Hans Rosling

Global health expert; data visionary

2009

روزی روزگاری وقتی‌ من ۲۴ سالم بود و در کالج پزشکی سنت جونز در بانگالور دانشجو بودم ، من به مدت ۱ ماه در آنجا دانشجوی مهمان بودم

برای درس بهداشت عمومی‌ و این موضوع نگرش مرا برای همیشه تغییر داد .درس جالبی‌ بود ، ولی‌ موضوع این درس نبود که طرز فکر منو عوض کرد

دانشجوهای هندی خیلی‌ از من بهتر بودند. من یک آدم خیلی‌ تکنیکال بودم و درس آمار رو از سنین نوجوانی دوست داشتم

وقتی‌ سوئد بودم همیشه سخت در حال مطالعه بودم و معمولان در کلاس جزو بهترین ها بودم

اما در کالج سنت جنز من از نظر درسی‌ در رده پایین کلاس بودم و حقیقت این بود که دانشجوهای هندی خیلی‌ بیشتر از ما سوئدیها درس میخوندن

آنها تمام کتابهای مرجع رو دو بار می خوندن یا حتی سه بار، یا چهار بار. سوئد ما یک بار میخواندیم و بعد می‌رفتیم پارتی

و این برای من ، این تجربه شخصی‌ ، برای اولین بار در زندگی‌ من باعث شد که عقیده ای رو که من باهاش بزرگ شده بودم عوض کنه

و من پی‌ بردم که شاید ما یا دنیای غرب برای همیشه نمیتونیم دنیارو در تسلط خودمون داشته باشیم و من فکر میکنم که خیلی‌ از شماها اینو تجربه کرده باشین

سعی‌ می‌کنم پیش بینی‌ کنم که چه وقت این اتفاق خواهد افتاد که قاره آسیا دوباره جایگاه و قدرت خودش رو بدست می آورد این بار به عنوان بخشی که رهبری جهان را خواهد داشت همان طور که در طول هزاران سال قبل این کارو کرده بود و من الان این کارو خواهم کرد

من از پیشینه تاریخی‌ شروع خواهم کرد . من از ساله ۱۸۵۸ شروع خواهم کرد .سال ۱۸۵۸ سال بزرگی‌ از نظر پیشرفت تکنولوژی در جهان غرب بود

این سالی‌ بود که ملکه ویکتوریا برای اولین بار، قادر به برقراری ارتباط با پرزیدنت بوچانان از طریق کابل الکترونیکی که از آتلانتیک میگذشت شد.

و آنها اولین تویترهایی بودند که از آتلانتیک میگذشتند

وقتی‌ که به تاریخ دنیا در ساله ۱۸۵۸ نگاه کنیم .به این علت که سال ۱۸۵۸ اتفاقات مهمی در تاریخ قاره آسیا روی داد

سال ۱۸۵۸ سالی بود که شورشیانی که با شجاعت در مقابل نیروهای خارجی‌ در هند شورش کرده بودند از نیروهای انگلیسی شکست خوردند

و هند ۸۹ سال تحت تسلط نیروهای خارجی بود

۱۸۵۸ در چین سال پیروزی نیروهای انگلیسی در جنگهای تریاک بود و این به این معنی‌ هست که خارجیها همانطور که در پیمان نامه‌ها نوشته شده بود

آزاد بودند که به راحتی‌ در چین تجارت کنند به این معنی‌ که در مقابل کالا های چینی تریاک بدهند.

در سال ۱۸۵۸ در ژاپن سالی‌ بود که ژاپن مجبور شد قرارداد هریس رو امضا کنه قراردادی که در آن ژاپن امتیازتی برای آمریکا قائل شد ژاپنی‌ها به وسیله کشتیهای غربی تهدید شده بودند کشتی‌هایی‌ که از سال گذشته در بندر توکیو بودند.

اما ژاپن بر خلاف چین و هند استقلال و قدرت خودش رو حفظ کرد

و حالا ما میبینیم که این میتونه چه مقدار تفاوت داشته باشه

در حقیقت اگر من بخواهم به تاریخ برگردم،زمانی‌ در صدها سال قبل که درآمد هر فرد در چین و هند بالاتر از هر شخص در اروپا بود.

