رهبری انقلاب در مقایسه با مدینه فاضله فارابی- نصرالله شفیعی

بسم‌الله الرحمن الرحیم
رهبری انقلاب در مقایسه با مدینه فاضله فارابی
نصرالله شفیعی
نظریه مدینه فاضله، برجسته‌ترین نظریه فارابی در حوزه اندیشه‌ی سیاسی است مدینه فاضله موردنظر فارابی دولت یا اجتماعی است که در آن همکاری زیادی برای نیل به سعادت دنیوی و اخروی وجود دارد. در این مدینه رهبر ویژگی‌ها و جایگاه خاصی دارد. از نظر فارابی رهبر باید کامل‌ترین فرد جامعه باشد تا امکان رسیدن به مدینه فاضله یعنی جامعه‌ای سالم که وسیله‌ای برای تکامل مادی و معنوی است فراهم آید. (اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان از فارابی تا ابن خلدون آزاد ارمکی صفحه ۱۴۱ و ۱۴۲) از نظر فارابی کامل‌ترین فرد برای تصدی رهبری جامعه سالم کسی است که واجد صفات ۱۲ گانه باشد؛ یعنی:
۱. تندرستی
۲. هوشمندی
۳. راست‌گویی
۴. والا منشی
۵. دادگری
۶. دلیری
۷. درک قوی
۸. حافظه توانا
۹. فصاحت در بیان
۱۰. علاقه به علم
۱۱. پرهیز از گناه
۱۲. بی‌اعتنائی به ثروت
علاوه بر آن فارابی صفات دیگری را نیز اضافه می‌کند که عبارت‌اند از:
۱. خردمندی
۲. توانایی در وضع قوانین جدید
۳. آگاهی و به‌کارگیری قوانین و آداب رهبر قبلی
۴. مهارت در به‌کارگیری سلاح و مهمات به هنگام جنگ
۵. بصیرت و دوراندیشی در مواجهه با اوضاع جامعه
۶. برخورداری از تجربه و داشتن بیانی روشن و رسا در تحریک مردم به فرمان‌برداری از خود و قوانین جدید. (اندیشه‌های اهل مدینه فاضله فارابی صفحه ۲۷۶)
صفاتی که فارابی برای رهبری جامعه فاضله یا جامعه اسلامی برشمرده شد همگی نشان از دقت و هوش سرشار فارابی در شناخت جایگاه شگرف رهبری در اداره جامعه است. از نظر فارابی که به دنبال مدینه فاضله است یعنی جامعه‌ای که انسان بتواند به کمال لازم خود دست پیدا کند و همه ابعاد وجودی او شکوفا شود، رهبر نقشی بس مهم و حیاتی دارد. از این رو ویژگی‌هایی که برای رهبر در نظر می‌گیرد و با فراتر از انتظار عادی است. به عبارتی هر چند دستیابی به این ویژگی‌ها در نگاه اولیه برای بسیاری از اشخاص مدعی رهبری سخت است؛ ولی چون ابونصر فارابی به دنبال جامعه‌ی ایده آل خویش است لاجرم رهبری را نیز معرفی می‌کند که متناسب با این مدینه باشد.
