همگرایی رفاه استانهای ایران
ارزیابی رفاه اجتماعی و همگرایی رفاه استانهای ایران برای سنجش توسعه مناطق ایران
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری اقتصاد دانشگاه تبریز
2 دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
3 تبریز- بلوار 29 بهمن- دانشگاه تبریز- دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی- گروه اقتصاد
4 تبریز دانشگاه تبریز دانشکده اقتصاد
چکیده
چکیده
هدف این مقاله بررسی رفاه اجتماعی و همگرایی رفاه اجتماعی استانهای کشور ایران برای ارزیابی توسعه متوازن در ایران طی دوره زمانی 1379-1392 میباشد.برای این منظور از همگرایی ناهار و ایندر استفاده شده است. نتایج نشان داد استانهای کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران به سمت متوسط رفاه استانها همگرا شده و استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، گلستان، لرستان و هرمزگان از متوسط رفاه واگرا شدهاند. همچنین، اکثر استانهای ایران دارای رفاه پایینتری نسبت به میانگین جامعه میباشند. لذا عملکرد سیاستگذاران در این حوزه برای توسعه متوازن رفاه مناطق مناسب نبوده است.
کلیدواژهها
- طبقهبندی :JEL I39 O12
- .R15
- واژگان کلیدی: رفاه اجتماعی، توسعه منطقهای، همگرایی، ناهار و ایندر، ایران
عنوان مقاله [English]
The Analysis of Social Welfare and Welfare Convergence in The Iran,s Provinces for Evalution of Iran,s Regional Development
نویسندگان [English]
- Elham Vafaei 1
- Parviz mohammadzadeh 2
- hosein Asgharpour 3
- Firooz Fallahi 4
2 Associate Professor at Department of Economics, Tabriz University, Tabriz, Iran.
چکیده [English]
Abstract
The purpose of this paper is to investigate social welfare and the convergence of social welfare of Iran,s provinces. For the purpose we use Nahar and Inder convergence during 2000-2013. The results indicate that Kermanshah, Kohkiloyeh and Boyerahmad and Mazandaran areconvergence towards the average of welfare of the provinces and Also, West Azarbaijan, East Azarbaijan, Ardabil, Bushehr, Razavi Khorasan, North Khorasan, Semnan, Sistan and Baluchestan, Qom, Golestan, Lorestan and Hormozgan diverge from the average of welfare. Also, most of the Iran,s provinces have a lower welfare than the community average. Therefore, policymakers performance in this field are not suitable for balanced development of regions welfare.
کلیدواژهها [English]
- JEL Classification: I39
- O12
- R15. Keywords: Social Welfare
- Regional Development
- Convergence
- Nahar and Inder
- Iran
اصل مقاله
1. مقدمه
یکی از اهداف اساسی توسعه، دستیابی به رفاه اجتماعی[1] همگانی است. رفاه اجتماعی نظامی از قوانین و برنامهها برای پاسخگویی به نیازهای اولیه مردم و تقویت اطمینان و ایجاد امکانات برای نیازهای مذکور است (حقجو، 1381). همچنین، رفاه بیانگر قدرت خرید و توانایی در کسب تسهیلات و امکانات زندگی است (فیتزپتریک[2]، 1381). در این زمینه، احساس سلامت، امنیت، آرامش و اطمینان بیشتر افراد جامعه نیز از ویژگیهای مهم رفاه اجتماعی است (هستون و استروب[3]، 2001) و ویژگیهای یاد شده مؤلفههای اساسی توسعه میباشند.
در این راستا، ولادمیرداخین[4] درباره ارتباط رفاه اجتماعی و توسعه بیان میکند که رفاه اجتماعی، اساس تمام پارامترهای توسعه است و کیفیت آن میتواند تنوع و تفاوتهای توسعه را توجیه نماید (عینالی و طاهرخانی، 1384).
از اینرو، امروزه با وجود مشکلاتی مانند افزایش شکاف طبقاتی، وجود نابرابریها، بیعدالتی و رشد ناپایدار و نامتوازن در بین مناطق مختلف، مسئله توسعه و رفاه اجتماعی جزء انکارناپذیر جامعه است. در این زمینه، آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که با توجه به وجود امکانات و شرایط متفاوت در نقاط مختلف کشور، تلاش گردد تا همه مناطق توسعه پیدا نمایند. اگر توسعه متوازن در بین مناطق مختلف یک کشور صورت پذیرد، انتظار میرود منجر به رفاه اجتماعی همگانی در کشور گردد.
به عبارت دیگر، توسعه منطقهای در افزایش رفاه اجتماعی نمودار میشود و رفاه اجتماعی همگانی محور اصلی توسعه متوازن شهری و منطقهای است که باعث افزایش رضایتمندی و عدالت اجتماعی میشود. در این راستا، یکی از معیارها برای سنجش رفاه همگانی این است که آیا همگرایی رفاه اجتماعی بین مناطق مختلف وجود دارد؟ بر این اساس، چند مسأله اساسی قابل تفکیک میباشد: اول، رفاه اجتماعی کدام یک از استانهای ایران طی زمان به سمت میانگین رفاه جامعه همگرا میشوند؟؛ دوم، رفاه اجتماعی کدام یک از استانهای ایران طی زمان از میانگین رفاه جامعه واگرا میشوند؟؛ سوم، رفاه کدام استانها پایینتر از میانگین رفاه جامعه و رفاه کدام استانها بالاتر از میانگین رفاه جامعه قرار دارند؟؛ در نهایت، این مساله مورد بحث قرار میگیرد که آیا همگرایی یا واگرایی رفاه نشاندهنده بهبود عمکرد رفاهی مناطق است؟ و آیا توازن منطقهای رخ داده است؟ از اینرو، هدف این مقاله تحلیل وضعیت رفاه اجتماعی و همگرایی رفاه استانهای ایران به عنوان معیاری برای سنجش توسعه همگانی در ایران با استفاده از روش ناهار و ایندر طی دوره زمانی 1379-1392 است. برای دستیابی به هدف و پاسخگویی به سوالهای اساسی، مقاله بدین شکل سازماندهی میشود:
در ادامه بعد از مقدمه، ادبیات تحقیق مرور میشود؛ سپس به بررسی و سازماندهی دادهها پرداخته میشود؛ در بخش روش پژوهش، مدل تحقیق معرفی میشود و سپس یافتهها تجزیه و تحلیل میشود و در نهایت نتیجهگیری و توصیههای سیاستی ارائه میشود.
- مروری بر ادبیات
اصطلاح«رفاهاجتماعی»کهگسترهوسیعیازمفاهیمومقولاترادرخودجایداده، نظرگاههاونگرشهایمتعددیرادربیناندیشمندانونظریهپردازانوحتیمردمو اقشارمختلفپدیدآوردهاست.اشارهبهنگرشها،تأکیدیبرجنبههایمختلف رفتاری،شناختیوعاطفینظرگاههایافرادنسبتبهرفاهاجتماعیاست.ازنظرعمومی،هر پدیدهایکهانسانهاباآنسروکارفکریورفتاریدارند،میتوانددرآنهانگرشپدیدآورد (گلپرور و عریضی، 1383:127).
