رابطه بین موفقیت ، خوشبختی و فرهنگ

ادامه گفتگو با محسن فردرو
سایت فکرورزی: در جلسه گذشته فرصت نشد بیشتر در مورد خود پنداره ها توضیح دهید؟
محسن فردرو: خودپنداره به معنی تصور از خود است . انسان ها از هر یک از توانایی های خودشان تصوری دارند مثلا من استعداد یادگیری دارم یا من سخنران خوبی نیستم یا من فرد منظمی هستم . هر یک از ما در مورد خصوصیات خودمان تصورات درست یا نادرستی داریم.این تصورات می تواند در رفتارها و اعمال ما تاثیر بگذارد.معمولا این تصورات حاصل تجربه های فردی و جمعی ما می باشد. فردی که در رفتارهای اجتماعی توسط اطرافیان بی عرضه تلقی شود بتدریج تصور او از خودش نیز همین می شود.یا شخصی که در معامله های اقتصادی تجربه های شکست دارد و دیگران هم او را سرزنش کرده اند بتدریج تصور از خودش ناتوانی اقتصادی است.این خود پندارها موجب می شود ما برای فعالیت و رفتار های خودمان محدودیت هایی تعریف کنیم . مثلا فرد مذکور به خودش می گوید درآمد من فقط همین است من بیشتر از آن نمی توانم درآمدی کسب کنم و یا استعدادی در زمینه سخنرانی ندارم و یا سرنوشت من همین است که هست. برایان تریسی به آن منطقه امن می گوید و این منطقه امن بزرگترین مانع برای پیشرفت های بعدی آن فرد می شود.
سایت فکرورزی: پس برای موفقیت بیشتر باید خودپنداره ها را اصلاح کنیم؟
محسن فردرو: بله اما تغییر تصور از خود کار آسانی نیست. در رفتارهای جمعی بسیاری از خود پنداره ها جنبه تاریخی دارد و از گذشته دور از طریق تجربیات و وقایع و نظرات مردم تبدیل به یک خود پنداره ماندگار شده است مثلا می گویند اسکاتلندی ها خسیس هستند و یا اقوام آنگلو ساکسن ساده لوح هستند من نمی خواهم مثال از از کشور خودمان بزنم اما بسیاری از این پنداره ها در روح و روان ما می نشیند و ما ناخودآگاه قدرت عمل فراتر از آن را نداریم.گاهی مردم یک شهر را به تنبلی و خوش نشینی متهم می کنیم خوب در درازمدت شهروندان همین خود پنداره را در خود تقویت می کنند.راه نجات از پنداره های غلط بازنگری در افکار و باورها و اعمال و رفتارها و بررسی ریشه های بوجود آمدن آن است.از سوی دیگر اگر خودپنداره ها یا تصورات مثبت از خودتان داشته باشید می توانید ایده آل ها و اهداف بالاتری را دنبال نمایید اما تصور از خود نباید غیر واقعی و تخیلی باشد برای رسیدن به آرمان های بزرگ بایستی توانایی های فکری و روحی و جسمی خود را تقویت کنیم و هر چه بیشتر در مسیر یادگیری قرار داشته باشیم.
سایت فکرورزی: نقش فرهنگ در این تصورات چیست؟
محسن فردرو: همه آنچه گفتیم در حوزه فرهنگ اتفاق می افتد تجربیات تاریخی و تصورات دیگران از ما همگی عناصر فرهنگی هستند . فرهنگ یک عنصر تقویت کننده هم دارد و آن گروه های مرجع و الگوها و قهرمان های تاریخی و فرهنگی هستند که برای افراد جامعه بصورت یک الگوی مثبت می تواند تصورات و خود پنداره های فردی و جمعی را مثبت و جهت دار نماید.از سوی دیگر نقش ارزش های فرهنگی در شکل دهی به رفتارهای ما بسیار اهمیت دارد.برای مثال ارزشی بنام احترام و خدمت به همنوع می تواند در اعمال و رفتارهای ما اثر گذار باشد و بتدریج تصور مثبتی از اخلاق سازنده و ارتباط سازنده ما با دیگران بصورت یک پندار تقویت شده موجب توسعه فعالیت ها و موفقیت های بیشتر برای ما می شود.اعتماد به نفس ملی و عزت نفس فردی و گفتارهای مثبت از اقوام و افراد همگی از ارزش های تقویت کننده تصورات از خود هستند.
