راهبرد مقابله با ویروس کرونا را باید تغییر داد
با گسترش ویروس کرونا در کشور و افزایش مرگ و میر به بیش از 600 نفر در روز بایستی در راهبردهای وزارت بهداشت در مقابله با کرونا تجدید نظر کرد.در متنی که یکسال قبل نوشتیم به راهبردهای غلط وزیر بهداشت سابق آقای نمکی اشاره کردیم و پیش بینی نمودیم که بزودی شاهد فاجعه انسانی خواهیم بود. اما طبق معمول که مدیران کشور همه فن حریف بوده و نیازی به مطالعه دیدگاه ها و نظرات مخالف ندارند آن مطالب مورد توجه واقع نشد. اما امیدواریم اینبار مسئولین مربوط در راهبردها بازنگری اساسی داشته باشند.
در مطلبی که تحت عنوان پاندمی اطلاعات چندین ماه پیش درج کردیم اشاره شده که :
آیا مسیری که قرنطینه جلو می رود به نتیجه می رسد؟
برای شروع مقابله با ویروس کرونا اقداماتی مانند قرنطینه و فاصله گذاری و ماسک زدن و شستشوی دست و صورت تنها راه های نجات از گسترش کرونا بود و مردم دنیا نیز بتدریج آن راه حل ها را پذیرفتند.وزارت بهداشت ایران نیز همین اقدامات را سر لوحه فعالیت های خود قرار داد غافل از اینکه برای موفقیت در شرایط داخلی و در گذر زمان به عوامل دیگری نیز نیاز است.وزیر وقت بهداشت از ابتدا فقط یک راه حل در ذهن داشت و آن قرنطینه و خانه نشین کردن مردم بود.در نوروز سال 1399 بدلیل همراهی رسانه های داخلی و خارجی و شبکه های اجتماعی، خانه نشینی مردم و قرنطینه مناطق و موج همیاری و همکاری دولت و مردم ،پاسخگوی مناسبی برای جلوگیری از گسترش ویروس کرونا بود. اما مردم انتظار داشتند جلوگیری از گسترش کرونا با سه ماه خانه نشینی به نتیجه برسد.بتدریج برنامه ها ی معمول ، به یک بازی برای وقت گذراندن تا رسیدن دیگر راه های نجات مانند تولید واکسن مناسب تبدیل شد.
وزارت بهداشت که موقعیت جدید را برای دستیابی به اهداف مختلف مناسب می دید بدون تجربه قبلی در حوزه سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ، مسیر تعیین شده قرنظینه را مانند یک قاعده بازی مدت دار و ثابت بکار برد.درست مثل اینکه به مردم بگوییم در خانه بنشینید تا بیمار نشوید و اگر بیمار شدید هیچ کاری از دست ما ساخته نیست و مسئول مرگ خودتان هستید.
عملکرد وزارت بهداشت و ستاد مذکور بصورت عمل زده و احساسی گسترش یافت. خانه نشینی مردم آنها را روز به روز خسته تر کرد و فشار روانی و آسیب های روانی را گسترش داد و تعطیلی مشاغل و وضعیت اقتصادی بد و بدتر شد ، کم کم بنظر می رسید کرونا بهانه ای برای پنهان کردن دیگر مشکلات و سرگرم کردن افکار ، تبدیل شده است.
تولید واکسن داخلی و تولید ماسک و مواد ضد عفونی نیز طعمه ای جدید برای سود جویان اقتصادی و شرکت ها و موسسات دارویی و غیر دارویی شد.
حمایت وزارت بهداشت از طرح تولید واکسن داخلی و اعلام عدم نیاز به واردات واکسن خارجی، به هر دلیلی انجام شد ، شک و تردید مردم از برنامه های این وزارتخانه و مسئولین آن و ستاد مربوط را افزایش داد.
در حالیکه کشورهای بزرگ دنیا به خرید واکسن و ایجاد سفارش به چند برابر نیاز معمول خود مشغول بودند عده ای تلاش می کردند که این نوع اخبار را از دید مردم دور نگه دارند.معلوم نبود آیا توان علمی و پزشکی کشورهایی مانند کانادا و یا فرانسه کمتر از کشورهایی مانند ما می باشد که به فکر ساختن واکسن نیستند و به خرید و سفارش واکسن مشغول شده اند و نه به تولید آن ، در حالیکه ما می توانستیم مدعی بزرگترین تولید کننده واکسن دنیا در سه ماه بعد باشیم!.
عدم بهره گیری و ارتباط وزارت بهداشت با جامعه شناسان و متخصصان ارتباطات و عدم توجه به فرهنگ و وضعیت افکار عمومی داخل کشور، مردم را به سمت عدم اعتماد به اطلاعیه ها و پیام های بهداشتی رسمی کشور برد تا آنجا که در سخت ترین شرایط بی توجهی بیش از پیش آشکار شد.
پدیده پاندمی اطلاعات یا Infodemic به معنای همه گیری اطلاعات در وابستگی به شبکه های اجتماعی و منابع خبری متعدد که اطلاعات اشتباه را ترویج می کنند دوره ای از رشد و انتشار اطلاعات را بوجود آورده است که معمولا بعضی اطلاعات درست و بعضی غلط هستند و موجب کج فهمی و سوء تفاهم گسترده در موضوع کرونا شده است.