در این راستا، از اولین اقتصاددانان نظریهپرداز در ارتباط با توابع رفاه اجتماعی میتوان از پیگو[5](1920) نام برد که بر اساس فرض رجحانهای اصلی و کاردینال[6] و قابل مقایسه بنا شده است که بیان میکند به کارگیری سیاستهای اقتصادی عقلایی میتواند باعث افزایش رفاه اجتماعی گردد. سپس نظریه رابینس[7]در سال 1932، بر پایه رجحانهای ترتیبی[8] و نظریه کارایی پارتو مطرح گردید. این نظریه به علت غیرواقعی بودن آن مورد استقبال قرار نگرفت. سپس برای رفع مشکل دو رهیافت علمی مطرح گردید: در رهیافت اول، افرادی از جمله کالدور[9] (1939) و هیکس[10] (1940) با معرفی برخی معیارها، الگویی برای جبران زیان آسیبدیدگان سیاستهای اقتصادی از محل منافع برندگان ارائه نمودند. رهیافت دوم توسط افرادی مانند برگسون[11] (1938) و ساموئلسن[12](1947) مطرح گردیده که به معرفی تابع رفاه اجتماعی پرداختهاند. این تابع محتوی برخی معیارهای هنجاری برای توضیح و مقایسه وضعیتهای اجتماعی مختلف است و با تغییر هنجارهای مذکور، انواع مختلف توابع رفاه اجتماعی تعریف میشود (عبدالملکی، 1390: 5).
در این زمینه رفاه اجتماعی میتواند به عنوان یکی از مهمترین اهداف برنامهریزی، معیاری برای سنجش شرایط توسعه کشور باشد که آیا مناطق مختلف دارای رشد متعادلی هستند یا خیر؟ در این راستا، در رابطه با توسعه اقتصادی دو نظریه عمده، نظریه رشد متعادل[13] و نظریه رشد نامتعادل[14] مطرح شده است. نظریه رشد نامتعادل بر پایه دو اثر عمده اثرات تمرکز[15] و اثرات پخش[16] استوار است و این نظریه بیان میکند که رشد همهجانبه اتفاق نمیافتد؛ بلکه رشد در نقاط و مناطق توسعهای اتفاق میافتد که از قدرت جاذبه بالایی برخوردار باشد (اثر تمرکز) و همچنین توسعه از این نقاط به کانالهایی انتشار مییابد که کل اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهند (اثر پخش) (کلانتری، 1380). همچنین بر اساس این نظریه رشد، باید رشد صنایع در شهرهای بزرگ در اولویت باشد. مشکل اساسی نظریه این است که باعث افزایش نابرابری منطقهای و عقب ماندگی مناطق محرومتر میشود.در واقع، در فرایند رشد نامتوازن، به دلیل عدم وجود اثر انتشار لازم، دوگانگی اقتصادی ایجاد خواهد شد و در نتیجه عوامل تولید در مناطق توسعه یافته تجمیع یافته و سبب عدم توسعه یافتگی سایر مناطق میشود.
امروزه اقتصاددانان نظریه رشد متوازن در مناطق مختلف، ضرورت برنامهریزی منطقهای صحیح را برای رسیدن به توسعه متوازن مطرح میکنند و معتقدند که توسعه متعادل ناحیهای برای آن است که بهترین شرایط و امکانات را برای توسعه جامعه همه نواحی فراهم آورد، تفاوتهای کیفیت زندگی بین ناحیهای و درون ناحیهای را به حداقل رساند و نهایتا از بین ببرد (مولایی، 1386: 244). کیفیت زندگی به عنوان یکی از عناصر اصلی توسعه شهری- منطقهای شناخته شده است (مورایس و کامانهو[17]، 2011: 129).
کیفیت زندگی که شامل تمام شرایط فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم است (کرینیتینا[18]، 2016) بیانگر ویژگی روابط اجتماعی و فرایندهای مربوط به کالاها و خدمات، برآورده ساختن انتظارات مردم، رضایتمندی، خوشنودی و … است (ماریانا[19]، 2012: 64). در این زمینه، نابرابریهای منطقهای چالشی اساسی برای بهبود کیفیت زندگی و توسعه مناطق است و این نابرابریها تهدید جدی برای ایجاد توسعه متوازن مناطق است (شانکار و شاه[20]، 2003).
در مورد نابرابریهای منطقهای دو دیدگاه مختلف وجود دارد: بر اساس دیدگاه اول، نابرابریهای منطقهای به دلیل عدم استفاده صحیح از پتانسیلها و تواناییهای منطقهای است. همچنین بر اساس دیدگاه دوم، نابرابریهای منطقهای به علت قابلیتها و تواناییهای وجود منابع در برخی از مناطق نسبت به مناطق دیگر است که توان رقابتی این مناطق را افزایش میدهد (کوتچرا[21]، 2010).
وجود نابرابریهای منطقهای منجر به تسلط برخی از مناطق بر مناطق دیگر شده و در کشورهای در حال توسعه منجر به چالشهای سیاسی و اقتصادی میگردد. عوامل زیادی مانند تمرکزگرایی شدید حکومت، نابرابری در فرصتها، فاصله از مرکز و … میتوانند منجر به بروز نابرابری شوند. همچنین بروز نابرابری منطقهای در کشورهای تکپایهای، که بخش پیشرو فاقد ارتباط قوی با سایر بخشهای اقتصادی است، بسیار محتمل است.
بنابراین یکیازوظایف مهمسیاستگذاران در امر توسعه کشور، شناخت نابرابریها و اختلافات در مناطق مختلف و تلاش در جهت رفع و کاهش نابرابریها است. از اینرو، آمایشسرزمین،نیلبهتوازنمنطقهای، حذفعدمتعادلهاوکاهششکافدرآمدیمیان استانهایکشوریکیازموضوعاتمهمومورد نظربرنامهریزانوسیاستگذاران کشورطی دهههایاخیراستو در این زمینه، برای ارزیابی توسعه متوازن مناطق، مؤلفههای مؤثر بر رفاه اجتماعی باید شناسایی و همگرایی رفاه اجتماعی باید بررسی گردد.
در این راستا، برای سنجش رفاه اجتماعی شاخصهای مختلفی وجود دارد، ولی دو متغیر رشد اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد در کنار هم با شکلگیری سایر نهادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، موجبات تسهیل و تسریع فرآیند توسعه اقتصادی در کشور را فراهم میآورند و در رسیدن به توسعه اقتصادی، نحوه و اثرگذاری این دو متغیر بسیار مهم است (مهدوی عادلی و رنجبرکی، 1384: 113).