دارم،،اما سال ۱۸۵۱ تحت تسلط خارجی ها بوده است و هند غیر صنعتی شده بود.

و شما میتونین ببینین کشورهایی که از نظر اقتصادی در حال پیشرفت بودند انگلیس و آمریکا بودند.

و این کشورها تا پایان قرن از نظر سطح بهداشتی بهتر میشدند،و همچنین ژاپن در حال توسعه بود.و هند این پایین اینجا در حال تلاش بود.

و جنگ جهانی اول همون طور که میدونین تعداد زیادی کشته و مسائل اقتصادی به دنبال داره

و حالا انفلوانزای اسپانیایی هم در راهه

هنوز تحت تسلط نیروهای خارجی‌ هستن بدون هیچ قدرتی‌ .هند و چین اینجا پایین در گوشه هستن

اتفاق زیادی نیفتاده،،،اونها فقط در جمعیت رشد کردند و نه چیز دیگه‌ای

اکنون در سال ۱۹۳۰ شما میتونین ببینین که،،ژاپن وارد جنگ میشه و امید به زندگی‌ پایین میاد

و جنگ جهانی دوم واقعه وحشتناکی‌ بود به خصوص از نظر اقتصادی برای ژاپن

ولی‌ آنها خیلی‌ سریع این حالت رو بهبود بخشیدند

در سال ۱۹۴۷ هند بالاخره استقلال خودش رو بدست میاره اونها پرچمشون رو بالا بردند و تبدیل به یک ملّت با قدرت شدند ولی‌ با مشکلات خیلی‌ بزرگی‌ که این جا داشتند

در ۱۹۴۹ ما چین مدرن غیر منتظره را دیدیم طوری که دنیارو سورپرایز کرد و چه اتفاقی افتاد؟

بعد از استقلال چه اتفاقی میافته؟

بهداشت پیشرفت کرد.بچه‌ها شروع کردند به مدرسه رفتن. سرویسهای بهداشتی فراهم شدند و این یک جهش بزرگ به جلو بعد از فروپاشی چین بود

این برنامه ریزی مرکزی توسط مائو تسه تونگ بود. وضعیت چین بهبود یافت ولی‌ اونها گفتند، “برنامه ریزی مرکزی احمقانه ، دیگر نه . ”

لیکن اونها پیشرفت کردند و هند نیز در حال ترقی‌ بود. اونها واقعا پیشرفت می کردند.حالا هر دو این کشورها بهداشت بهتری داشتند اما هنوزاز نظر اقتصادی ضعیف بودند.

به سال ۱۹۷۸ میرسیم وقتی‌ مائو در گذشت،و یک شخص جدید از چپ جایگزین شد.به نام دنگ زیا اپینگ اون گفت ،”هیچ اشکالی‌ نداره یک گربه سیاه یا سفید باشه ،اگه میتونه موش شکار کنه.” به این علت که گرفتن یک موش کاریه که دو تا گربه میخوان انجام بدن و شما میتونید ببینینید که دو تا گربه اینجا ،چین و هند هستند که میخوان دو تا موشو اونجا بگیرن.و اونها تصمیم گرفتن نه تنها بهداشت و تحصیلات بلکه اقتصاد رو هم بهبود بدن و این تغییر اقتصادی در آنجا موفق بود.

در سال ۹۲ هند نیز یک تغییر اقتصادی را دنبال می‌کند.و این دو تقریبا با هم به جلو میروند، و شما میتونین تشابه رو در چین و هند اینجا ببینین ،در حقیقت تشابه‌های آنها خیلی‌ بیشتر از تفاوتهای بین آنهاست .

این یک سوال بزرگ برای دنیای امروز است.

اگر من چین رو به بخش‌هایی‌ تقسیم کنم اینجا رو نگاه کنین ،

شانگهای تقریبا پیشرفت خودش رو داشته .شانگهای در اینجاست .و بهداشت در اونجا پیشرفته تر از آمریکاست .

