ابد و یک روز- یاداشت های دکتر محمد هاشم رهنما
ابد و یک روز
معنا ها برساخته ذهن مفهوم پرداز ما انسان ها هستند.
به بیان دیگر معنا نظام های مفهومی (ایده ها، تصورات و سازه های ذهنی ) مشترک میان انسان هاست که به ارتباط منجر می گردند.
هر میزان انسان ها با مفاهیم مشترکی سر و کار داشته باشند ارتباط آنان بیشتر و عمیق تر شده روابط پایدارتری را برقرار می کنند.
به همین قیاس هر اندازه مفاهیم مشترکی وجود نداشته باشد، روابط انسانی زود گذر و شکننده خواهد شد.
معنا سازی یا تبدیل مفهوم و نظام مفهومی به معنا، از طریق زبان امکان پذیر می شود.
در فراگیرترین حالت زبان چیزی جز نظام نشانه ها نیست. نقش زبان انتقال و اشتراک مفاهیم است که با باز نمایی نشانه های شنیداری و دیداری انجام می گیرد.
زبان آن گاه که به بیان مفاهیم مبتنی بر تفکری انسانی می پردازد دارای قوت و استحکام خدشه ناپذیر می گردد که گذر زمان نیز نمی تواند خللی بر آن واردکند.
رمز جاودانگی زبان انسانی نیز در این نکته نهفته شده است.
«عشق » از جمله مفاهیم خدشه ناپذیری است که هماره با مفاهیم نازل و دم دستی در تعارض بوده است.
آن چه ماندگاری این مفهوم را در تاریخ انسانیت رقم زده، معنای عمیق و انسانی« دیگر خواهی» است.
مفهومی انسانی که به زندگی معنا می بخشد.
عشق در مواجه با مناسبات اجتماعی همانند فقر از ویژگی اجتماعی برخوردار می شود و با قوت بخشیدن به دیگر خواهی توان تاب آوری افراد را فراهم کرده به انسجام بخشی می پردازد.
نوید محمد زاده (محسن) در این سکانس با بیانی تاثیر گذار این مفهوماز عشق را که معنایی انسانیودیگرخواهانه داردبازنمایی کرده است.
دیالوگ هایی تکان دهنده که بر اساس آن محسن اعتراف می کند که رفتار خواهر کوچکش سمیه که هم از دوست داشتن اش برای عشق به خانواده گذشته و هم به ازدواج زود هنگامی( با وعده شیر بهایی گزاف ) تن داده (که سایه فقر را از سر خانواده اش کم می کند)، درک می کند.
او عاجزانه از خانواده می خواهد تا از خود گذشته گی را به او واگذار کنند تا با رفتن و پناه بردن به پارک و خیابان ماندن سمیه و دوام خانواده را تضمین کند.
گفتارهایی که عشق را تقدیس و زندگی را در شرایط فقر قابل تحمل می کند.
از این رو آن چه تا«ابد و یک روز»باقی می ماند فهمانسانیِدنیاست.
در مقابلْ فهمی سخیف و بی مایه از زندگی که تنها شهوت و شهرت را اصل می داند همچون غباری در باد است.
محمد هاشم رهنما. اسفند ۹۹