بنابراین باید رشد اقتصادی و توزیع درآمد برای سنجش رفاه اجتماعی افراد در نظر گرفته و بهکارگیری و تخصیص منابع در مناطق مختلف به صورتی باشد که رفاه اجتماعی افراد تمامی مناطق یک جامعه را فراهم سازد. از اینرو، با توجه به اینکه یکی از معیارهای اساسی رفاه خانوارها، درآمد است، لذا توزیع عادلانه درآمد منجر به بهبود شرایط رفاهی جامعه به عنوان یکی از اساسیترین اهداف برنامههای توسعه میشود. از ضریب جینی به عنوان معیاری برای توزیع درآمد استفاده میشود. ضریب جینی در تابع رفاه اجتماعی نقش تأثیرات اندازه نابرابری در جامعه را بر رفاه اجتماعی اندازهگیری میکند (کاکوانی و سان[22]، 2015).
در این زمینه، همگرایی رفاه اجتماعی به عنوان معیاری برای ارزیابی توسعه مناطق، یکی از معیارهای مهم برای بررسی و ارزیابی سیاستهای برنامهریزان است که در صورت واگرایی رفاه اقتصادی بین مناطق مختلف، شکاف طبقاتی و نابرابری در جامعه افزایش مییابد و افزایش نابرابری میتواند آثار و تبعات نامطلوب مانند سرقت، افزایش بزهکاری (جرم و جنایت) از خود بر جای بگذارد که خود جرم و جنایت باعث افزایش هزینههای دولت و در نتیجه منجر به کسری بودجه دولت خواهد شد که کسری بودجه منجر به انتشار پول و تورم شده و تورم نیز کاهش رشد اقتصادی را به همراه خواهد داشت و ادامه این روند میتواند رفاه اقتصادی را کاهش دهد که این امر از منظر سیاستگذاری مطلوب نمیباشد (وفائی و همکاران، 1396: 88). از منظر سیاستگذاران اقتصادی باید تلاش جهت همگرایی رفاه اجتماعی مناطق صورت پذیرد تا برای پایداری اقتصادی، مناطق مختلف دارای توسعه متعادل باشند (مارتیک و ساویس[23]، 2001).
در زمینه موضوع مورد تحقیق، میتوان به برخی از مطالعات خارجی و داخلی زیر اشاره کرد.اسچیت و استارک[24](2011) به بررسی همگرایی شرطی انواع مختلفی از مخارج اجتماعی در 21 کشور OECD طی سالهای 1980-2005 با استفاده از مدلهای تصحیح خطا پرداختهاند. نتایج نشاندهنده شواهد بسیار قوی از همگرایی در تمامی مجموعههای مخارج اجتماعی زمانی که عوامل مشروط در نظر گرفته شدهاند، است.
ریس[25] (2014) به بررسی نابرابری درآمد فضایی در برزیل طی دوره زمانی 1872-2000 با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی پرداخته است. نتایج نشان میدهد که نابرابری فضایی در تراکم (انبوه) فعالیتهای اقتصادی، درآمد سرانه و بهرهوری نیروی کار، با کاهش ناچیزی عملا تغییر نیافته است و سرعت همگرایی درآمد سرانه و همچنین بهرهوری نیروی کار نسبت به کشورهای دیگر بسیار کند میباشد.
سید حسینی محققی و همکاران[26] (2015) به بررسی رفاه اجتماعی استانهای کشور ایران پرداخته است. نتایج نشان میدهد که ارزش رفاه اجتماعی در مناطق حاشیهای کشور بسیار پایین است و بهترین عملکرد مربوط به استان یزد و بالاترین عملکرد رفاه اجتماعی مربوط به استان سیستان و بلوچستان است.
مالکینا[27] (2017) به ارزیابی همگرایی بین منطقهای رفاه اجتماعی در روسیه طی دوره زمانی 2004-2014 پرداخته است. برای این منظور از رفاه اجتماعی آ. سن[28] استفاده شده است. در این روش با استفاده از ضریب تغییرات[29] نابرابریهای درون منطقهای در رفاه به صورت ایستا و پویا محاسبه و وزن داده میشود. نتایج نشان میدهد که نابرابری منطقهای در رفاه در 11 سال گذشته حدود 43 درصد کاهش یافته است. وی در رویکرد وزنی به این نتیجه رسیده است که فرآیند ملایم همگرایی رفاه منطقهای با کاهش نرخ بعد از سال 2008 وجود داشته است. از سال 2012 به بعد روند واگرایی مشاهده شده است. در رویکرد وزنی، گرایش شدید به همگرایی در طول دوره مشاهده شده است اما نسبت به رکود 2009 حساسیت بیشتری مشاهده گردیده است.
شهیکیتاش، یغفوری و درویشی (1394) به بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقهای رفاه در استانهای ایران در سال 1390 پرداختهاند. نتایج آنها نشاندهنده رفاه مختلف استانها میباشد. آنها دریافتند که در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیتها، مزیتهای نسبی، توانمندیها و محدودیتهای منطقهای به نظر میرسد.
وفائی، محمدزاده، فلاحی و اصغرپور (1396) به بررسی همگرایی غیرشرطی رفاه اجتماعی استانهای ایران با استفاده از تکنیک غیرخطی استار فضایی طی دوره زمانی 1379-1392 مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای تحقیق نشان میدهد بین استانهایی که دارای اثرات فضایی نیستند، همگرایی وجود دارد و سرعت همگرایی در بین این گروه از استانها برابر با 1289/3 است. همچنین، نتایج نشان میدهد بین استانهایی که در آنها اثرات فضایی مشاهده میشود، همگرایی وجود ندارد.
گفتنی است مطالعات انجام شده در ایران مربوط به اندازهگیری و ارزیابی رفاه اجتماعی است و علیرغم اینکه همگرایی رشد اقتصادی در ایران از رویکردهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما مطالعه جامعی در مورد همگرایی رفاه اجتماعی انجام نشده است.
وجودهمگرایی رفاه اجتماعی در بین مناطق مختلف میتواندبهمفهومکاهشعدمتعادلهایمنطقهایبودهووجود واگرایی رفاه اجتماعی نشانگرعدمتعادلهایموجودمیانمناطقموردبررسی روند افزایشی دارد. بنابراین، همگرایی رفاه اجتماعی به عنوان ابزاری برای کمک به سیاستگذاران برای تصمیمگیری بهتر در حوزه اقتصاد منطقهای است. همچنین در مطالعات داخلی از روش ناهار و ایندر[30] به صورت محدود استفاده شده است. لذا با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به بررسی همگرایی رفاه اجتماعی با استفاده از روش ناهار و ایندر در ایران پرداخته شده است.