اما از طرف دیگه گوئیزو یکی‌ از فقیر ترین ایالات‌ها ی چین در اینجاست.و اگر من گوئیزو رو به مناطق شهری و روستایی تقسیم کنم ، شما میتونین یک نابرابری بزرگ رو در میان رشد سریع اقتصادی در چین ببینید.

و هم چنین اگر ما نگاهی‌ به هند داشته باشیم ،در حقیقت شما نوع دیگه‌ای از نابرابری را در هند خواهید دید.تغییرات اقتصادی جغرافیایی خیلی‌ بزرگ نیست.اوتر پرادش ، بزرگترین استان .سطح بهداشت ضعیف و پایینی نسبت به بقیهٔ هند دارد.سطح بهداشت استان کلارا خیلی‌ بالاست ،

در هند الان با آمریکا برابری میکنه ،اما در اقتصاد نه .

مهراشتا، با ممبی ،در حال پیشرفت هستند.و حالا در هند بزرگترین نابرابری در داخل استانها دیده میشه .نه بین آنها و این چیز بدی نیست .

شما دو تا گربه بزرگ رو میتونین ببینین که دارن جلو می‌رن . شما اینو در بین اونا میتونین ببینین

جهان در حال پیشرفت رو میتونین ببینین که توماس فردمن آنرا “جهان مسطح ” نامید.

شما میتونین ببینین که در بهداشت و تحصیلات یک قسمت بزرگ از جمعیت دنیا اکنون در حال پیشرفت است ،

ولی‌ در آفریقا و بعضی‌ قسمتهای دنیا ،مثل یک قسمت روستایی در چین ،هنوز مردم با سطح بهداشت و تحصیلات خیلی‌ پایینی زندگی‌ می‌کنن .

ما یک نا برا بری بزرگ در دنیا داریم .بیشتر کشورهای در حال توسعه امروزه در حال پیشرفت خیلی‌ سریع هستند.

حالا سوال این است که ، ” چه موقع زمان تغییر و پیشرفت محسوس آنهاست ؟”

به نظر می رسد آنها در راه رشد فروتننانه تری را دارن. و مردمی که به پیشرفت علاقه مند هستند .چشمهاشون طرف آسیاست

ویک مورخ به من گفت که این ( پیش بینی در مورد آینده) حتی سخت تر از پیش بینی در مورد گذشته است.

نا برابری در چین و هند. من اینو واقعا یک مانع بزرگ میبینم . زیرا آوردن همه مردم به دنیای رفاه و ثروت چیزیست که یک بازار داخلی را ایجاد می کند،

و از بی‌ ثباتی اقتصادی جلوگیری میکند و باعث میشه که که از تمام ظرفیت جمعیت استفاده کرد.

بنابر این صرف هزینه برای تحصیل ، بهداشت، و ساختمان سازی یا تاسیسات و برق اون چیزی هست که برای چین و هند مورد نیاز است

من چین و هند را برای سیاستهای مناسب آب و هوای جهان ، بهترین شرکای جهان می دانم. ولی‌ اونا قصد پرداخت برای دیگرانی که پول بیشتری دارند ، را ندارند.و من با این موافقم.

اون چیزی که من در موردش نگرانم جنگ هست . آیا واقعا کشور‌های ثروتمند سابق قبول می‌کنن .که اقتصاد جهان تغییر کنه، و قدرت از طرف اونا به سمت دیگه بره . به ۱۵۰ سال قبل در آسیا برگرده ؟ و آیا آسیا واقعا قادر هست که از عهده مسئولیت جدیدی که به اونا داده میشه بربیاد و قدرتمند‌ترین حاکم دنیا بشه ؟

خوب، از جنگ باید پرهیز کرد ،چون همیشه باعث عقب افتادگی انسان ها شده .اگر از نا برابری، جنگ و تغییر آب و هوا پیشگیری بشه

آماده باشین برای یک دنیای برابر. برای اینکه این اون چیزیه که داره اتفاق میفته. در سال ۲۰۴۸

Hide picture