استرس و تأثیر آن بر سطح افسردگی دانش آموزان

پزوهشی از: یووی دنگ، یاکوب شریان، نور اون نساء خان، کالپینا کوماری، محمد صفدر سیال، اوبالدو کمیت، بئاتا گاوروا، و جوزف پاپ
ترجمه : سایت فکرورزی
استرس تحصیلی و خانوادگی منجر به افسردگی در دانش آموزان می شود و بر عملکرد تحصیلی و نتایج یادگیری آنها تأثیر منفی می گذارد.
دانش آموزان به طور مداوم در طول زندگی تحصیلی از منابع مختلف تحت فشار قرار می گیرند که در نهایت باعث ایجاد استرس در بین دانش آموزان می شود.استرس عامل رایجی است که تا حد زیادی روحیه فردی را کاهش می دهد. زمانی ایجاد می شود که فرد نتواند احساسات درونی و بیرونی خود را کنترل کند. هنگامی که استرس مزمن می شود یا از حد معینی فراتر می رود، بر سلامت روان فرد تأثیر می گذارد و ممکن است منجر به اختلالات روانی مختلف مانند افسردگی شود. افسردگی یک بیماری جهانی است که با احساس غم و اندوه و ناتوانی در احساس شادی یا رضایت مشخص می شود. امروزه این یک اختلال شایع است که روز به روز در حال افزایش است. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی ، افسردگی در جهان در رتبه سوم بیماری قرار دارد و پیشبینی میشود تا سال 2030 رتبه اول را به خود اختصاص دهد.
افسردگی منجر به کاهش انرژی، مشکل در تفکر، تمرکز و تصمیم گیری شغلی می شود. اگر دانش آموزان طعمه افسردگی شوند، می توانند به شدت تحت تأثیر قرار گیرند .
نظریه ارزیابی شناختی در سال 1966 توسط روانشناس ریچارد لازاروس ارائه شد. بر اساس این نظریه، استرس به عنوان یک تحریک خاص یا پاسخ روانی، رفتاری یا ذهنی تعریف نمی شود. در عوض، استرس به عنوان رابطه ای بین یک فرد و محیط او دیده می شود .افراد محیط را برای رفاه خود مهم ارزیابی می کنند و سعی می کنند با تقاضاها و چالش های بیش از حد کنار بیایند.
ارزیابی شناختی مدلی مبتنی بر این ایده است که استرس و سایر فرآیندهای عاطفی به انتظارات فرد در مورد اهمیت و نتیجه یک رویداد، برخورد یا عملکرد بستگی دارد. این توضیح می دهد که چرا تفاوت هایی در شدت، مدت و کیفیت احساسات برانگیخته شده در افراد در واکنش به محیط وجود دارد که به طور عینی برای همه یکسان است . این ارزیابیها ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله اهداف، ارزشها، انگیزههای فرد و غیره قرار گیرند و به ارزیابیهای اولیه و ثانویه تقسیم میشوند که الگوهای خاصی از آنها منجر به انواع مختلفی از استرس میشود .
افراد هنگام مواجهه با فشار، تغییرات روانی و فیزیولوژیکی متفاوتی مانند استرس را تجربه می کنند . احساس استرس می تواند ناشی از عوامل محیط بیرونی یا احساسات ذهنی افراد باشد که حتی می تواند منجر به اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی شود. استرس بیش از حد می تواند باعث مشکلات سلامتی شود.
استرس خانوادگی
مشارکت والدین و یادگیری بر نحوه رفتار والدین با فرزندان خود و همچنین نحوه برخورد آنها با عادات و فرآیندهای شناختی فرزندان تأثیر می گذارد .این به نوبه خود عملکرد و رفتار فرزندانشان را نسبت به آنها شکل می دهد. در نتیجه، رابطه والد و فرزند به نگرش، درک و دیدگاه والدین بستگی دارد. وقتی والدین دیدگاه های مثبتی داشته باشند، رابطه بین آنها و فرزندانشان به طور قابل توجهی بهتر از زمانی است که آنها نگرش منفی دارند. والدین به عواطف ناخوشایند به طرق مختلف پاسخ می دهند که می توان آنها را به عنوان حمایت کننده یا غیرحمایت کننده طبقه بندی کرد . واکنشهای حمایتی والدین، کودکان را تشویق میکند تا احساسات خود را با تشویق به ابراز آنها یا کمک به درک و مقابله با یک سناریوی هیجانانگیز کشف کنند. رفتارهای غیر حمایتی، مانند کم اهمیت جلوه دادن تجربه عاطفی کودک، تنبیه کودک، یا نگرانی از نمایش کودک، این پیام را به کودک منتقل می کند که ابراز احساسات ناخوشایند نامناسب و غیرقابل قبول است. واکنشهای حمایتی والدین به احساسات ناخوشایند در کودکان با ابعاد شایستگی عاطفی و اجتماعی مانند درک احساسات و کیفیت دوستی مرتبط است. از سوی دیگر، واکنشهای غیرحمایتکننده یا سرکوبکننده والدین، احتمالاً به دلیل ناتوانی یا عدم تمایل به برقراری ارتباط با احساسات ناخوشایند، با عاطفه منفی ذخیرهشده و رفتارهای بینظم کودک در طول رویدادهای برانگیختۀ احساسات مرتبط است.