وزارت بهداشت نمی خواست قبول کند که لازم است برای کاهش گسترش کرونا لازم است در همان سه ماه اول حداقل 16 تا 20 میلیون نفر از مردم کشور که در خطر ابتلا هستند هرچه زودتر واکسن بزنند.
وزارت بهداشت می داند که در شرایط وجود 140 میلیون دوز واکسن کرونا برای ایرانیان حداقل به 280 روز برای واکسیناسیون متوسط روزانه 500 هزار نفر زمان نیاز دارد.وزارت بهداشت می داند که با جهش ویروس کرونا احتمالا واکسن های ساخته شده متناسب جهش های ویروس کرونا نیست و می داند که هر واکسن شاید تنها بین یک تا دو ماه از فرد محافظت نماید اما رسانه عمومی کشور نیز دربست عقل خودش را به سخنگویان مربوط سپرده است و به بی خبری یا پاندمی اطلاعات دامن می زند….بهانه های تحریم و امکان خرید واکسن نیز هر از مدتی زیر لب بیان می شود.بنظر می رسد وزارت بهداشت به شرکت های داخلی تعهد داده است که در واکسیناسیون عمومی حتما واکسن های 16 شرکت درخواست کننده یا حداقل دو یا سه شرکت اصلی را بکار خواهد گرفت.
مدت هاست توپ در زمین مردم افتاده است ، مقصر فوتی های کرونا عدم توجه مردم به خانه نشینی و قرنطینه و سفر و امثال آن شمرده می شود.
باید گفت در یکسال و نیم گذشته عملکرد هیچکس خوب نبوده است نه وزارت مربوط و نه رسانه عمومی کشور و نه مردم؛ بنظر می رسد اطلاعات و تحلیل های صحیح بدست مردم نمی رسد؛ رسانه عمومی کشور برای رفع تکلیف ، سخنان و نظریات وزارت بهداشت را تکرار می کند و اخبار منتخب خود را بعنوان واقعیت های تام نشر می دهد.بخشی از مردم نیز به هر دلیلی پروتکل های بهداشتی را رعایت نمی کنند.
هنوز بعد از یکسال از گسترش کرونا، معلوم نیست نقاط آلوده و واقعی گسترش کرونا کجا هستند؟
برای نجات از این موقعیت به آمارها و تحلیل های جامعه شناسانه و متخصصان ارتباطی هوشمند و صادق و به تحلیل وضعیت فرهنگی افکارعمومی نیازمندیم.
برای رضای خدا ، منفعت طلبی را برای مدتی کنار گذاریم و واقع بینانه به راه حل های هوشمندانه تر بیاندیشیم .
راه حل های قالبی را کنار گذارید.
ویروس کرونا را بهانه ای برای پوشش دادن به دیگر کمبودها و کاستی ها قرار ندهیم.
خانه نشینی مردم فقط فشارهای روانی و اجتماعی را افزایش خواهد داد و تعطیلی اقتصاد کشور بنفع هیچکس نیست!
بیشتر و بهتر فکر کنیم !
اگر طرح قرنطینه و مقابله با سفرها و تعطیلی مشاغل می توانست موثر باشدبایستی تاکنون به نتیجه توقف گسترش ویروس رسیده باشیم اما روز به روز بر تعداد فوتی ها افزوده شده است چرا؟
اول اینکه هیچگونه آمار درست و دقیقی از اماکنی که ویروس منتشر می شود وجود ندارد و یا بدلایل نامشخص اعلام نمی شود .اگر مردم بدانند نانوایی محل انتشار ویروس است یا مترو و یا پاساژ می توانند تصمیم بگیرندکه موقع حضور در این اماکن به چه میزان احتیاط کنند.
تمام انرژی کشور و نیروی انتظامی صرف این شده است که جلو سفرها بین استانی و بین شهری گرفته شود در حالیکه نیاز به جابجایی افراد در دنیای امروز امکان توقف سفرها را نمی دهد وبجایی تاکید بر رعایت شیوه نامه های بهداشتی موجب ایجاد استرس و درگیری های فکری مردم شده است.
تعطیلی مشاغل ضربه بزرگی به اقتصاد ناقص خانواده ها در شرایط تحریم زده است و موجب شده که مردم برای نجات اقتصادی خانواده هایشان از فقر هرگونه خطری را به جان خریده و از قرنطینه یکسال و نیم گذشته خارج شوند و توجهی به ضوابط ننمایند.
یک بام دو هوا ی ضوابط در کشور در شرایط انتخابات که همه شهرها سفید اعلام می شود و در ایام عزاداری و ایام ویژه ضوابط به کنار گذاشته می شود موجب عدم اطمینان مردم به پیام های صادر شده از ستاد مقابله با کرونا شده است.
اخبار جهت دار صدا و سیما در اعلام وضعیت کشورهای خارجی و تحلیل های غلط رسانه ای موجب بازی با افکار عمومی و بی اعتباری اخبار داخل کشور شده است.
راه برون رفت از این مشکل انتخاب راهبردهای صحیح و ایجاد اعتماد و اطلاع رسانی صحیح و آموزش دلسوزانه به مردم می باشد.