مسلماً اگر مدینه فاضله، رهبری در چنین ترازی نداشته باشد به آرمان‌ها و اهدافی که فارابی به دنبال آن هست نخواهد رسید. فارابی نتوانسته دغدغه خود را از پیدا نکردن چنین رهبری برای مدینه فاضله‌اش پنهان کند. از همین رو معتقد است هرگاه فردی جامع این صفات در جامعه پیدا نشود و دو فرد یا جمعی از افراد واجد صفات مذکور باشند آنان رهبران جامعه خواهند بود. (تاریخ فلسفه در اسلام محمد شریف جلد ۲ صفحه ۱۷۴)
همه ویژگی‌هایی که فارابی برای یک رهبری ایده آل ذکر کرده، نگاهی می‌اندازیم به صفات و ویژگی‌هایی که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای دارد؛ بدون هیچ‌گونه گزافه‌گویی و مغالطه و یک‌جانبه نگری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این صفات را در عالی‌ترین سطحی که یک رهبر غیر معصوم باید داشته باشد دارا است. برای اثبات هریک از این ویژگی‌ها می‌توان صفحات متعدد نوشت یا تألیفی مستقل داشت؛ یعنی نمونه‌هایی از عملکرد رهبری که بیان‌کننده این صفات در وجود ایشان است. اگر کسی از روی ناآگاهی یا مثلاً عناد نخواهد این واقعیت را بپذیرد به او می‌گویم: آفتاب آمد دلیل آفتاب. زمانی این ادعا مطرح می‌شود که آیت‌الله خامنه‌ای به مدت بیش از ۳۰ سال است که کشور ایران را اداره می‌کند. تجربه این سی سال مدیریت خود بهترین گواه بر وجود شایستگی‌های لازم و عملی شدن این ویژگی‌ها در اوست. رهبری فوق زمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دوست و دشمن را به اعتراف و اقرار واداشته است. بدون هیچ مبالغه‌گویی باید گفت اگر تدابیر رهبری نبود که بتواند ایران را در موقعیت‌های سخت هدایت کند الآن نه از تاک‌نشان بود نه از تاکستان. رهبری که امروز ما داریم در خردمندی و خردورزی بی‌نظیر است، به همه مسائل ریز و کلان کشور تسلط دارد، او پس از پیروزی انقلاب اسلامی لحظه‌ای در حاشیه نبوده است، ۸ سال رئیس‌جمهور بوده مدتی نماینده مجلس بوده و خلاصه در جریان همه مسائل بوده است. نسبت به آرمان‌های رهبر قبل کاملاً وفادار است. او بیش از هرکس امام خمینی را می‌شناسد و با تدابیر او در بحران‌ها به‌خوبی آشنایی دارد و بسان او در موقعیت‌های مختلف تصمیم می‌گیرد. تابه‌حال هیچ‌کس، نه دوست و نه دشمن نتوانسته بگوید حتی یک موضع از مواضع آیت‌الله خامنه‌ای با امام خمینی تفاوت داشته است. او دل‌بسته رهبر کبیر انقلاب است و همواره خود را مرید و پیرو او می‌داند. آیت‌الله خامنه‌ای داناترین فرد به مکتب امام خمینی و نزدیک‌ترین شخص به آرمان‌های او است. در امور جنگی مهارت دارد و اول انقلاب در زمان جنگ تحمیلی نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع بوده و بارها و بارها در جبهه حضور داشته و از زمان رهبری تاکنون فرمانده کل قوا است. حساسیت او بر پیشرفت‌های نظامی امروزه ارتش و سپاه ایران را به یکی از قدرتمندترین توان نظامی منطقه تبدیل کرده است. این اقتدار نظامی به‌گونه‌ای است که آمریکا نیز اجازه رویارویی نظامی با ایران را به خود نمی‌دهد. شخصیتش آن‌چنان با عقلانیت دینی آمیخته‌شده که با بصیرت مسائل مثال‌زدنی‌اش، با دوراندیشی به قضایا می‌نگرد و تحت تأثیر احساسات یا هیجانات زودگذر یا فضای کاذبی