3. تجزیه تحلیل دادهها
در این مطالعه به منظور تبیین رفاه اجتماعی و همگرایی رفاه استانهای ایران برایسنجش توسعه مناطق ایراناز متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه و ضریب جینی برای محاسبه متغیر رفاه اجتماعی استانها در سالهای 1379-1392 استفاده شده است. رفاه اجتماعی از حاصل ضرب تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی در تفاضل یک منهای ضریب جینی (تابع رفاه سن) به دست میآید.دادههای متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه و ضریب جینی استانها از مرکز آمار ایران و شاخص قیمت مصرفکننده از بانک مرکزی استخراج شده است.در جدول (1) خلاصهای از آمارهای توصیفی متغیر رفاه اجتماعی مورد استفاده در مدل طی دوره زمانی 1379-1392 ارائه شده است.
جدول 1. اطلاعات توصیفی متغیر رفاه اجتماعی در سطح استانها (1379-1392)
استانها | میانگین | انحراف معیار | حداقل مقدار | حداکثر مقدار |
آذربایجان شرقی | 7403/105 | 0801/20 | 7260/69 | 9642/131 |
آذربایجان غربی | 2905/73 | 5390/12 | 5270/56 | 2290/92 |
اردبیل | 6886/85 | 7984/18 | 6501/54 | 7462/117 |
اصفهان | 1944/148 | 1829/35 | 1160/93 | 2330/194 |
ایلام | 5650/186 | 6659/75 | 7008/76 | 4372/299 |
بوشهر | 7518/346 | 6425/166 | 3581/87 | 5685/619 |
تهران | 6447/234 | 6479/60 | 5042/142 | 0345/313 |
چهارمحال بختیاری | 7274/86 | 9162/19 | 1924/53 | 8772/112 |
خراسان جنوبی | 6521/81 | 4974/21 | 9018/45 | 7902/115 |
خراسان رضوی | 7625/95 | 6969/23 | 9312/60 | 8287/147 |
خراسان شمالی | 2887/75 | 3204/16 | 3445/46 | 9678/106 |
خوزستان | 3221/364 | 4976/76 | 8424/252 | 4715/510 |
زنجان | 1154/101 | 0064/25 | 7706/61 | 3968/136 |
سمنان | 2074/161 | 9972/32 | 9079/104 | 1965/201 |
سیستان و بلوچستان | 3759/48 | 7711/11 | 8920/31 | 8423/68 |
فارس | 8106/111 | 5168/24 | 0867/69 | 0141/150 |
قزوین | 4095/143 | 8915/24 | 6637/104 | 8547/176 |
قم | 5603/97 | 8678/11 | 1434/71 | 0453/112 |
کردستان | 0097/75 | 6564/17 | 4263/48 | 5039/96 |
کرمان | 6334/110 | 2463/22 | 7125/82 | 1464/147 |
کرمانشاه | 1504/89 | 3876/25 | 7641/53 | 7402/125 |
کهکلویه و بویراحمد | 1941/523 | 9445/112 | 7985/333 | 7743/734 |
گلستان | 1751/79 | 5383/12 | 8865/57 | 5862/95 |
گیلان | 5601/103 | 6502/20 | 8150/67 | 7978/130 |
لرستان | 1879/77 | 3829/13 | 0090/58 | 6203/99 |
مازندران | 8236/128 | 1589/25 | 6547/81 | 1362/160 |
مرکزی | 0613/168 | 5322/28 | 2486/123 | 3955/215 |
هرمزگان | 8761/150 | 9979/31 | 6407/115 | 1245/222 |
همدان | 9983/88 | 2779/18 | 0218/56 | 1450/115 |
یزد | 6485/156 | 5634/56 | 8306/80 | 0865/265 |
کشور | 3142/143 | 8989/33 | 8920/31 | 7743/734 |
منبع: یافتههای تحقیق
بررسی آمارههای توصیفی رفاه اجتماعی برای استانهای مختلف نشان میدهد که مقدار ماکزیمم میانگین رفاه برابر با 1941/523 و برای استان کهکیلویه و بویراحمد است و مقدار مینیمم میانگین رفاه برابر با 3759/48 و برای استان سیستان و بلوچستان است.
مقدار ماکزیمم انحراف معیار رفاه اجتماعی برابر با 6425/166 و برای استان بوشهر است و مقدار مینیمم انحراف معیار رفاه اجتماعی برابر با 7711/11 و برای استان سیستان و بلوچستان است. همچنین حداکثر مقدار مینیمم برابر با 7985/333 و برای استان کهکیلویه و بویراحمد است و حداقل مقدار مینیمم برابر با 8920//31 و برای استان سیستان و بلوچستان است. مقدار ماکزیمم حداکثر مقدار نیز برابر با 7743/734 و برای استان کهکیلویه و بویراحمد است و مقدار مینیمم حداکثر مقدار نیز برابر با 8423/68 و برای استان سیستان وبلوچستان است.
بر اساس نتایج به طور متوسط استان کهکیلویه و بویراحمد داراری بیشترین رفاه طی دوره زمانی مورد بررسی بوده است و استان سیستان و بلوچستان داراری کمترین مقدار بوده است. همچنین، بالاترین میانگین رفاه بعد از استان کهکیلویه و بویراحمد به ترتیب مربوط به استانهای خوزستان، بوشهر و تهران است و پایینترین میانگین رفاه بعد از استان سیستان و بلوچستان به ترتیب مربوط به استانهای آذربایجانغربی، خراسان شمالی و کردستان است. بر اساس نتایج به دست آمده اقتصاد رفاه ایران ناشی از اقتصاد نفتی بوده و در واقع با حذف نفت میانگین رفاه اجتماعی استانها بسیار کاهش مییابد.
4. تصریح مدل
بر طبق تعاریف برنالد و دارلوف[31] (1995)، اگر پیشبینیهای بلندمدت متغیر مورد نظر (مانند رفاه اجتماعی) برای همه کشورهای مورد بررسی برابر باشند، آن کشورها به سمت یکدیگر همگرا میشوند و داریم:
(1) |
بر اساس نظر برنالد و دارلوف، تعریف فوق از همگرایی زمانی صادق است که از فرآیند ایستا با میانگین صفر تبعیت نماید.
اما ناهار و ایندر (2002) نشان دادند که تحقق همگرایی لزوما نیازمند ایستایی فرآیند فوق نیست.[32] بر همین اساس، اگر فرآیند مورد نظر به صورت زیر باشد:
(2) |
که و u یک فرآیند ساکن است. در این صورت اگر ، آنگاه و همگرا میباشد و داریم:
(3) |
در صورتی که ممکن است آزمون ریشه واحد، ایستایی فرآیند فوق را رد کند. از اینرو، بر اساس آزمون ناهار و ایندر مدل همگرایی استاندارد نئوکلاسیک به صورت زیر است:
(4) |
سطح مسیر رشد متعادل اقتصاد iام و پارامتر ویژه هر کشور است. بر اساس تحلیل اوانس و کاراس[33] (1996) اگر باشد همگرایی مطلق و اگر باشد همگرایی مشروط خواهد بود. با فرض اینکه برابر با (متوسط متغیر جامعه) باشد و با فرض تحقق همگرایی مطلق خواهیم داشت:
(5) |
که به عنوان متغیر شکاف در نظر گرفته میشود. برای ایجاد همگرایی نیز، نرخ تغییرات قدر مطلق شکاف نسبت به زمان باید منفی باشد.
