشهور ” ووگ ” است و آن هم مبلغي بسيار ناچيز.در اين صنعت هر مدل تاريخ مصرف كوتاهي دارد.

اگر بخواهيم آلودگي صنعت پوشاك و فست فشن ها را كه در مقاله هاي قبل اشاره شد كنار بگذاريم، صنعت مُد علاوه بر پايمال كردن حق انتخاب تفكر جهاني،اعتيادي همه گير بر مادي گرايي و كالا پرستي به وجود آورده است. شايد همين ديدگاه زنان براي زيباتر ديده شدن باعث كم رنگ شدن نقش فمنيست ها و تلاش آن ها در چند دهه گذشته باشد.

هر چند سابقه ظاهر آراسته و آرايش زنان به چندين هزار سال قبل مي رسد و در ايران نيز به ٤٥٠٠ سال پ.م است؛ اما در اينجا نقد بر اين است كه چرا مباني كليدي و بنيادين در مُد و لوازم آرايش تحت سلطه مردان به جامعه ديكته مي شود!

اگر به تاريخ صنعت مُد و پوشاك نگاهي بيندازيم خواهيم ديد كه اين صنعت صد و چند ساله زن محور است و اكثر تبليغات مربوط به صنعت زيبايي،توسط زنان نوشته مي شود.

در يك قرن گذشته،ما زنان موٌثري در صنعت مُد و پوشاك همچون:  السا اسكيا پارلي، كوكو شانل، ووين وِست وود، نورما كامالي، سارا بورتن داشتيم. آن ها براي دستيابي به حقوق زنان تلاش كرده اند، اما تعداد بسيار زيادي از اين زنان تعمدي،ناديده گرفته شده و يا باز هم تعمدي به فراموشي سپرده شدند.

در جوامع امروزي مردم بيش از هر چيز به پوشش خود اهميت مي دهند. در جنبش هاي اجتماعي، سياسي و ايدئولوژيك همواره فعالان حقوق زنان به دنبال رساندن جايگاه حقوق برابر بين زن و مرد هستند. اما همين پديده مُد و طراحي لباس باعث نابرابري در اين صنعت شده است. آن ها اعتقاد دارند كه به زن نگاهي ابزاري مي شود و به تعبير دقيق تر زنان در دنياي مُد بازيچه دست مردان هستند. البته نبايد تأثير صحبت ها و فعاليت زنان بر روي مُد و پوشاك را ناديده گرفت. آن ها بسيار در اين راه جنگيدند و دست به اعتراض زدند.

با نگاهي كوتاه به تاريخ اين جنبش ها متوجه مي شويم كه حتي بر تغيير پوشش زنان تأثير به سزايي داشته است.

اگر به ترندهاي دهه هاي مختلف در پوشاك نگاه بيندازيم خواهيم ديد كه زنان با چه مشقتي مجبور بودند لباس هاي بلند ضخيم دامن هايي با شش تا هشت زيردامني  كه بر روي زمين كشيده مي شد،بالا تنه به وسيله بندهاي بسيار سفت بسته مي شد،كلاه هاي بزرگ،دستكش و گاهي چتر استفاده كنند.

در سال ١٨٥٠ ” آمليا بلومر ” روزنامه نگار يكي از مدافعان حقوق زنان براي نشان دادن اعتراض به اين نوع پوشش شلوار پوشيده و به محل كار خود رفت كه در آن زمان اين حركت بسيار سَر و صدا و تنش ايجاد كرد.

در هر دهه انقلابي بنيادين در مُد صورت گرفت كه به طور خلاصه مي توان به موارد زير اشاره كرد:

  • دهه ١٩٠٠ – با صنعتي شدن زندگي زنان،زنان بدون كمك ديگران لباس هاي زير و روي خود را مي پوشيدند.
  • دهه ١٩١٠ – مُد كمي انعطاف پذير شد و نخستين طراحان شروع به طراحي و ترويج مُد در سراسر جامعه كردند.
  • دهه ١٩٢٠ – دوران ميان دو جنگ جهاني،دوران طلائي مُد و لباس هاي فرانسوي بود.
  • دهه ١٩٣٠ – دوران نقد طراحي هاي قديمي،خشن و جنگ جهاني دوم و كم شدن هزينه پوشاك.
  • دهه ١٩٤٠ – لباس ها ساده تر شدند و پارچه ها در همه جاي دنيا يافت مي شد.در اين دهه اجازه بيش از ٤ متر پارچه براي پيراهن داده نمي شد.
  • دهه ١٩٥٠ – دهه اي براي بهبود وضعيت جامعه از نظر اقتصادي بود.
  • دهه ١٩٦٠ – با رواج يافتن دامن كوتاه ميان زنان تأثير جنسيت بر حقوق اجتماعي و پوشش به كمترين حد خود رسيد.
  • دهه ١٩٧٠ – دهه احترام به سلايق شخصي و بهترين سليقه ها بود.
  • دهه ١٩٨٠ – ورود كت و شلوار مخصوص زنان؛ مُد تقريبا به باشكوه ترين شكل ممكن خود و همچنين پررونق رسيد.
  • دهه ١٩٩٠ – دهه كمي گرايي.
  • سال ٢٠٠٠ – سال استفاده مُد به جاي هنر بود.

و در آخر زنان در دهه هاي مختلف نسبت به حقوق خودشان مبارزه نمودند و مي توان گفت پوشش و مُد ابزاري بسيار مهم براي زندگي اجتماعي و حقوق افراد محسوب مي شود.

عسل ستايش

Hide picture