دانشآموزان 9 درصد بیشتر از افراد عادی در معرض افسردگی هستند. . افسردگی می تواند زندگی را نابود کند. تا حد زیادی بر داشتن یک زندگی متعادل تأثیر می گذارد. می تواند بر روابط فردی و اجتماعی دانش آموزان، کارایی آموزشی، کیفیت زندگی، بر روابط اجتماعی و خانوادگی، بهره وری تحصیلی و عملکردهای بدنی دانش آموزان تأثیر بگذارد . این امر توانایی های آنها را کاهش می دهد و آنها برای یادگیری چیزهای جدید بی انگیزه می شوند و در نتیجه عملکرد نامناسبی دارند و حتی می تواند منجر به ترک تحصیل شود . …
دو نوع عامل خطر خانواده وجود دارد، نرم و سخت. در خانواده هایی با ساختار ضعیف خانواده، والدین کم تحصیلات و البته وضعیت خانوادگی (از لحاظ اقتصادی) با عوامل سخت مواجه می شود. چندین مطالعه ثابت کردهاند که دانشآموزان دارای عوامل خطر سخت بیشتر احتمال دارد با افسردگی مواجه شوند. اولاً، دانشآموزان خانوادههای از هم گسیخته اعتماد بهنفس پایینی در هر جنبهای از زندگی دارند و در مدیریت شکستهای عاطفی در مقایسه با دانشآموزان خانوادههای کامل و شاد ضعیف هستند . ثانیاً، دانشجویانی که در خانوادههای تحصیلکرده متولد میشوند، بهویژه مادران (حداقل مدرک دانشگاهی یا بالاتر)، نسبت به دانشجویانی که در خانوادههایی با خانوادههای کم یا بدون تحصیلات متولد میشوند، کمتر با افسردگی مواجه میشوند. ثانیاً، کودکانی که با مادران تحصیل کرده یا مادرانی که حداقل مدرک دانشگاهی دارند متولد می شوند، نسبت به فرزندان مادران کم سواد کمتر افسردگی دارند . …
محیط نرم خانواده به عوامل روشن (مثال سبک فرزندپروری، دستورالعمل های خانواده، قوانین، والدین دارای دانش تحصیلی و غیره) و عوامل ضمنی (هنجار خانواده، رابطه والدین و فرزند، ارتباطات درون خانواده و غیره) تقسیم می شود. عامل نرم عامل کلیدی در خانواده است که در مطالعه وضعیت روانی یا افسردگی نوجوانان نمی توان از آن غافل شد. خانواده ها میکروسیستم هایی را در درون خانواده می سازند، .
در میان عوامل محیطی نرم خانواده، ثبات و مبارزه می تواند در پیش بینی سلامت روان نوجوانان مفید باشد. جوان بودن خانواده های از هم گسیخته، تعارضات خانوادگی، روابط ضعیف خانوادگی و مسائل زناشویی به ویژه زندگی زناشویی ناراضی از عوامل اصلی افسردگی جوانان است .
افسردگی، روابط خانوادگی نیاز به توجه ویژه ای دارد زیرا عناصری مانند سبک های فرزندپروری و پویایی خانواده بر رشد کودکان تأثیر می گذارد. بر اساس مطالعه دیگری متغیرهای خانواده بر شروع، حفظ و سیر افسردگی نوجوانان تأثیر می گذارد. نوجوانان افسرده بیشتر از نوجوانان عادی روابط بد خانوادگی و والدین-فرزندی دارند.
استرس و افسردگی ممکن است با درمان خوب، راهنمایی معلم و حمایت خانواده کنترل شود. درمانهای کاهش استرس مانند بیوفیدبک، یوگا، آموزش مهارتهای زندگی، مدیتیشن ذهن آگاهی و روان درمانی در بین دانشآموزان مفید هستند.
مشاوران باید اهمیت رفتار مثبت و تصمیم گیری را به دانش آموزان القا کنند. مدیریت مدرسه باید برای ایجاد فضای خوب و امن تلاش کند. علاوه بر این، معلمان باید مسئولیت کمک و راهنمایی دانش آموزان غمگین را بر عهده بگیرند.زیرا این به یادگیری و عملکرد آنها کمک می کند. حمایت اعضای خانواده نیز ممکن است کمک کند تا از دوران سختی عبور کنید.