همچنین اگر فرض شود است، آنگاه برای همگرایی باید داشته باشیم:
(6) |
در ادامه، ناهار و ایندر با فرض اینکه متغیر از متغیر روند زمانیt تبعیت کند، فرم کلی مدل برای هر کدام از مقاطع (استانها) را به صورت زیر بیان نمودهاند[34]:
(7) |
لذا داریم:
(8) | ; ; |
همچنین، با توجه به اینکه در این مطالعه بر اساس چارچوب نظری و مطالعات مالکینا (2017)، ناهار و ایندر (2002) و وفائی و همکاران (1396) به بررسی همگرایی رفاه اجتماعی استانهای کشور ایران[35] طی دوره زمانی 1379-1392 پرداخته شده است، از اینرو، اختلاف رفاه استانها از میانگین رفاه، رفاه اجتماعی استانها، میانگین رفاه اجتماعی استانها و جزء اخلال است. در این زمینه، به منظور انجام آزمون همگرایی، ابتدا معادله (7) برای هر استان تخمین زده شده و بر اساس معیار آکائیک مدل بهینه برای هر استان تعیین شده است. شیب متوسط رفاه هر استان و آماره t با استفاده از روابط زیر به دست آمده است:
(9) | |
; | |
در این آزمون، فرضیه صفر، عدم وجود همگرایی و فرضیه مقابل وجود همگرایی است. لازم به ذکر است که رفاه اجتماعی بر اساس تابع رفاه سن به صورت زیر محاسبه شده است:
(10) |
که GDP، تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی و G، ضریب جینی میباشد (مالکینا، 2017).
5. تجزیه و تحلیل یافتهها
برای بررسی آزمون همگرایی ناهار و ایندر، ابتدا برای هر استان رابطه (7) با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی تخمین زده شده است و بر اساس معیار آکائیک، مدل بهینه برای هر استان تعیین شده است که نتایج تحقیق در جدول (2) نشان داده شده است:[36]
جدول 2. تعیین وقفه بهینه بر اساس معیار آکائیک
استانها | وقفه بهینه | |||||||
آذربایجان شرقی | 4910/15 | 5265/15 | 6249/15 | 7135/15 | 8556/15 | 9873/15 | 9633/15 | 1 |
آذربایجان غربی | 4431/17 | 1098/17 | 2517/17 | 3768/17 | 3251/17 | 4381/17 | 4248/17 | 2 |
اردبیل | 3403/17 | 0121/17 | 1452/17 | 2447/17 | 0367/17 | 0453/17 | 0933/17 | 2 |
اصفهان | 4568/12 | 3303/12 | 4633/12 | 5645/12 | 6067/12 | 2102/12 | 5688/11 | 7 |
ایلام | 13355/20 | 6671/19 | 5131/19 | 4752/19 | 5478/19 | 5146/19 | 6568/19 | 4 |
بوشهر | 9318/23 | 3679/23 | 1836/23 | 2503/23 | 1368/23 | 1584/23 | 2138/23 | 5 |
تهران | 6536/20 | 4742/20 | 7874/19 | 9271/19 | 3675/19 | 4336/19 | 2596/19 | 7 |
چهارمحال بختیاری | 6060/16 | 3290/16 | 4351/16 | 2376/16 | 1397/16 | 2522/16 | 9903/15 | 7 |
خراسان جنوبی | 8990/16 | 0399/17 | 0103/17 | 1245/17 | 9326/16 | 0558/17 | 0844/17 | 1 |
خراسان رضوی | 4696/16 | 3304/16 | 3899/16 | 8665/15 | 0079/16 | 1139/16 | 2331/16 | 4 |
خراسان شمالی | 9508/16 | 0769/17 | 2083/17 | 2247/17 | 3307/17 | 4736/17 | 5045/17 | 1 |
خوزستان | 6432/23 | 9835/22 | 1237/23 | 9034/22 | 0095/23 | 9755/22 | 9197/22 | 4 |
زنجان | 0659/16 | 8678/15 | 9747/15 | 1168/16 | 2549/16 | 3850/16 | 5259/16 | 2 |
سمنان | 0625/14 | 1455/14 | 1894/14 | 2372/14 | 0920/14 | 9368/13 | 9603/13 | 6 |
سیستان وبلوچستان | 3226/18 | 6883/17 | 8098/17 | 6563/17 | 7620/17 | 8543/17 | 9687/17 | 4 |
فارس | 8834/15 | 3967/15 | 4790/15 | 2306/15 | 2213/15 | 1904/15 | 1805/15 | 7 |
قزوین | 3908/12 | 4764/12 | 5858/12 | 7286/12 | 8422/12 | 9466/12 | 0366/13 | 1 |
قم | 9269/15 | 0272/16 | 1483/16 | 1100/16 | 1864/16 | 2264/16 | 2067/16 | 1 |
کردستان | 3766/16 | 1872/16 | 2157/16 | 3549/16 | 0881/16 | 1932/16 | 0097/16 | 7 |
کرمان | 4300/16 | 1656/16 | 3028/16 | 3575/16 | 3939/16 | 4361/16 | 5359/16 | 2 |
کرمانشاه | 8918/16 | 4708/16 | 4282/16 | 9334/15 | 9898/15 | 4928/15 | 5004/15 | 6 |
کهکلویه وبویراحمد | 3144/25 | 1493/25 | 2087/25 | 1325/25 | 8113/24 | 9329/24 | 3747/24 | 7 |
گلستان | 7311/16 | 8590/16 | 9960/16 | 1306/17 | 0189/17 | 0146/17 | 9551/16 | 1 |
گیلان | 7683/15 | 7525/15 | 8947/15 | 0099/16 | 5596/15 | 6941/15 | 4762/15 | 7 |
لرستان | 0542/17 | 4872/16 | 5365/16 | 6695/16 | 6482/16 | 7493/16 | 8848/16 | 2 |
مازندران | 1683/14 | 1698/14 | 3105/14 | 4406/14 | 1514/14 | 2935/14 | 9924/13 | 7 |
مرکزی | 2064/15 | 9280/14 | 0498/15 | 4053/14 | 5457/14 | 2765/14 | 9977/13 | 7 |
هرمزگان | 0245/16 | 3718/15 | 0684/15 | 5856/14 | 7179/14 | 7710/14 | 3717/14 | 7 |
همدان | 6740/16 | 5583/16 | 7002/16 | 6822/16 | 4991/16 | 1013/16 | 2351/16 | 6 |
یزد | 3926/18 | 0470/18 | 0783/18 | 2111/18 | 1547/18 | 9726/17 | 6824/17 | 7 |
منبع: یافتههای تحقیق
سپس ضرایب تخمینی برای فرم بهینه به تفکیک استانها در جدول (3) نوشته شده است:
جدول 3. ضرایب توانهایی مختلف t در فرم بهینه به تفکیک استانها
استانها | ||||||||
آذربایجان شرقی | 5017/640 | 7476/112 | – | – | – | – | – | – |
