بررسی تحولات اقتصاد سیاسی جهانی

در جهانی که امروز زندگی میکنیم اتفاق بسیار مهمی رخداده؛ دنیا به مثلثی از روسیه، آمریکا و چین تبدیل شدهاست؛ این در حالی است که حدود 30سالپیش جهان دوقطبی و همه مسائل آن روشن بود. عدهای در کمپ شوروی بودند و عدهای در کمپ آمریکا. اقتصاد و سیاست و فرهنگ و… از هم تفکیک شدهبود، اما امروز در جهانی که زندگی میکنیم، مثلثی داریم از سه قدرت آمریکا، چین و روسیه و سپس حدود 10کشور میانپایه قدرتمند جهان مانند هند، اندونزی، کرهجنوبی، نیجریه، آفریقایجنوبی، شیلی، برزیل و مکزیک که مبنای رشد و توسعه جهانی از یک منظر تاریخی شدهاند.
ویژگی جهان امروز، وجود تناقضات است
جهان امروز با نااطمینانیهای فراوانی روبهروست؛ اما یک ویژگی مهم این جهان، وجود تناقضات زیاد است. بهعنوان مثال ترکیه عضو ناتو است، اما سامانه دفاعی خود را از روسیه تهیه میکند. مجارستان جزو اتحادیه اروپاست، اما در جنگ اوکراین از روسیه دفاع میکند. کشوری مانند عربستان از نظر امنیتی با آمریکا قفل است، اما در اوپکپلاس سیاستهای نفتی خود را با روسیه هماهنگ میکند، 11هزار تحریم علیه روسیه از سمت اروپا و آمریکا برقرار شدهاست، اما در عینحال در سال2023، چین و روسیه 240میلیارد دلار با یکدیگر تبادل کردهاند و هر آنچه روسیه از تراشه و قطعات الکترونیک نیاز دارد میتواند از چین وارد کند. او افزود: جهان پر از تناقض است و همه تلاش میکنند خود را با سه قدرت نامبرده هماهنگ کنند، کار کنند و بهره ببرند. وقتی آمریکا یک قطعنامه علیه روسیه درخصوص جنگ اوکراین در سازمانملل مطرح کرد، 52 کشور از 193کشور به آن رای ندادند. این امر نشان میدهد که کشورهای مختلف میتوانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره ببرند و در عینحال تلاش کنند مصالح و منافع ملی خود را پیش ببرند. حدود 700میلیارد دلار پول بانکهای آمریکا و اروپا در ترکیه کار میکند، ولی ترکیه طرفدار حماس است.
رواج شبکهسازی در دنیا
فرصتها در دنیا زیادشده و کشورها بهدنبال شبکهسازی هستند، نکته کلیدی برای بهرهبرداری از این دنیای پر از فرصت، این است که کشورها بتوانند با هر سه قدرت جهانی هماهنگی داشته باشند و با آنها کار کنند. هند انرژی را از روسیه میخرد و روابط گسترده تجاری با چین دارد ولی کشوری هم هست که توانسته نیروگاه هستهای لیزری از آمریکا تامین کند. شبکهسازی مهمترین ویژگی این جهان است؛ بهخصوص برای کشورهایی که جغرافیا، ژئوپلیتیک، منابع کلیدی و نیروی انسانی و فیزیکی دارند. در عینحال همه بهدنبال محافظسازی (Hedging) هستند. بهعنوان مثال عربستان برای اینکه بتواند از آمریکا امتیاز بگیرد با روسیه کار میکند، هند برای اینکه بتواند از چین امتیاز بگیرد با آمریکا کار میکند و ترکیه برای اینکه بتواند از اروپا امتیاز بگیرد با روسیه، بنابراین مبنای تئوریک دنیای فعلی برخلاف دنیای دوقطبی دهههای 60 و 70 و 80، دنیای هجینگ است. کشورهای جنوب از سال1970 به بعد نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی جهانی داشتهاند، عنوان کرد: آنها توانستهاند سهم خود از تولید ناخالص داخلی جهان را از 15درصد به 38درصد برسانند. همچنین کشورهای جنوب-جنوب با هم روابط گسترده برقرار کرده و تبادل با یکدیگر را توسعه دادهاند، ولی تبادل بین کشورهای شمال در حال کاهش است. بررسیها نشان میدهد کشورهای جنوب توانستهاند سهم خود را از 26درصد صادرات کل جهان به بیش از 43درصد برسانند.
