آیا پذیرش هواپیمای بدون خدمه یک مسئله نسلی است؟

نوشته شده توسط : داوود سلیانچی
آخرین باری که با آسانسورچی سوار آسانسور شدید کی بود؟ احتمالاً چندین دهه، اگر هرگز. همین سوال را می توان در مورد تمام قطارهای بین ترمینال در فرودگاه های ایالات متحده پرسید. آنها کاملاً خودکار هستند و توسط رایانه ها و برنامه های سفر ثابت هدایت می شوند. آیا سوار شدن به قطار بدون هادی راحت است؟ ظاهرا بله، زیرا این واگنهای ریلی که انتقال بین ترمینالها را در فرودگاههای بزرگ تسریع میکنند، روزانه هزاران نفر از آن استفاده میکنند.
امروزه تلاشها و آزمایشهای بیشتری برای اضافه کردن خودروهای بدون راننده به جادههای ما انجام میشود و هر خودروساز در جهان روی ویژگیهای ایمنی سرمایهگذاری میکند که راننده را از معادله حذف میکند تا کارایی را بهبود بخشد و احتمال تصادف را کاهش دهد. خستگی، حواس پرتی، یا بی دقتی.
هنگامی که کالسکه های بدون اسب (معروف به موتور اتومبیل) برای اولین بار در مقادیر قابل توجهی در شهرهای سراسر کشور در اوایل قرن بیستم ظاهر شدند ، چندین قانونگذار شهری و ایالتی قوانین جاده ای سختگیرانه ای را وضع کردند که این تهدیدات پر سر و صدا و بدبو را مجبور می کرد که توسط یک شخص پیشی بگیرد. در دست داشتن پرچم قرمز هنگام فعالیت در محدوده شهری خاص.
تمام این تلاشها برای افزایش ایمنی و حذف افراد از انجام روشهای حملونقل با هدف افزایش کارایی و همچنین حذف خطای انسانی فراگیر است که طبق برخی برآوردها حدود 80 درصد از کل تصادفات مربوط به وسایل نقلیه با سرعت بالا است. حدس میزنم قانونگذاران در دهه 1910 میدانستند چه چیزی در راه است.
حمل و نقل هوایی نیز از این قاعده مستثنی نیست، و در ابتدای صنعت، محدودیت هایی برای هواپیماهای خاصی که جرأت پرواز بسیار پایین بر فراز املاک خصوصی را داشتند، اعمال شد، از جمله حوادثی که در آن صاحبان مزارع به ماشین های اولیه پروازی که بر فراز زمین آنها پرواز می کردند شلیک کردند. تا قبل از قانون پست هوایی در سال 1925، زمانی که هواپیما به عنوان وسیله ای برای خیر جامعه تلقی می شد، هوانوردان جسور و طوفان انبار محسوب می شدند. اگرچه ما معتقدیم هوانوردی آخرین نوع حمل و نقل خواهد بود که کاملاً کمتر انسانی است، اجتناب ناپذیر است که روزی هواپیما بدون خلبان در هواپیما پرواز کند.
پس سوال اینجاست که آیا ما با موضوعی مواجه هستیم که برای نسل امروز غیرقابل قبول است اما چند سال دیگر کاملا طبیعی خواهد بود؟ فقط زمان مشخص خواهد کرد، اما در این بین، میتوانیم از نمونههایی از زندگی روزمره خود استفاده کنیم که ممکن است نگاهی اجمالی به چیزهای آینده داشته باشد.
امروزه تقریباً هر خانه یا آپارتمان شهری در ایالات متحده، اروپا و بیشتر کشورها در چند مایلی فرودگاه واقع شده است. در نتیجه، دیدن هواپیماهای در حال ورود و خروج در زمانهای مختلف در روز چیز جدیدی نیست و همه ما به آنها عادت کردهایم. و فرودگاههای کوچکتر همگی دارای آموزشگاههای آموزشی پرواز هستند و این بدان معناست که روزانه صدها هواپیمای کوچک تک موتوره بر فراز شهر پرواز میکنند. علاوه بر این، ما هلیکوپترهای پزشکی، پلیس و گارد ساحلی داریم که به طور مکرر از آسمان عبور می کنند و به سمت ساحل می روند.
در دنیای امروز، این طبیعی است و من نشنیدم کسی شکایت کند، مگر اینکه شما درست در کنار فرودگاه باشید و سر و صدا شما را دیوانه کند و ارزش دارایی شما را پایین بیاورد. به طور کلی، ما به آن عادت کرده ایم.
آیا شخصی در سال 1905 با چنین “تجاوز به حریم خصوصی” موافقت می کند؟ آیا هواپیما بدون مجوز بر فراز ملک خود پرواز می کند؟ احتمالاً نه، اما دههها قرار گرفتن در معرض حجم فزاینده ترافیک و سروصدا باعث شده است که جامعه به عنوان یک کل این ناراحتیهای جزئی را به نفع شاهکار شگفتانگیز عبور از اقیانوس اطلس در هشت ساعت و دریافت بستههای یک شبه بپذیرد.
به نظر من، دو نسل یا تقریباً 50 سال طول می کشد تا بشریت هواپیماهای تجاری بدون خلبان را به طور کامل بپذیرد، اما در این بین، ما به تدریج به پهپادهای کوچکی که بسته ها را تحویل می دهند، تاکسی های هوایی با استفاده از eVTOL های خلبانی (برخاست عمودی الکتریکی و فرود) و پروازهای کوتاه منطقه ای با استفاده از هواپیماهای سنتی خودکار.
انتقال از آزمایشی به 100٪ غیر آزمایشی یک شبه اتفاق نمی افتد و در عوض تدریجی خواهد بود زیرا تعداد بیشتری از مردم از خدماتی استفاده می کنند که مطمئنا ارزان تر و قابل اعتمادتر هستند و اعتماد به فناوری افزایش می یابد.
ما در آستانه انقلاب بعدی حمل و نقل هستیم و مانند همه موارد دیگر، از جمله اختراع چرخ، اولین اتومبیل ها و هواپیماها، و اکنون حتی سفرهای فضایی تجاری، پذیرش تدریجی و نسلی خواهد بود، زیرا فناوری پیشرفت می کند و هزینه ها کاهش می یابد و مقرون به صرفه شود. آنچه برای متولدین سال 1900 غیرقابل تصور بود برای متولدین سال 2030 کاملاً طبیعی خواهد بود.
دفعه بعد که سوار آسانسور در ساختمان امپایر استیت می شوید تا از تراس مشاهده در طبقه 102 بازدید کنید، به این فکر کنید، یکی از معدود خدمات آسانسور باقی مانده که هنوز از اپراتور انسانی استفاده می کند.