رویکرد شبکه ای در مدیریت فرهنگی
با در هم فرو روی ، اقتصاد ، فرهنگ و سیاست ، شبکه های مجازی موضوع تحلیل جامعه شناسان و سیاستمداران قرار می گیرد و شبکه ها به عنوان جایگاه کنش اجتماعی قلمداد می شوند و اهمیت دانش شبکه ها و روابط بین داده ها به حدی است که اساس تحقیقات و نظریه پردازی جامعه شناسان و سیاستمداران ، بر پایه آن قرار دارد .
با شناخت گروه ها این امکان بوجود می آید که درون آنها شفاف سازی شود و بدانیم در آنها چه اتفاقاتی در حال وقوع است و نیز با بکار گیری دانش ریاضیات و آمار به همراه الگوریتم تفاوت ها و شباهت ها و تشخیص توان اتصالات ضعیف و قدرتمند بین روابط افراد ، به سادگی امکان مدیریت را می توان افزایش می دهد .
بر اساس رویکرد شبکه ای ، انسان ها در سازمان ها و گروه ها زندگی می کنند بنابراین دسته بندی و شناخت گروه ها و سازمان ها می تواند موجب شناخت دقیق تر اعضای آنها شود .
در فضای مجازی بستر مناسب و مهمی برای دستیابی به اطلاعات افراد در گروه ها و سازمان وجود دارد و نتایج آن می تواند مورد استفاده یا سوء استفاده قرار گیرد و بر این اساس است که شبکه های اجتماعی در فضای مجازی ، توسط کشور های خارجی ، طراحی و اجرا شده و مورد توجه آنان قرار دارد.
فضای مجازی نمونه ای از بکارگیری رویکرد شبکه ای است که در سازمانها و نهادهای فرهنگی قابل بهره گیری می باشد.
از سال 1391 مطالعات خود را در زمینه رویکرد شبکه ای آغاز نمودم و تاکنون به دستاوردهای خوبی رسیدم که امیدوارم روزی بتوانم در کلاس های تخصصی آن را مورد بررسی بیشتر قرار دهیم.متاسفانه انتشار این مطالب در رسانه ها از سطح کیفی و تخصصی موضوع کاسته و می تواند آن را به یک دانش سطحی تبدیل نماید.
شاید بتوانیم این موضوع را در کارگاه های تخصصی کامل نماییم.
علاقمندان نظرشان را برای اینجانب ایمیل نمایند.اگر چه تاکنون عدم توجه دوستان به این موضوع مهم شاهد بوده ام.