آمریکا قدرت اول میماند
چین هزار پروژه عمرانی در آسیا و 500هزار مهندس در آفریقا دارد، اما در عینحال آمریکا دو مزیت مهم دارد که نشان میدهد تا حدود نیمقرن آینده همچنان بهعنوان قدرت نخست دنیا خواهد بود. یکی در حوزه نظامی است که حدود 4750 سایت و 219هزار نظامی در بیش از 75 کشور دنیا دارد. این قدرت نظامی آمریکا که تابع اقتصادی نیز دارد، نشان میدهد این کشور میتواند حضور خود را در دنیا حفظ کند. علاوهبر این، بیش 82درصد تراکنشهای دنیا با دلار آمریکاست که معرف قدرت اقتصادی این کشور است و این قدرت اقتصادی و نظامی نشان میدهد آمریکا همچنان دست برتر را خواهد داشت، اما روسیه و چین تلاش کردهاند و فرصتهایی را بهدست آوردهاند که جلوی نفوذ آمریکا را در برخی حوزهها بگیرند، بنابراین قدرت آمریکا کم نشده، بلکه نفوذ او در دنیا کاهش یافتهاست که بین این دو مفهوم تفاوتهای اساسی وجود دارد، بنابراین این سه قدرت جهانی همچنان بالاترین نیروی میکس انرژی جهان را دارند که به آنها این فرصت را خواهد داد که همچنان بتوانند در صحنه جهانی در حوزه اقتصاد نفوذ داشته باشند.
تا سال2040 پیشبینی میشود چینیها 22درصد از نفت جهان را مصرف کنند. در حالحاضر اتحادیه اروپا سهم 16درصدی از مصرف نفت جهان دارد که بهخاطر گسترش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به 12درصد خواهد رسید. سهم آمریکا 18درصد است که به 14درصد تقلیل پیدا خواهد کرد. سهم هند 3درصد است که تا سال 2040 به 9درصد افزایش پیدا خواهد کرد. آفریقاهم، اکنون سهم 1.5 تا 2درصدی در مصرف انرژی جهانی دارد که در سالهای آتی 5درصد انرژیهای جهان را در اختیارخواهد گرفت.
نیروگاههای هستهای؛ سلاطین آینده دنیا
در حالحاضر چین حدود 200 کلاهک هستهای دارد که پیشبینی میشود تا 2031 این تعداد افزایش یابد و به 1100کلاهک برسد. یکی از مشکلات جدی آمریکا این است که نمیتواند جلوی افزایش کلاهکهای چینی را بگیرد. مهمترین استراتژی آمریکا درخصوص چین، کاهش نرخ رشد اقتصادی آن کشور است، حال آنکه چینیها سالانه 250میلیارد دلار برای قدرت نظامی هزینه میکنند؛ هرچند آمارهای دیگر این رقم را تا 700میلیارد دلار نشان میدهد. در حالحاضر 31 کشور 450 نیروگاه هستهای دارند که پیشبینی میشود این رقم تا سال2030 دوبرابر شود و 16 کشور نیز هماکنون در حال ساخت 60 نیروگاه هستهای هستند.
تقسیم منابع آبی در دنیا
در کدام بخش از مناطق دنیا آب آشامیدنی کافی برای شهروندان وجود دارد؟ بررسیها نشان میدهد در آمریکایلاتین منابع آبی زیاد است. اگر به استراتژیهای ملی عربستان و امارات نگاه کنید، آنها در کنار چین سرمایهگذاریهای بنیادی فرامرزی را انجام میدهند. اخیرا امارات یک شرکت تسلیحاتی 2.5میلیارد دلاری را در برزیل خرید. در آمریکایلاتین جمعیت، منابع طبیعی، صادرات کشاورزی و منابع آبی وجود دارد و فرصت خوب و بزرگی برای کشورها بهخصوص کشورهای حوزه خلیجفارس محسوب میشود که حدود 2تریلیون دلار منابع ارزی دارند. این کشورها میتوانند در آمریکایلاتین سرمایهگذاری کنند. در حالحاضر مذاکرات امارات با مصر به مراحل نهایی رسیدهاست. امارات قصد دارد در منطقه مدیترانهای مصر بخشی از خاک مصر را به قیمت 35میلیارد دلار بخرد تا در آنجا غله بکارد و آینده امارات را از نظر تامین منابع کشاورزی مستقل کند.
