لزوم اعتماد به برنامه سازان با تجربه سیما
ایسنا نوشت: حسین فردرو از برنامه سازان باسابقه صداوسیما که به گفته خودش طی این سال ها ۴۲۰ برنامه تلویزیونی، از او در میراث سیما به عنوان کارگردان و تهیه کننده ثبت شده است، حالا می گوید: «دیگر امید و انتظاری از صداوسیما ندارد که برنامه ای برای رضایت، نشاط و پربیننده کردن خودش ارائه کند.» او تصریح می کند: «همیشه طرح های متنوع و مورد علاقه مردم را به سازمان صداوسیما ارائه کرده ام اما چند سال است که درست زمان تصویب و حتی اجرا همه چیز برهم می خورد.»
حسین فردرو شروع کارش در تلویزیون با دهه ۶۰ بوده است. «محله بروبیا»، «محله بهداشت» و «قبیله جهانی»، سریال «شاه شکار»، مجموعه نمایشی «طنزآوران جهان» از شاخص ترین آثار تلویزیونی این برنامه ساز پیشکسوت است. او همچنین کارگردانی سریال هایی نظیر «علاالدین»، «نوروز ۷۳» و «خیرالله صندوقچه اسرار» و مسابقات تلویزیونی «تلاش»، «ستاره ها»، «۱۰۱» و … را در کارنامه دارد.
این برنامه ساز پیشکسوت از برنامههای ماندگارش در دهه های ۶۰ و ۷۰، علت کم شدن مخاطبان تلویزیون و برنامه سازی در مناسبت هایی مثل اعیاد و اهمیت به شادی مردم سخن گفت.
اعتماد به برنامه سازان با تجربه
فردرو ابتدا در پاسخ به اینکه اکنون برای تلویزیون مشغول ساخت برنامهای هستید؟ خاطرنشان می کند: طی یک سال گذشته سه الی چهار طرح تلویزیونی ارائه دادهام اما درست وقتی به مرحله آغاز می رسد به دلایل نامعلومی انجام نمی شود. به نظرم لیست سیاهی وجود دارد و من هم عضو آن شده ام. این اتفاق نماد امنیتی ندارد؛ بلکه عده ای فرصت طلب و غیرمتخصص که محدودیت های متفاوت حاکم بر وضعیت سیما را بخاطر توجیه حضور خودشان مرتبا دامن میزنند، از رقابت با عوامل ورزیده، جوان یا باتجربه عاجز هستند ولی بر طبل محدودیت ها آنقدر می کوبند تا افرادی را هم که در لیست سیاهشان نیست، پشیمان از حضور و همکاری در سیما کنند و خودشان بدون توجه به میزان رضایت بیننده کارهایی کم رمق تولید کرده و خلاصه دور هم ارتزاق می کنند و مرتبا خدا را شکر می کنند. صداوسیما ماهیانه حدود ۵۰ هزار خانواده را نان می دهد ولی نمی تواند از مدیران خود چند برنامه موفق تقاضا کند؛ زیرا همواره محدودیت های سیما را به رخ یکدیگر کشیده و به دنبال کارهای نمایشی هستند که بازتاب تاریخی آن انگیزه نداده بلکه بیننده را افسرده می کند.
وی به صحبت هایش اینگونه ادامه می دهد: در شرایطی که معاونت تازه نفس و تحصیلکرده این رشته در رأس سیما قرار گرفته است، دیگر نمی شود اعتماد برنامه سازان کنار گذاشته شده را به راحتی جلب کرد و فکر نکنم تلاشی هم شده باشد.
