کتاب اقتصاد: راهنماى کاربردى -هاجون چانگ
اقتصاد زبان مشترك انسان ها از اقوام و ملل مختلف است. همانطور که در هنر و مسیقى شاهد سبک ها و روش هاى مختلفى هستیم در اقتصاد نیز نگرش ها و مکاتب مختلفى وجود دارد. گروهى از اقتصاددانان تصور مى کنند همزیستى مسالمت آمیز این دیدگاه هاى مختلف و به ظاهر متناقض امکان پذیر نیست و باور ندارند که همه این دیدگاه ها مى توانند در موقعیت هاى مختلف براى تحلیل رفتار انسان و جامعه کارآمد باشند و لذا بر این اعتقاد هستند که لاجرم یکى باید غالب بر دیگران شود.
آنچه علم اقتصاد را به یک ابزار تحلیلى قدرتمند بدل کرده است توانمندى آن براى توصیف رفتار بشر است. به باور هاجون چانگ به جاى تعریف علم اقتصاد بر مبناى روش انجام کار و رویکرد نظرى آن، بایستى آن را بر مبناى مطالب مورد بحث در این رشته تعریف کرد. این قاعده البته مى تواند براى تمامى علوم نیز صادق باشد. از نگاه وى، تعریف علم اقتصاد بدین روش باعث مى شود تا این کتاب نسبت به سایر کتابهاى اقتصادى یک تمایز بنیادین داشته باشد. سایر کتب، اقتصاد را به لحاظ روش انجام کار و رویکرد نظرى آن تعریف مى کنند و چنین تصور مى کنند که براى »حرفه ى اقتصاد« تنها یک روش درست وجود دارد و آن هم رویکرد نئوکلاسیک است، در حالى که در این کتاب نویسنده کوشیده است تا با بررسى دیدگاه هاى مختلف در علم اقتصاد نقاط ضعف و قوت هر بینش را مطرح کرده و نشان دهد چرا براى توضیح رفتار اقتصادى فرد و جامعه مى توان از روش هاى مختلفى بهره برد.
شناخت نگرش هاى مختلف در علم اقتصاد از این حیث ضرورت دارد که شناخت طیفى از مکاتب مختلف و اکتفا نکردن به یک یا دو مورد خاص از آنها به ما اجازه مى دهد نسبت به پیچیدگى اقتصاد، درك دقیق ترى پیدا کنیم. همچنین با بررسى نگرش هاى مختلف و نقدهاى طرفین مى توان به درك عمیق ترى نسبت به پدیده هاى اقتصادى جهان امروز دست یافت. درواقع نگاه به این تقاوت دیدگاه ها باید بدین صورت باشد که رویکردهاى متفاوت علم اقتصاد مى توانند مطالب زیادى از یکدیگر بیاموزند و درك ما از جهان اقتصادى را غنى تر سازند.
نویسنده در بخشى از کتاب به بررسى نقش انسان ها در اقتصاد مى پردازد. وى با بیان اینکه با پذیرش نقص شدید انسان براى او جایگاه بالاترى را لحاظ مى کنیم ذهن خواننده و منطق انسان کامل و عقلایى را به چالش
مى کشد و سپس چنین عنوان مى کند: » دقیقاً به همین دلیل که مى گوییم انسان ها محصول جامعه ى خود هستند، مى توانیم اراده ى آزاد انسان هایى که تصمیماتى برخلاف قراردادهاى اجتماعى، ایدئولوژى هاى غالب یا پس زمینههاى طبقاتى خود اتخاذ مى کنند را بیشتر تحسین کنیم. هنگامى که مى پذیریم عقلانیت انسان محدود است، بایستى طرح هاى ابتکارى کارآفرینانى که مسیر خطرپذیر (غیرعقلانى) را پیش مى گیرند، بیشتر تحسین کنیم …«. این نگاه به انسان در نوع خود جالب است. با این توصیف هاجون چانگ کارآفرینانى که در اقتصاد ایران به فعالیت مشغول هستند بیش از آنچه وى گفته است قابل تحسین مى باشند. چرا که مسیر طى شده توسط ایشان بسیار پرخطرتر و تصمیمات ایشان بسیار غیر عقلایى تر به نظر میرسد.
این کتاب علاوه بر موضوعات مورد اشاره به مباحث تولید، استفاده از اعداد و آمار در علم اقتصاد، بانک و نظام تامین مالى، فقر و نابرابرى، اشتغال و بیکارى، نقش دولت در اقتصاد و بررسى بعد بین المللى اقتصاد در نگرش هاى فکرى مختلف در علم اقتصاد پرداخته است. باور نویسنده در این خصوص که دسترسى به علم اقتصاد برخلاف ادعاهاى بسیارى از اقتصاددانانى که مى خواهند اوضاع را طور دیگرى جلوه دهند، بسیار آسان است، ستودنى است. اتاق بازرگانى، صنایع، معادن و کشاورزى ایران نیز با چنین دیدگاهى و با هدف توسعه دانش اقتصادى براى عموم افراد اقدام به ترجمه متون روز دنیا کرده است.