مقصد سرمایهگذاری
در حوزه 5G در سال2020، 6میلیارد دلار سرمایهگذاری صورتگرفته و پیشبینی میشود تا سال2030 این رقم به 621میلیارد دلار برسد. در اینترنت اشیا در سال2020 معادل 740میلیارد دلار سرمایهگذاری صورتگرفته و پیشبینی میشود در سال2030 این رقم به 4400میلیارد دلار برسد. در زمینه هوشمصنوعی نیز در سال2020 میزان سرمایهگذاری 65میلیارد دلار بودهاست و در سال2030 این میزان به 1500میلیارد دلار میرسد. در سال2020 سرمایهگذاری در بخش خودروهای برقی 163میلیارد دلار بوده و پیشبینی میشود میزان سرمایهگذاری در سال2030 در این حوزه به 824میلیارد دلار برسد. در بخش صفحات خورشیدی میزان سرمایهگذاری در سال2020 معادل 180میلیارد دلار ثبتشده و در سال2030 برآورد میشود این میزان به 641میلیارد دلار برسد. در بخش بلاکچین نیز در سال2020 میزان سرمایهگذاری یکمیلیارد دلار بوده که براساس پیشبینیها در سال2030 معادل 88میلیارد دلار سرمایهگذاری در این بخش صورت خواهد گرفت. در بخش روباتیک بر اساس آمار 12میلیارد دلار سرمایهگذاری در سال2020 انجامشده که برآورد میشود در سال2030 این میزان به 150میلیارد دلار برسد. در انرژیهای پاک نیز میزان سرمایهگذاری در سال2020 معادل 71میلیارد دلار بوده و پیشبینی میشود به 175میلیارد دلار در سال2030 برسد.
دولتمحور
ما همچنان دولتمحور فکر میکنیم؛ در صورتیکه در سایرکشورها مانند هند، چین، برزیل و حتی امارات تفکرهای شرکتمحور دارند. آنها میگویند آینده ما در گرو شرکتهاست؛ مثلا یک شرکت چینی در حوزه نفت و گاز رتبه 28 جهان را در کسب درآمد دارد؛ یعنی شرکت پتروچاینا از نظر درآمد بالاتر از کشور آفریقایجنوبی است. همچنین تلقی دیگری که در کشور ما وجود دارد این است که دنیا و کشورها را با دولتها و حکومتها شناسایی میکند، در صورتیکه بهعنوان مثال برای ساخت یک بوئینگ767 حدود 35کشور با هم همکاری داشتهاند. بهعبارتی سوئد، ایتالیا، چین، ژاپن، فرانسه، اسپانیا و… با هم همکاری میکنند تا30هزار قطعه را تبدیل به هواپیما کنند.
کدام کشورها برای آینده آماده هستند؟
یک پژوهش نشان میدهد در حوزه هوشمصنوعی برخی از مدلها تا 191میلیون دلار هزینه داشتهاند و این هزینه را صنعت متقبل شده، نه دولت و نه دانشگاه. صنایع بر روی 108 مدل مهم هوشمصنوعی کار کردهاند؛ چراکه دولتها امکان این کارها را ندارند. از 149 مدل بنیادی در هوشمصنوعی 98 مورد آزاد و 23مورد تا اندازهای آزاد است و 28 مورد در اختیار عامه نیست. گوگل بیشترین نقش را در تولید هوشمصنوعی در دنیا دارد؛ ولی چهار مورد بعدی هم شرکتها هستند که عمده کار را در زمینه هوشمصنوعی انجام میدهند. آمریکا بیشترین نقش را در این زمینه دارد و بعد از آن چین و انگلیس نقشآفرین هستند. امارات با جوینتونچرهایی که در دنیا برقرار کرده در شبکه جهانی کار میکند؛ بهگونهای که تعداد مدلهای ایآر امارات از فرانسه بیشتر است.
در حالحاضر این رقم 8تریلیون دلار است که در سال 2030 به 11تریلیون دلار خواهد رسید. عمده هوشمصنوعی در صنعت و علومپزشکی سرمایهگذاری خواهد شد. پیشبینی میشود 188میلیارد دلار تا سال2030 در این بخش سرمایهگذاری شود.