همیشه چهارچوب ها را رعایت می کردم
او در عین حال تاکید می کند: همیشه جزو کارگردانانی بودم که همه چهارچوب ها را رعایت می کردم و از دهه ۶۰ درست زمان دفاع مقدس با تلویزیون همکاری داشتم. اکنون ۴۰ سال است از همان ابتدای جوانی که در دانشکده صداوسیما نیز تدریس می کنم ولی دیگر ناراحت نیستم که در زمره کنارگذاشته ها هستم؛ در طول پنج سال، هفت پروژه مرا در مراحل مختلف کنسل کردند. اخیرا این وضعیت با آمدن سازمان ساترا به محیط تولیدات نمایش خانگی هم تسری پیدا کرد. طرح یک سریال بی نظیر در یک پلتفرم را ارائه کردم که دکورش هم در کانون پرورش فکری کودکان ساختم و برنامه کاملاً جدید و به روزی بود، دقیقاً در روز ضبط، برنامه را تعطیل کردند و دلیلش را نمی دانم.
فردرو یادآور می شود: تئاتر و مسابقه های تلویزیونی زیادی کار کرده ام. در این سال ها در همه زمینه ها همکاری داشتم. ورزشی، سیاسی، هنری، فرهنگی و … همه نوع قالب را تجربه کردم. زمانی بود تمام جشن ها و مسابقات تلویزیون را بسیار پربیننده می چیدیم. یادم هست آن زمان مسابقه بزرگ را در شروع فعالیت شبکه تهران و الو مسابقه برای شبکه یک با معرفی چند هنرمند و مجری جدید به تلویزیون معرفی کردیم و بعدها برای دهه های فجر، نوروز و دیگر اعیاد جنگ های زیادی می ساختیم. ما تمام تلاشمان ساخت برنامه های قابل قبول برای تلویزیون بود که مورد توجه مردم قرار بگیرد.
این برنامه ساز با تجربه سپس به ویژگی های تلویزیونی که سال ها پیش برای مردم جذابیت داشت اشاره میکند و میگوید: تلویزیون، در اصل مستعد تماشای عمومی و ملی مردم با یکدیگر است. روزی که تلویزیون اختراع شد دستگاه ضبط نداشت و همه چیز پخش مستقیم انجام میشد و در تمام دنیا اینطور بود نه فقط در ایران. تلویزیون آن زمان در لحظه اتفاقات را می دید و همان زیبا بود چون سوژه ها هیچ وقت بیات نمی شدند. دقیقا مثل مسابقات فوتبال که همیشه جذابیت داشتند. به نظرم اصل ویژگی تلویزیون به زنده بودنش است و بقیه چیزها مزه کار است؛ مثل سریال ها که تمرکز بر ملی گرایی دارند. اما افسوس که عده ای سیما را از ساخت برنامه های جُنگ و جشن زنده احتراز داده و مسئولیت لطمه ای که به سیما می زنند را هم نمیپذیرند.
از خیابان ها می فهمیدیم چقدر بیننده داریم
فردرو سپس به جذابیت های برنامه های زنده اشاره و اظهار می کند: در برنامه های زنده همیشه اتفاقات غیرمترقبه نتیجه کار را جذاب تر می کند. ما سالها پیش در ایران مخاطبان توده ای داشتیم؛ یعنی وقتی برنامههایمان شب ها پخش می شد، از پنجره خانه که نگاه می کردیم به راحتی می توانستیم متوجه شویم که چقدر بیننده داریم. میدانستیم مردم چه برنامه هایی را نگاه می کنند بنابراین آمار مردم را داشتیم اما به مرور اتفاقات دیگری افتاد. تلویزیون کم بیننده شده و این حرف نادرستی است که می گویند تعداد زیاد شبکه ها موجب کم شدن بیننده ها شده است. جناب آقای برمهانی، لطفا از مدیران خود بپرسید که برنامه برند هر شبکه کدام است و بهترین برنامه آنها چند بیننده دارد؟
وی که تهیه کنندگی و کارگردانی بسیاری از جشنواره و جشن های سینمایی و تلویزیونی را عهده دار بوده، بر این باور است: شادی و اجرای برنامه های هنری در قالب های متنوع از بایدهای تلویزیون است ولی در ایام بزرگترین جشن کشورهای اسلامی، سیما از راضی کردن قاطبه مخاطبانش متاسفانه ناتوان است. چرا؟ اول به خاطر بدسلیقگی در ارائه پوشش حضار داخل جشن و اصرار به پوشش های خاص و یکسان افراد و دوم نشان ندادن نوازنده و ساز.