که در جامعه ایجاد می‌شود تصمیمی نمی‌گیرد که در درازمدت آسیب‌زا باشد. هیچ‌کس به‌اندازه ایشان تجربه مدیریت در کشور را ندارد. همین تجربه بزرگ او را به رهبری بی‌بدیل تبدیل کرده که باعث شود در شرایط حساس و بحرانی دقیق‌ترین تصمیم‌ها و راهگشاترین راهکارها را ارائه دهد. رهبر ایران خطیبی توانمند و سخنرانی زبردست است که بر کلمه سخنانش تسلط کامل دارد، سنجیده سخن می‌گوید، شور ایجاد می‌کند، اعتماد می‌بخشد، دشمن را منکوب می‌کند، حقایق را روشن می‌سازد، حماسه ایجاد می‌کند و احساسات را به هیجان در می‌آورد بدون آنکه خود در سخنرانی تحت تأثیر احساسات قرار گیرد و یا از مدار حق و منطق خارج شود. دشمن همواره نگران نطق‌های رهبر انقلاب ایران است. او می‌داند نقشه‌هایی را که آن‌ها با همه اندیشمندانشان در اتاق‌های فکر علیه نابودی ایران طراحی کرده‌اند او با یک سخنرانی نقش بر آب می‌کند. سخنان رهبر بر دل می‌نشیند دل‌ها را مجذوب خود می‌سازد، به همگان امید می‌بخشد و عزت و سرافرازی را نوید می‌دهد. آنگاه‌که رهبر بخواهد مردم را بسیج کند و آن‌ها را علیه استکبار و دشمنان قسم‌خورده به صحنه بیاورد با سحر کلامش این مأموریت بزرگ را انجام می‌دهد. هنر او صرفاً در چینش کلمات و رسایی و شیوایی بیان نیست هرچند که این را در اوج خود دارد؛ هنر اصلی آیت‌الله خامنه‌ای ایراد سخنانی است که از دل بر می‌آید و تک‌تک واژه‌ها انعکاسی از شور و ایمان درونی و علاقه قلبی به مردمش هست. ازاین‌جهت است که سخنانش چون از دل برمی‌آید لاجرم بر دل می‌نشیند. هوشمندی رهبر ایران بی‌نظیر است. رهبر در اوج نقشه‌های پیچیده دشمن و با همراهی عوامل داخلی با آن، با هوشمندی همه این نقشه‌ها را می‌خواند و ترفندهای آن‌ها را بر هم می‌زند و حتی گاه علیه خودشان نیز آن را به کار می‌گیرد. آیت‌الله خامنه‌ای با مردم خویش راست و صادق است. سراسر کلام و مواضعش از یک حقیقت روشن حکایت می‌کند و آن اینکه در مکتب آیت‌الله خامنه‌ای جز صداقت و راست‌گویی منطق دیگری وجود ندارد و در مکتب تربیت خویش به‌خوبی این نکته را تجربه کرده که تنها راه نجات، حتی در عرصه سیاست، راست‌گویی هست و به همین خاطر با ملت خویش همواره به‌راستی سخن می‌گوید. نگاه رهبر به اوج است، گرفتار خواسته‌های حقیر نیست، والامنش است و آینده‌ای تابان را برای ملت خویش طراحی می‌کند. تسلیم توقعات کوچک نمی‌شود و خود را اسیر خواسته‌های ریز نمی‌بیند. او به افق بزرگی می‌نگرد که ملت ایران را شایسته آن می‌داند. رهبر ایران هم دادگر است، هم عدالت‌خواه است و هم عدالت دوست. فلسفه استقرار نظامی را که رهبری آن را بر عهده دارد در اجرای عدالت می‌داند. هر جا ببیند نظام از مسیر عدالت‌خواهی فاصله گرفته می‌ایستد، مقاومت می‌کند، فریاد می‌زند، اعتراض می‌کند و از همه ابزارهای در اختیار استفاده می‌کند تا نظام مسیر عدالت‌خواهی و عدالت‌طلبی‌اش را گم نکند. رهبر ایران دلیر و شجاع است، این شجاعت مثال‌زدنی است، این شجاعت و دلاوری بی‌نظیر را در آزمون‌های سخت از خود نشان داده است. در برابر جنگ‌های بزرگ تبلیغاتی و روانی و حتی تهدیدهای نظامی دشمن خصوصاً آمریکا خود را نباخته است. عنان اختیار را از دست نداده و تهدیدها و تشرهای دشمن نتوانسته زمینه سازش در او را فراهم سازد و یا به عقب‌نشینی وادار کند. درک طبیعی رهبر از شرایط داخلی و خارجی و تحلیل درست او از اوضاع باعث شده که رهبر در زمان‌ها و مواقع مختلف به‌درستی تصمیم بگیرد و موضع‌گیری کند. افراد را به‌خوبی می‌شناسد و می‌داند شرایط چگونه است؟ هوش سرشار و حافظه توانای او بزرگ‌ترین کمک را به او کرده تا بتواند در شرایط مختلف که گاه حقایق زیر گردوغبار فتنه‌ها پنهان می‌شوند بتواند زلال حق را تشخیص دهد. این هوش سرشار و حافظه قوی باعث می‌شود که دانسته‌هایش در گذر زمان رنگ نبازد و همواره به‌عنوان ابزاری کارگشا در خدمت تصمیمات مدیریتی‌اش قرار بگیرد. هوش سرشار توانسته از رهبر ایران دانشمندی ارائه دهد که در بسیاری از علوم و فنون سرآمد روزگار خویش باشد. او فقیه شاعر، ادیب، سیاستمدار، عارف، فیلسوف، جامعه‌شناس، قرآن شناس و غیره است در هر حوزه‌ای که لب به سخن می‌گشاید بسیاری از بزرگان آن حوزه در برابرش زانوی ادب می‌زنند او عاشق دانش است و تاکنون هزاران کتاب را مطالعه کرده است. این علاقه سرشار است و همچنان مطالعه، جزئی جدایی‌ناپذیر زیر از برنامه روزانه ایشان است. آیت‌الله خامنه‌ای انسانی پاک و عادل است. تجربه زندگی او نشان می‌دهد که او از گناهان به دور است. سخت مراقب خویش است؛ چون خدا را مراقب رفتار و اعمال خویش می‌داند. در عین حال هیچ‌وقت ادعای عصمت نکرده است و کسی نیز چنین ادعایی درباره او نمی‌کند. رهبر ایران ساده‌زیست است. فرزندانی ندارد که کسی بتواند نام آقازاده را بر او بگذارد؛ ولی در عوض فرزندان او فرهیخته، شایسته و اهل علم و پرهیزگاری هستند. به‌گونه‌ای تربیت‌شده‌اند که همچون مردم عادی زندگی می‌کنند و هیچ‌وقت از موقعیت خود سوءاستفاده نکنند. موقعیت فراهم‌شده برای رهبری نتوانسته او را گرفتار چرب و نرم دنیا کند. ساده‌زیستی او زبانزد است. به گفته مخالفان و منتقدان خارج نشین نه‌تنها نقطه سیاهی در زندگی او پیدا نمی‌شود بلکه در زندگی او نقطه خاکستری نیز وجود ندارد. مهربان است، قدر یارانش را می‌داند؛ ولی این مهربانی مانع از قاطعیت او در انجام‌وظیفه رهبری نگردیده است. رهبر آنجا که انحرافی را ببیند و تخلفی را مشاهده کند، از طرف هر کس حتی نزدیک‌ترین دوستانش نیز باشد می‌خروشد و ذره‌ای عقب‌نشینی نمی‌کند. در این مورد مصادیق فراوان وجود دارد؛ و این بود نگاهی خیلی کوتاه و مقایسه‌ای با ویژگی‌هایی که ابونصر فارابی برای رهبری مدینه فاضله‌اش می‌شمارد بنابراین مدینه فاضله قدمی در خلأ و رؤیایی غیرقابل‌تعبیر نیست. همان‌طور که رهبری آن در جامعه ما مصداق دارد می‌تواند جامعه نیز مصداق مدینه فاضله قرار می‌گیرد، مشروط بر آن‌که مردم بخواهند. در مدینه فاضله یا جامعه متعالی اسلامی مردم و مسئولان اجرایی یعنی سه قوه نقش اصلی و اساسی دارند. ما می‌توانیم به‌عنوان منادیان مسلمانی منادی جامعه‌ای باشیم که در آن عدالت، پاکی، ایمان به خدا، حفظ حقوق دیگران، کرامت انسانی و همه آنچه بشریت به دنبال آن است حرف اول را بزند. مهم این است که مردم تصمیم بگیرند و در این راه قدم بگذارند.
والسلام

این متن را می توانید در ماهنامه شماره دهم جلا مطالعه نمایید.

Hide picture