آذربایجان غربی | 3243/56- | 972/1224 | 9098/54- | – | – | – | – | – |
اردبیل | 6512/114 | 4402/949 | 9382/51- | – | – | – | – | – |
اصفهان | 4083/796 | 079/1675- | 740/1280 | 4504/458- | 9233/85 | 6602/8- | 4437/0 | 0090/0- |
ایلام | 738/8121 | 209/9415- | 278/2837 | 4674/263- | 5517/7 | – | – | – |
بوشهر | 36/32261 | 37/64684- | 69/36030 | 450/7079- | 5674/576 | 2159/16- | – | – |
تهران | 59/37163 | 45/71654- | 58/51293 | 66/17140- | 037/2980 | 4672/275- | 8297/12 | 2369/0- |
چهارمحالوبختیاری | 603/5455- | 92/15349 | 22/11258- | 741/3814 | 0244/661- | 9823/60 | 8562/2- | 0534/0 |
خراسان جنوبی | 489/2941 | 8781/8 | – | – | – | – | – | – |
خراسان رضوی | 235/2676 | 588/1875- | 0785/691 | 6492/77- | 7177/2 | – | – | – |
خراسان شمالی | 694/2025 | 4600/370 | – | – | – | – | – | – |
خوزستان | 09/52815 | 10/41711- | 60/16567 | 566/1850- | 3368/62 | – | – | – |
زنجان | 6670/675 | 4161/387 | 0869/24- | – | – | – | – | – |
سمنان | 1560/511 | 4150/982- | 1702/759 | 5195/234- | 2326/33 | 1575/2- | 0521/0 | – |
سیستان وبلوچستان | 613/5822 | 006/2733- | 592/1176 | 3502/124- | 0137/4 | – | – | – |
فارس | 923/2658- | 407/7298 | 410/5376- | 721/1764 | 6201/292- | 7386/25 | 1490/1- | 0205/0 |
قزوین | 8354/132 | 9262/3- | – | – | – | – | – | – |
قم | 3717/65 | 9712/302 | – | – | – | – | – | – |
کردستان | 443/5221- | 93/14723 | 21/1016- | 099/3397 | 4315/588- | 3798/54 | 5459/2- | 0474/0 |
کرمان | 1279/540- | 3506/536 | 0939/31- | – | – | – | – | – |
کرمانشاه | 828/1319- | 264/5849 | 731/3540- | 6650/987 | 1127/130- | 9532/7 | 1823/0- | |
کهکلویه وبویراحمد | 9/403304 | 1342441 | 1014754 | 3/347832 | 37/60973- | 118/5681 | 1514/268- | 0473/5 |
گلستان | 977/1069 | 6209/437 | – | – | – | – | – | – |
گیلان | 810/2803- | 891/8035 | 059/6360- | 666/2313 | 8566/425- | 2511/41 | 0058/2- | 0385/0 |
لرستان | 5000/272- | 505/1154 | 3646/52- | – | – | – | – | – |
مازندران | 518/2109- | 766/5099 | 903/3923- | 568/1367 | 2491/243- | 9711/22 | 0968/1- | 0208/0 |
مرکزی | 193/1147 | 957/1883- | 484/2141 | 8708/913- | 9945/183 | 0722/19- | 9876/0 | 0202/0- |
هرمزگان | 503/4920 | 940/8204- | 052/5434 | 555/1772- | 9888/310 | 7725/29- | 4595/1 | 0285/0- |
همدان | 2605/696- | 627/4847 | 229/3458- | 967/1049 | 5495/145- | 2767/9 | 2211/0- | – |
یزد | 25/14938 | 91/29506- | 74/20864 | 752/7076- | 059/1281 | 4668/126- | 4046/6 | 1298/0- |
منبع: یافتههای تحقیق
Wit در همه زمانها ممکن است به شکل واحدی حرکت نکند، ولی اگر اقتصاد تمایل به همگرایی داشته باشد، در حالت کلی روند Wit باید کاهنده باشد. برای بررسی روند کلی Wit، بر اساس روش ناهار و ایندر از متوسط شیب تابع Witاستفاده میشود که اگر متوسط شیب منفی باشد؛ یعنی شکاف با گذشت زمان کاهش یافته و به سمت صفر میل میکند و در نتیجه همگرایی وجود دارد. همچنین، اگر متوسط شیب مثبت باشد، یعنی در طی زمان، شکاف روند افزایشی داشته و واگرایی ایجاد میشود. در ادامه، شیب متوسط برای هر استان با استفاده از ضرایب توانهای مختلف زمان در فرم بهینه و آمازه آزمون t محاسبه شده که نتایج در جدول (4) بیان شده است:
جدول 4. محاسبه شیبمتوسطوآمارهآزمون t
استانها | شیب متوسط | آماره t | استانها | شیب متوسط | آماره t |
آذربایجان شرقی | 7476/112 | 2476/3 | فارس | 7973/858- | 3348/1- |
آذربایجان غربی | 3237/401 | 2911/5 | قزوین | 9262/3- | 5328/0- |
اردبیل | 3668/170 | 3586/2 | قم | 9712/302 | 0178/7 |
اصفهان | 8863/186 | 7676/1 | کردستان | 32/1267- | 3012/1- |
ایلام | 32/240- | 5397/0- | کرمان | 9415/69 | 4785/1 |
بوشهر | 15/16236 | 6943/5 | کرمانشاه | 288/448- | 8223/1- |
تهران | 2821/8119 | 6417/1 | کهکلویه و بویراحمد | 5/169600- | 6575/2- |
چهارمحال بختیاری | 121/1545- | 6020/1- | گلستان | 6209/437 | 7808/6 |
خراسان جنوبی | 8781/8 | 1269/0 | گیلان | 319/1024- | 3733/1- |
خراسان رضوی | 4793/201 | 7500/2 | لرستان | 035/369 | 6426/6 |
خراسان شمالی | 46/370 | 1428/5 | مازندران | 7465/632- | 7814/1- |
خوزستان | 061/1591 | 6436/0 | مرکزی | 3727/335 | 9417/0 |
زنجان | 1117/26 | 6406/0 | هرمزگان | 0254/924 | 1521/2 |
سمنان | 8733/210 | 8662/1 | همدان | 05/550- | 6495/1- |
سیستان و بلوچستان | 1962/575 | 2075/3 | یزد | 0188/2991 | 3307/1 |
منبع: یافتههای تحقیق
بر اساس نتایج، منفی بودن علامت شیب متوسط برای هر استان به این مفهوم است که رفاه اجتماعی آن استان به سمت متوسط رفاه اجتماعی استانها همگرا میشود. مثبت بودن علامت شیب متوسط برای هر استان نیز نشاندهنده واگرایی رفاه اجتماعی آن استان از متوسط رفاه اجتماعی استانها میباشد.