سایت فکرورزی: به نوعی همه این ها به روحیه مربوط می شود؟
محسن فردرو: این روزها مد شده که از تقویت روحی و روانی خود بیشتر صحبت کنیم اما در واقع بدون یادگیری و کسب تجربه و بازنگری در نقاط ضعف خود نمی توانیم موفق شویم.اینکه بخودمان بگوییم نترس و شجاع باش و قوی باش و عمل کن ممکن است خوب باشد اما باید قبل از آن خود را بیشتر بشناسیم و نقاط ضعف خودمان را اصلاح کنیم و آموزش ببینیم .ترس از شکست بد است اما عدم ترس هم می تواند منجر به ریسک و خطرات دیگری شود. پس ما علاوه بر تقویت روحی و روانی به عناصر دیگری هم نیاز داریم.
سایت فکرورزی: این عناصر کدامند؟
محسن فردرو: برخی را در گفتگوی جلسه قبل اشاره کردم . تغییر باورهای غلط ؛ تمرین و تکرار برای کسب عادت های صحیح ؛ هدف گذاری و تمرکز و پشتکار برای رسیدن به اهداف ، داشتن افکار و انتظارات مثبت و گفتار تقویت کننده ؛ تغییر محیط نامناسب و داشتن الگو و انرژی عاطفی وتصور صحیح از خود از جمله مطالب گفته شده است.
سایت فکرورزی: مشکل اصلی کجاست؟
محسن فردرو: محققان معتقدند که تنبلی و اهمال کاری و ناامیدی؛ ریشه ضعف و عدم موفقیت و عدم خوشبختی است.چون تنبلی و اهمال کاری موجب می شود شما نتوانید عادت های بد را تغییر دهید و ناامیدی موجب افسردگی و شکست می شود. سه الگوی شناختی و الگوی رفتاری و الگوی عاطفی در فرهنگ وجود دارد .اگر بخواهید موفق شوید باید در این سه زمینه الگوهای درست و صحیح داشته باشید .به عبارت بهتر اگر به لحاظ باورها دچار مشکل شناختی باشید و یا الگوی رفتاری و عادات درست نداشته باشید و از نظر عاطفی و روحیه و روان و احساسات ضعیف و ناتوان و ناامید باشید حتما شکست را تجربه خواهید کرد و بالعکس.اگر دقت کنید ملت های عقب افتاده معمولا زندگی نامنظم و بی انضباطی دارند. چون نظم و انضباط اولیت قدم برای رفع تنبلی و اهمال کاری است . بی انضباطی نشانه ای از عدم کنترل بر زندگی و نشانه ای از ضعف است .کار و تلاش و نظم هم نشانه هایی از مسیر رشد و موفقیت هستند.
سایت فکرورزی: از کجا شروع کنیم؟
محسن فردرو: برای موفقیت از همین گفتگوی این جلسه و جلسه قبل شروع کنید و خودتان را با مطالب گفته شده مقایسه کنید. ببینید کدام عناصر مثبت و منفی در افکار و رفتارها و احساسات شما وجود دارد. برای موفقیت و خوشبختی باید به آینده فکر کنید و از تجربه های مثبت گذشتگان بهره بگیرید. آینده نگری وداشتن دیدگاه بلند مدت و هدف گذاری اولین قدم اصلاح مسیر و حرکت است.لازم است ارزش های مثبت را در خودمان تقویت کنیم. مثلا همین نظم که گفته شد یک ارزش مثبت است آن را در خودمان و جامعه مان تقویت کنیم.جهت گیری های مثبت داشته باشیم .آرمان سازی و خلاقیت و نوآوری همه عناصر فرهنگی موفقیت هستند. داشتن برنامه مهم است. برنامه همان مراحل رسیدن به هدف است که اولویت بندی و ترتیب کارها و اعمال در آن تنظیم شده است.محدودیت ها را در نظر داشته باشید اما ناامید نشوید. گفتیم که برخی محدودیت ها بیرونی و برخی درونی هستند . محدودیت های بیرونی نشان دهنده تاثیر وضعیت خارجی بر اعمال و رفتار ما می باشد و محدودیت درونی همان ضعف ها و ناتوانی های روحی و آموزشی و جسمی ما است. بایستی مهارت های کلیدی مورد نیاز برای رسیدن به اهداف تان را داشته باشید و یا برای کسب مهارت های بیشتر تلاش کنید.برای شروع از خودتان بپرسید برای رسیدن به اهدافی که مشخص کرده ام به کدام مهارت ها نیاز دارم ؟کدام عادت ها را باید ترک کنم و کدام عادت های مثبت را باید ایجاد کنم ؟ کدام باورهای غلط سد راه من می باشد ؟….
سایت فکرورزی: هنوز سئوالات دیگری هم داریم که اگر ممکن باشد در جلسه بعدی مورد بررسی قرار دهیم.
ادامه دارد….