قبلا یکی از عوامل موفقیت، توجه به جنگ، شو و موسیقی در اعیاد بود
فردرو به این پرسش که راه محبوبیت و پربیننده کردن تلویزیون چیست؟ چنین پاسخ داد: به نظرم قبلا یکی از عوامل مهم موفقیت کارها، توجه به جنگ، شو و موسیقی بود که مخصوصا در اعیاد سیما بدون محدودیت عمل میکرد. موسیقی از همه لحاظ به جمهوری اسلامی خدمت کرد و در سرودها نقش مهمی داشت. به عنوان مثال همین امسال یعنی در سال ۱۴۰۱، دو موسیقی، مردم را به سمت احساسات خاص برد. نخست موسیقی «سلام فرمانده» و دیگری «برای». بنابراین موسیقی همیشه نقش داشته اما عده ای انسان کج سلیقه به عناوین مختلف موسیقی را از تلویزیون گرفتند.
او تصریح می کند: آخرین جشنواره جام جم صداوسیما را یادتان هست که موجب خجالت تلویزیون شد؟ آن دوره آقای زندوکیلی را دعوت کرده بودند تا اجرا داشته باشد و مجری برنامه اعلام کرد که ایشان می خواهد با گروه ارکستر محلی و پاپش اجرا داشته باشند. تمام سالن پر بود از هنرمندان، کارگردانان، مدیران و برنامه سازان که در اقدامی پرسش برانگیز گروه ارکستر را به پشت پرده بردند و آقای زندوکیلی مقابل پرده ایستاد و اجرا کرد. مدیر اختتامیه علاقمند به حفظ صندلی و کارگردان بله قربان گو، این فاجعه را رقم زدند. می توانستند تمهیداتی که مایه آبروریزی نشود انجام دهند اما کار مفیدی انجام ندادند.
مدیران تلویزیون باید بخواهند که بشود
این برنامه ساز پیشکسوت پیرو همین بحث در پاسخ به اینکه با این حال فکر می کنید تلویزیون بتواند به دوران طلایی اش برگردد؟ چنین اظهار می کند: بله. صد درصد. مسئولان تلویزیون باید بخواهند که بشود. تلویزیون متاسفانه کسل کننده و تکراری شده است. ما باید گروهی داشته باشیم که به ماهیت تلویزیون فکر کنند. به عنوان مثال درباره همین ممنوعیت نمایش موسیقی و ساز، چرا درباره همین موضوع نباید در تلویزیون بحث کنیم و توضیح بدهیم؟ هم مردم متوجه می شوند و هم کار پربیننده انجام داده ایم و از این قبیل.
گفتند برنامه را تعطیل کنید چون مردم شاد شدند!
حسین فردرو در بخش پایانی صحبت هایش به خاطره ای از یک برنامه تلویزیونی اشاره می کند و می گوید: با برادرم آقای محسن فردرو برنامهای با عنوان جمعه ها با شبکه دو را داشتیم که برنامه پرتحول و پر بیننده ای بود و من خیلی دوستش داشتم. بعدها در دهه ۸۰ برنامه هایی نظیر «جنگ چرتکه» و «جنگ برای هم» را داشتیم. ما در برنامه واحد سیار داشتیم و مردم هم حضور پیدا میکردند. به قدری از آن برنامه استقبال شد که حد و حساب نداشت. ما در پارک قیطریه برای اعیاد برنامه ای اجرا می کردیم که زنده یاد محمود جهان را هم دعوت کرده بودیم که ناگهان به ما گفتند برنامه را تعطیل کنید چون مردم در حال شادی و پایکوبی هستند! برنامه ما به خاطر شادی مردم تعطیل شد و جالب است وقتی وسایلمان را جمع کردیم و در مسیر برگشت بودیم، مردم همچنان با همان موسیقی های محلی در حال شادی بودند.