بر اساس نتایج جدول (4) استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، کردستان، گیلان، همدان، کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران دارای شیب متوسط منفی میباشند؛ ولی از بین این استانها آماره t برای استانهای کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران معنادار میباشد.در واقع، طی زمان استانهای کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران به سمت متوسط رفاه اجتماعی استانها همگرا میشود. همچنین استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، گلستان، لرستان و هرمزگان طی زمان از متوسط رفاه اجتماعی استانها واگرا میشوند.
نتایج شیب متوسط نشاندهنده میزان متوسط همگرایی (یا واگرایی) رفاه اجتماعی هر استان به سمت متوسط رفاه اجتماعی است. بر این اساس طی زمان استان کرمانشاه با نرخ 288/448 واحد پایینترین و استان کهکیلویه و بویراحمد با نرخ 5/169600 بالاترین میزان همگرایی به سمت متوسط رفاه اجتماعی استانها را دارند.
همچنین به ترتیب استانهای بوشهر و هرمزگان با نرخ 15/16236 و 0254/924 بالاترین و استانهای آذربایجانشرقی و اردبیل با نرخ 7476/112و 3668/170 پایینترین میزان واگرایی از متوسط رفاه اجتماعی استانها را دارند.
برای بررسی این مهم که آیا واگرایی استانها از متوسط رفاه اجتماعی به مفهوم افزایش شکاف افزایشی رفاه اجتماعی استانها از متوسط رفاه و یا افزایش شکاف کاهشی رفاه اجتماعی استانها از متوسط رفاه میباشد، رفاه اجتماعی استانها طی زمان باید مورد بررسی قرار گیرد.[37]
در بین استانهایی که به سمت متوسط رفاه همگرا میشوند، همگرایی استانهای کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران از لحاظ آماری معنادار میباشد. در این میان استان کهکیلویه و بویراحمد همواره در طی زمان مورد بررسی دارای رفاه اجتماعی بالاتری از متوسط رفاه میباشد و در کل روند کاهشی طی زمان داشته است. در این زمینه همگرایی این استان به سمت متوسط رفاه استانها، به معنی کاهش شکاف رفاه این منطقه از متوسط رفاه است که این کاهش شکاف به مفهوم کاهش رفاه استان کهکیلویه و بویراحمد طی زمان است. همچنین استانهای کرمانشاه و مازندران همواره از متوسط رفاه پایینتر بوده و همگرایی این دو استان به معنای افزایش روند رفاه استانهای یاد شده به سمت متوسط رفاه است.
در بین استانهایی که از متوسط رفاه واگرا میباشند، فقط استانهای بوشهر و سمنان دارای رفاه بالاتری از متوسط رفاه استانها هستند. بنابراین واگرایی رفاه این دو استان از متوسط رفاه استانها یعنی افزایش سریع روند بهبود رفاه در این دو استان و در نتیجه افزایش شکاف افزایش رفاه استانهای بوشهر و سمنان نسبت به متوسط رفاه جامعه میباشد.
استان هرمزگان نیز در برخی سالها از متوسط رفاه جامعه پایینتر و در برخی از سالها از متوسط رفاه جامعه بالاتر بوده است ولی در سالهای اخیر بالاتر از متوسط رفاه قرار گرفته است و واگرایی رفاه در این استان به منظور افزایش شکاف افزایشی رفاه این استان نسبت به متوسط رفاه است.
همچنین واگرایی سایر استانها (استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، قم، گلستان و لرستان) که دارای رفاه پایینتری طی زمان از متوسط رفاه استانها هستند به معنای افزایش شکاف کاهش رفاه این استانها از میانگین جامعه میباشند و این به مفهوم عدم توازن منطقهای از بعد رفاهی است.
همچنین، استانهای کهکیلویه و بویراحمد، بوشهر، خوزستان، تهران، مرکزی و سمنان دارای رفاه اجتماعی بالاتری نسبت به میانگین رفاه جامعه میباشند و از بین این استانها، استان کهکیلویه و بویراحمد هر چند نسبت به استانهای دیگر دارای رفاه بسیار بالاتری میباشند ولی در حالت کلی رفاه این استان روند کاهشی به خود گرفته به طوریکه از سال 1389 به بعد استان بوشهر از لحاظ رفاه اجتماعی از استان کهکیلویه و بویراحمد بالاتر است. نتایج حاکی از این است که استانهای نفتی ایران مثل کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان دارای رفاه اجتماعی بالاتری میباشند و حتی استان بوشهر که تا قبل از سال 1381 دارای رفاه بسیار پایینتری بوده است و در سال 1379 حتی از میانگین رفاه نیز پایینتر بوده، در سایه نعمت نفت روند افزایشی بسیار بالایی داشته است.
بعد از این سه استان، استان تهران طی زمان رفاه بالاتری داشته است و این نشاندهنده وجود اثرات سرریز مثبت درآمدی مناطق نفتی و حتی سایر مناطق به سمت مرکز و کمتوجهی به سایر مناطق ایران بوده است که باید مد نظر سیاستگذاران قرار بگیرد. بعد از تهران، استان مرکزی و سپس سمنان دارای رفاه بالاتری میباشند و احتمالا چون این استانها همجوار استانهای تهران میباشند؛ لذا امکان دارد از اثرات مثبت بهبود متغیرهای کلان اجتماعی استان تهران منتفع شده و رفاه خود را افزایش دهند.
رفاه اجتماعی استانهای ایلام، قزوین، مازندرن، اصفهان، یزد و هرمزگان در برخی از سالها بالاتر از میانگین و در برخی از سالها پایینتر از میانگین بودهاند ولی برخی از این استانها مثل ایلام، اصفهان، هرمزگان و یزد توانستهاند به طور کلی از میانگین رفاه جامعه بالاتر حرکت نمایند. در بین این استانها، استان ایلام از سال 1383 از میانگین رد شده و روند افزایش بسیار بالایی را طی نموده است ولی از سال 1386 علیرغم نوساناتی که داشته روند کاهشی را پیموده است و نشاندهنده این است که متأسفانه طی حمایتهایی که در چند سال پیاپی از مناطق محروم میگردد ولی چون اولا این حمایتها مداوم نمیباشند و ثانیاً احتمالاً این حمایتها پایدار نبوده و مناطق را به خوداتکایی نمیرساند؛ بنابراین، در صورت قطع و یا کاهش حمایت، استانهای مذکور روند کاهشی را طی مینمایند.
