میعاد و موعود – با بهره ای از داستان سیمرغ و سی مرغ نوشته حسین افضلیان

با بهره ای از داستان سیمرغ و سی مرغ

” میعاد و موعود ”

حسین افضلیان

بیرجند – فروردین ماه ۱۳۹۵

  • •●✿●•·

ضمن دعوت دوستان عزیز و خردگرای خود به تعمقی دوباره در اثر گرانسنگ منطق الطیر شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و داستان عمیق و رازآلودِ پرندگانی که برای یافتن سیمرغ عزم ها جزم کرده و راه طولانی و سراسر صعوبت کوه قاف را در پیش گرفتند ؛ این نکته را نیز به این دعوت می افزایم که تأمل در دو عنصر «میعاد» و «موعود» ، بر فخامت و ارجمندی هر چه بیشتر این روایت افزوده است .

دو نماد «قاف» و «سیمرغ» در این داستان به عنوان سمبل های «میعاد» و «موعود» ؛ عناصرِ فاخر و پر شکوهِ این روایت اند که باز اندیشی آنها هر پژوهشگری را به وجد آورده و در برابر عظمت فکر و اندیشه ی آفریننده ی روایت به تعظیم و تمجید وا داشته است.

عصرِ ظهورِ منجیِ موعود که وعده داده شده در همه ی ادیان و باورهاست، تنها یک وعده ی زمانی نیست بلکه ظهور ؛ مَظهَر ، مَنظَر و میعادگاهی نیز هست.

عهدِ موعود، مکان و وعده گاهی ست که باید رفت تا در آنجا و در ضیافتِ پرهای سوخته از هرمِ بیابانِ شوق و تمنا و در قافِ صبورِ شانه های نجیبِ منجیِ موعود که تجلیِ تام و تمام حضرت حق است، سیمرغی بلند آشیان شد.

آنانی که بدان مکان تشرفی داشته اند، درک این معنا نموده اند که :

هم ز عکس روی سیمرغ جهان

چهره ی سیمرغ دیدند آن زمان

چون نگه کردند آن سی مرغ زود

بی شک این سی مرغ آن سیمرغ بود

در تحیّر ، جمله سرگردان شدند

می ندانستند این ، تا آن شدند

خویش را دیدند سیمرغ تمام

بود آن سیمرغ ، سی مرغ مدام …

دوران انتظار بدان معنا که بنشینیم تا موعودی مبعوث شده و بیاید و پروازمان دهد ؛ با بعثت خاتم پیامبران دیر زمانی ست به پایان راه خود رسیده است.

چرا می پنداریم که موعودِ این عصر تا این لحظه هنوز برای هیچکس ظهور نکرده است؟

مطمئن باشیم که منجی موعود برای عقولِ بیدار و قلوبِ هوشیار ظهور کرده در حالی که برای خواب آلودگانی که در مسیر عبورش با چشمانی پف کرده، هر از گاهی تنها جاده را ورانداز می کنند تا «کی ز در درآید» هرگز ظهور نخواهد کرد!

…………………

Hide picture