آمریکا در این مورد 18درصد نقش دارد؛ چین 49درصد و مابقی دنیا 33درصد نقش دارند. در حوزه انرژی و انرژیهای تجدیدپذیر، چین نقش بسیار شاخصی دارد (56درصد) ؛ آمریکا 9درصد و مابقی دنیا 35درصد نقشآفرینی میکنند. در مجموعه نوآوریهای جهان نیز 40درصد آمریکا، 27درصد چین و 32درصد بقیه جهان نقش دارند.
بررسیها نشان میدهد بین افزایش درآمد سرانه و نوآوری در جهان رابطه مستقیمی وجود دارد. به میزانی که درآمد سرانه افزایش پیدا میکند و فقر کاهش مییابد، نوآوریهای فردی نیز افزایش پیدا میکند. اگر استانداردهای استخدام گوگل را ببینید، این شرکت بهکارمندان خود میگوید در هفته یک تا دو روز آزاد هستید و میتوانید هر کاری را که میخواهید در داخل شرکت یا بیرون انجام دهید. مطالعات نشان میدهد کسانی که از این آیتم استفاده کردهاند، نوآوری بالاتری داشتهاند.
سطح آمادگی اقتصادی کشورها
با توجه به معیارها و بنچمارکها، 10 کشور اول از 124کشور مورد مطالعه، سطح آمادگی اقتصادی بالایی نسبت به آیندهدارند که بهترتیب شامل سنگاپور، دانمارک، سوئیس، آمریکا، سوئد، فنلاند، نروژ، هلند، انگستان و استرالیا میشود. جالب آنکه برای اولین کشور خاوررمیانهای، امارات، رتبه 27 درجشده و رتبههای قابلتوجه دیگر به ترتیب کرهجنوبی (13)، فرانسه (21)، قطر (34)، چین (38)، عربستان (42)، روسیه (48)، ترکیه (53)، کویت (58)، ویتنام (61) و عمان (63) هستند. رتبه ایران 87 است که در کنار بولیوی (86) و پاراگوئه (85) قرارگرفتهاست.
در داوس تحقیقی انجام شد و از حدود 3هزار شرکت دنیا پرسیده شد، مهمترین مشکل را در دو سالآینده چه میدانید؟ آنها پاسخدادهاند که اول اطلاعات غلط در دنیای اینترنت، دوم آب و هوای غیرقابل پیشبینی، سوم نابرابریهای اجتماعی و چهارم ناامنی سایبری. همچنین برای 10سالآینده مسائل اقلیمی و آبوهوایی را مهمترین مشکل دانستهاند.
هر زمانیکه مشکلات ژئوپلیتیک پیشآمده، قیمت نفت بالا رفتهاست. آمریکا برای پایین نگهداشتن قیمت نفت با بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت از جمله ونزوئلا و ایران مماشات میکند، بهخصوص در سالانتخاباتی در آمریکا.
در حالحاضر در دنیا حدود یکمیلیارد خودرو وجود دارد که پیشبینی میشود این تعداد به 2میلیارد برسد. در این میان چینیها بیشتر از همه خودرو دارند و در صنعت خودرو اتفاقات بسیار مهمی پیشروست، اما آمریکا در روزهای اخیر خودروی برقی چینی را مشمول صددرصد عوارض گمرکی کردهاست.
چالشهای ایران برای توسعه
مشکل ما ایرانیها در یک و نیمقرن گذشته این بوده که میخواهیم رشد، پیشرفت و توسعه پیدا کنیم و ساختار عمرانی را بهتر کنیم و درآمد سرانه را بالا ببریم. من نام این موارد را عقلانیت ابزاری میگذارم، ولی این موضوع ذیل عقلانیت فلسفی تعریف میشود و تا زمانی که آن (عقلانیت فلسفی) حل نشود، عقلانیت ابزاری فعال نمیشود.
تعریف ما از زندگی چیست؟ چقدر جدی هستیم؟ با این دنیا میخواهیم چهکار کنیم؟ آیا قصد داریم بخشی از این دنیا را حذف کنیم؟ میخواهیم با این دنیا مبارزه کنیم یا میخواهیم همکاری کنیم؟ بسیاری از این سوالات فلسفی در کشور ما بیپاسخ ماندهاست. این درحالی است که بسیاری از کشورها از جمله چین، ژاپن، مکزیک و کرهجنوبی در سالهای گذشته به این پرسشها پاسخدادهاند، اما ما هنوز عقلانیت فلسفی را حل نکردهایم. بسیاری از سوالات کلیدی همچنان مانند ذرات معلق در فضای فکری و فلسفی ما ایرانیها برقرار است. عقلانیت فلسفی دایره بزرگی است که میتواند ناملموس یا فعال باشد، اما عقلانیت ابزاری در دل آن فعال است.
