داستان های کوتاه سورئالیستی مریم علاالدینی-1
تجارت دستمال كاغذي
در حالیکه دوستم یک ماهه بارداره و سعی میکنه با یک ملافه بزرگ پیچیده به دور خودش حاملگی یک ماه اش رو مخفی کنه ،اومده درباره تجارت دستمال کاغذی لوله ای بی کیفیت به خارج ازکشور از یه جمعی توی یک سالن نظرخواهی کنه .حالا اون وسط من در حال متقاعد کردن رای دهنگان هستم و همزمان با تلاش برای اثبات بی کیفیتی دستمال کاغذی در حال پیدا کردن سس کچاپ موشکی می گردم که از شدت غل خوردن بین جمعیت حاضر مثل نوشابه گازش در رفته و داره اینور و اونور فوران میکنه و باورش شده که موشکه و میتونه با قدرت با آسمان پرتاب بشه تا اینکه یک جوان با غیرت آماده برای جنگ روسیه و اوکراین از بین جمعیت داوطلب میشه و سس موشکی رو بین زمین و آسمون می گیره و با یک حرکت اونو سر یک میز در طرف دیگر سالن ثابت نگه میداره تا پرفسور لطیفی که نمیدونم کیه و از زمان گذشته آمده ،بتونه در یک محفل پر سر و صدا از داخل و پر هیاهو از جنگ بیرون به مادر و دختر من سنتور تدریس کنه و از من هم امتحان سلفژ بگیره تا اینکه…..
Fekrvarzi.ir