همچنین، استانهای خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، قم، آذربایجان غربی، آذربایجا نشرقی، اردبیل، کردستان، کرمانشاه، گیلان، زنجان، همدان، لرستان، فارس، چهار محال و بختیاری، گلستان، کرمان و سیستان و بلوچستان دارای رفاه پایینتری نسبت به میانگین میباشند و این نشاندهنده تمرکز سرمایه در مرکزیت ایران است و در این میان استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از محرومترین استانهای ایران دارای کمترین رفاه اجتماعی میباشند و استانهای آذربایجانشرقی، فارس و خراسان رضوی هر چند دارای امکانات بیشتر و جزء شهرهای توسعهای ایران میباشند ولی به دلیل عدم توجه کافی به این مناطق نیز رفاه آنها پایینتر از میانگین رفاه جامعه بوده است. بنابراین با توجه به مطالب یاد شده، اول باید ایران از اقتصاد نفتی خارج شده و دوم، برنامهریزان در بودجهبندیها صرفا به مرکزیت توجه نکنند و بودجه به صورت عادلانه و متوازن بر حسب نیازهای هر منطقه توزیع گردد تا موجب بهبود رفاه مناطق مختلف کشور گردد.
استانهای سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، کردستان، خراسان شمالی، لرستان، گلستان، خراسان جنوبی، اردبیل، چهارمحال و بختیاری، همدان، کرمانشاه، خراسان رضوی، قم، زنجان، گیلان، آذربایجان شرقی، کرمان، فارس و مازندران دارای رفاه اجتماعی کمتری از متوسط استانها هستند. استانهای قزوین، اصفهان، هرمزگان، یزد، سمنان، مرکزی، ایلام، تهران، بوشهر، خوزستان و کهکیلویه و بویراحمد دارای رفاه اجتماعی بالاتری از متوسط جامعه میباشند. در این میان، استانهای سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی دارای کمترین رفاه اجتماعی و کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان دارای بیشترین رفاه اجتماعی هستند.
6. نتیجهگیری و پیشنهادها
این مقاله به بررسی همگرایی رفاه اجتماعی به عنوان معیاری برای سنجش توسعه مناطق ایران میپردازد. برای این منظور، مدل با استفاده از روش همگرایی ناهار و ایندر برای دوره زمانی 1379-1392 با استفاده از نرمافزار Eviews 8 تخمین زده شده است.
نتایج مدل نشان داد استانهای کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد و مازندران به سمت میانگین رفاه همگرایی دارد و استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان رضوی، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، گلستان، لرستان و هرمزگان از متوسط رفاه واگرا میشوند که در این بین فقط استانهای سمنان و بوشهر از متوسط رفاه بالاتر هستند و بقیه این استانها از متوسط رفاه پایین تر بوده و واگرایی آنها به مفهوم کاهش رفاه استانها طی زمان است. همچنین با توجه به اینکه اکثر استانهای ایران دارای رفاه پایینتر از متوسط رفاه جامعه میباشند؛ بنابراین، عملکرد سیاستگذارن در این حوزه برای توسعه متوازن رفاه مناطق مناسب نیست.
اگر هدف سیاستگذاران همگرایی رفاه اجتماعی استانهای کشور به عنوان معیاری برای شاخص توسعه متوازن رفاه باشد، توصیه سیاستی عبارت است از: به منظور ایجاد توسعه متوازن مناطق کشور، در بودجهبندیهای دولت، مناطق محروم و دارای امکانات رفاهی پایینتر سهم بالاتری را به خود اختصاص دهند؛ سرمایهگذاری در زیرساختها و امکانات رفاهی و فعالیتهای پربازده در مناطق کمبرخوردار در اولویت باشد تا رشد بالای مناطقی که رفاه اجتماعی پایینتری دارند، منجر به همسویی و همگرایی این مناطق به سمت متوسط رفاه گردد که این امر منجر به عملکرد هدفمند و جهتدار سیاستگذاران در زمینه شکلگیری رفاه اجتماعی و ارتقای متوازن سطح زندگی افراد جامعه میگردد؛ با توجه به اینکه بخش عمده بودجه، از درآمدهای نفتی است. بنابراین باید حداقل بیثباتی و نوسانات در درآمدهای نفتی کنترل گردد تا با ایجاد اطمینان در منابع بودجهای، سیاستگذاران بتوانند در دستیابی به هدف کاهش عدم تعادل منطقهای و ایجاد عدالت در رفاه مناطق موفق عمل کنند.
[1]Social Welfare
[2]Fitzpatrick
[3]Hewstone & Strobe
[4]Dakhin
[5]Pigou
[6]Cardinal Preference
[7]Robbins
[8]Ordinal Preference
[9]Kaldor
[10]Hicks
[11]Bergson
[12]Samuelson
[13]Balanced Growth Theory
[14]Unbalanced Growth Theory
[15]Polarization Effects
[16]Spread Effects
[17]Morais & Camanho
[18] Krinitcyna
[19]Mariana
[20]Shankar & Shah
[21]Kutscherauer
[22] Kakwani & Son
[23]Martic & Savic
[25]Reis
[26]Mohaqeqi Kamal et al.
[27]Malkina
[28]A. Sen
[29]Coefficient Variation (CV)
[30]Nahar & Inder
[31]Bernard and Durlauf
[32] این امر از مزایای روش ناهار و ایندر است. همچنین، علت ناسازگاری در تحقیق برنالد و دارلوف (1995) که در مقاله ناهار و ایندر (2002) نیز به آن اشاره شده است، عدم توجه به این مسأله است. بر همین اساس، فرایند ایستایی در تحقیق مورد بررسی قرار نگرفته است.
[33]Evans and Karras
[34] برای مطالعه بیشتر به ناهار و ایندر (2002)؛ پورعبادالهان، اصغرپور و معصومزاده (1395) و خلیلی عراقی و مسعودی (1386) مراجعه شود.
[35]جامعه آماری مورد نظر 30 استان است. به علت کمبود آمار، استانهای البرز و تهران ادغام شده است و دادههای مربوط به استانهای خراسان شمالی، جنوبی و رضوی برای سال 1379 تفکیک و برآورد شده است.
[36] هر کدام از مدلها که دارای آماره آکائیک کوچکتر میباشد، به عنوان مدل بهینه انتخاب شده است.
[37] به دلیل رعایت اختصار، نمودارها و نقشههای مربوط به رفاه اجتماعی حذف شد و فقط نتایج نمودارها و نقشهها بیان شده است.
منبع: سایت فصلنامه مدل سازی اقتصادی