بسیاری از دوستان من میگویند واژه ثروت را در ایران استفاده نکنید؛ چون ثروت یک واژه منفی است. لغت سرمایهداری و بخشخصوصی را استفاده نکنید؛ سود را استفاده نکنید؛ چراکه اینها الفاظ منفی هستند، در صورتیکه جهان با همین مفاهیم و الفاظ کار میکند. عقلانیت فلسفی یعنی تولید ثروت، محدودکردن دولت در تولید ثروت، پذیرش تشکلهای بخشخصوصی و تفکیک تدریجی قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی. آیزایا برلین، این روسیتبار انگلیسی میگوید: «مادامیکه قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی جدا نشود، در پی آزادی نباشید. چه آزادی مدنی، چه آزادی اقتصادی و چه آزادی سیاسی.» تمام تجربه بشر در سالهای گذشته در همین جمله است. به گفته سریعالقلم، در چین 82درصد ثروت دست بنگاهها و افراد است. در کشوری که توسط 12کمیته و 2هزار نفر مدیریت میشود، کشوری که از نظر سیاسی بسته است، ولی در اقتصاد با همه جهان کار میکند.
کشوری که سرمایهداری غیردولتی را تجربه نکرده، مفاهیمی همچون رقابت، کارآمدی، تخصص، کارکردگرایی، نوآوری و گردش فکر و اندیشه را نمیتواند نهادینه کند. شاید همگی این موضوع را بپذیریم که تنها دورهای که در ایران سیاست پیرو اقتصاد بوده، دوره وزارت آقای عالیخانی بودهاست. در آن هفت تا هشت سال، سیاست پیرو اقتصاد کشور بود. جهان امروز نیز به این شیوه عمل میکند، اما در بقیه دورهها در ایران در حوزه حکمرانی، اقتصاد بخشی از دایره بزرگتری بهنام فرهنگ و دایره بسیار مهمتری بهنام امنیت و سیاست بودهاست. این همان بحث عقلانیت فلسفی است که تا زمانیکه حل نشود نمیتوانیم وارد عقلانیت ابزاری شویم.
چالش بزرگ ایران
مهمترین چالش امروز ایران، محدودیت در ارتباطات جهانی است. اگر من دانشگاهی بگویم که استاد دانشگاه شهیدبهشتی هستم و چند کتاب و مقاله دارم و بسیار هم از خودم راضی باشم، زمانیکه پایم را از کشور بیرون میگذارم و یک استاد هلندی، هندی و… میبینم، متوجه میشوم چه ضعفهایی دارم. اگر بنگاهدار و سیاستمدار در طول روز نتواند با چندین نماینده از شرکتهای مختلف ارتباط داشتهباشد، نمیتواند شعاع فکری خود را گسترش دهد. این است که برای اقتصاد و فرهنگ و برای داشتن تخصص و در تمام جهات، 60 تا 70درصد نیاز به ارتباط جهانی داریم. دلیل اول مسائل ما این است که با جهان ارتباط نداریم. مطمئنا دانشگاه خوب دانشگاهی است که در راهروهای آن یک استاد هندی، یک استاد مصری، یک استاد چینی و یک استاد آلمانی تردد کنند. آنجاست که فضای فکری برای استاد و دانشجو گسترش مییابد.
«چرا بینالمللیشدن مهم است»؛ در این فضاست که ما رقابت را یاد میگیریم. گسترش استانداردهای کاری، پذیرش تخصصگرایی، یادگیری شفافیت کاری و راستگویی همگی بهواسطه بینالمللیشدن اتفاق میافتد. جلوگیری ساختاری از فساد و رانت، توجه به اهمیت نگاه حقوقی در کسبوکار، یادگیری زبانهای خارجی و مجهزشدن به هوش عاطفی و آداب تعامل با دیگران، همگی در سایه بینالمللیشدن امکانپذیر است.
منبع: دکتر محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهیدبهشتی، در همایش جامع مدنی «دنیایاقتصاد» درخصوص بررسی تحولات اقتصاد سیاسی جهانی این سخنان را ایراد کرده است.