خرد جاودان – سـنت به مثابه یک حقیقت الهی
سنت گرایـان دیرینه، تفکرات و تأملات شـان را به گستره تاریـخ پیونـد می زننـد. اینان مـدعی انـدکه آنچه آنها می پندارنـد، حـاکی از مجموعه حقایقی است که شـمول تاریخی وجغرافیایی دارد؛ بـدین معناکه انسان ها در همه مقاطع تاریخی و مناطق جغرافیایی، به آن باور داشته اند….به اعتقاد نصـر، انسان هاي پیش از دوران تجـدد،چنان در محیط و فضاي آفریده سـنت مسـتغرق بودندکه نمی توانسـتنددرك بیرونی ازسـنت داشـته باشـند. این دنیـازدگی دوران جدیـداست که آگـاهی یا درکی ازسـنت را ایجاب می کند… امروزه، تفکرسـنت گرایی طیف نسـبتًا گسترده اي از متفکران و اندیشـمندان برجسـته اي؛ مانند: تیتوس بورکهارت، هیوستون اسمیت، مارتین لینگز، مارکو پالیس، آلدوس هاکسلی، نرث بورن، یاکوب نیدلمن و البته سیدحسین نصر را درجرگه خویش دارد، …برخلاف تصورکم و بیش شایع، سنت از منظرسنت گرایان به معناي عرف، عادات و آداب و رسوم گذشته و الگوهاي فکري موروثی یـا هر آن چیزي که به قبل از عصـر مـدرن تعلق دارد، نیست….به بـاور اینان، آنچه سـنت خوانـده می شود، معنا و مقصودي بسـیار دقیق تر از آن چیزي که در اذهـان مردم رایـج است، دارد. اینان سـنت راچیزي جزگوهر الهی نمیداننـد. به اعتقاد آنهاسنت، عرصه هاي مختلف فلسفی، فکري، اجتماعی و هنري را پوشش میدهد… در قرآن نیزسنت در دو معناي منفی و مثبت به کار رفته است. در آیه 170 سوره بقره آنجاکه از سنت گذشتگان صحبت می شود، معناي منفی اراده شده، ولی در آیه 35سوره فاطر ازسنت به عنوان قوانین و نوامیس تغییرناپذیر مطلق الهی که در تمامی وجودساري وجاري است،صحبت به میان آمده است. وقتی از سنت در نزدسنت گرایان سخن به میان می آید، معموًلاحتی در مجامع آکادمیک نیز به گونه اي باخلط معناي سنت روبه رو هستیم. … در نزدسـنت گرایان، درك و فهم صـحیح سنت، اهمیت ویژه اي دارد. از اینروسیدحسین نصر یک فصل ازکتاب معروف خود معرفت و معنویت را به توصیف و تبیین سنت اختصاص داده است. او در تعریف سنت چنین می گوید: «سـنت در معنـاي فنی اش، به معنـاي حقـایق یـا اصولی است داراي منشـأ الهی که ازطریق شخصـیت هـاي مختلفی معروف به رسولان، پیامبران، اوتاره ها، لوگوس یا دیگر عوامل انتقال به ابناي بشـر براي یک بخش کامل کیهانی آشـکارشده و نقاب از آنها برگرفته شده.»…چهره ذات واقعیت بماهوواقعیت دارنـد، زیرا همان از منظر وي،سـنت متضـمن حقایقی داراي ماهیتی فراشخصـی است … گفته اند سـنت، یک اسطوره شناسی کودکانه و منسوخ نیست؛ بلکه علمی است که بیش از اندازه واقعی است….در دیدگاه سـنت گرایان،سـنت به معناي حقایق داراي خاستگاه قدسی و منشأ وحیانی است….ازاین رو، مراد از سنت، مجموعه اصولی است که از عـالم بالا نازل شـده و در اصل عبارتنـداز یک نوع تجلی خاص ذات الهی، همراه با اطلاق و به کارگیري این اصول در مقاطع زمانی مختلف و درشرایط متفاوت براي یک جماعت بشري خاص است…
نمود وظهور معنـا و مفهوم سـنت، آن گـاه که در مقابـل تجـدد قرار می گیرد، وضوح بیشتري می یابـد. نصـر دراینبـاره می گوید: «امـاسـنت در این معنـا، رو در روي تجـددگرایی قرار می گیرد. تجـددگرایی، غیر از معاصـر بـودن است و این دو اصـلا یکی نیست. ماسـنت گرایان ازجمله خود من اصـطلاح تجددگرایی را به شـیوه اي مبهم، فقط برچیزهایی اطلاق نمی کنیم که شـیوه نگرش خاص به جهان میدانیم که درحقیقت در دوران نوزایی شروع شد. آنچه انسان امروزه رواج دارد؛ بلکه آن را … عقلگرایی در دوره نوزایی نامیـده می شود،حقیقت مطلق و نهایی متعالی ازسـطح انسان ها را انکارکرده و از نظام الهی به انسانی فرو می افتد، تجددگرایی خود انسان را مطلق میگیرد.»… البته سـنت، تنها درصـدد بیان نوع نگرش انسان ها به زنـدگی نیست؛ بلکه به گفته شووان قواعدرفتاري است در ابعاد مختلف مـادي، اخلاقی، اجتماعی، معنوي و…به دیگر سـخن، سـنت گرایان ازحقیقتی سـخن می گویندکه فارغ از زمان و مکان است. از پژوهش هاي اینان چنان اسـتنباط می شودکه حقیقت واحـده،خداونـداست، اما تجّلیات این توحید، اشـکال مختلفی در زمان هاي مختلف و فرهنگ هاي گوناگون به خود می گیرد. بـدین ترتیب،سـنت گرایان فرزنـد زمانه حاضـر و فرزنـدهر زمـان و مکان دیگري هسـتند،چون از امري سـخن می گوینـدکه فرا زمانی و فرا مکانی است. از این رو نمی توان آنها را آن گونه که شایع است، تنها مشوق بازگشت به آداب و رسوم گذشتگان قلمدادکرد.
از دیدسـنت گرایان،سـنت به مثابه یک حقیقت الهی است که ازسوي حق نازل گشته و در این دنیا در تمدن هاي مختلفی- که به علت مرکزیت این حقیقت الهی در آنهـا،سـنت گرایان آنرا تمـدن هاي سـنتی می نامنـد- اسـتمرار و دوام یافته است. بنـابراین، از این منظر،سـنت دوجنبه دارد: اول، آغـازي که عمودي است و فوق زمـان و مکـان و این عـالم است و به صورت نزول حقیقت به ابنـاي بشـر رسـیده است و دوم، اسـتمرار و دوام این حقیقت درطول زمـان در تمـدن هاي مختلف که وحی و مبتنی برآن حقایق هستند.
حکمت خالده از مهم ترین آراء و مؤلفه هاي سنت، نزدسنت گرایان که در نظریه پردازي آنان به گونه اي حضور دارد، «حکمت خالده» در زبـان عربی، Philosophy Perennial در انگلیسـی، «سـنتانه ذرمه» در هنـدي و «خردجـاودان» در اصـطلاح فارسـی می باشد.
خرد جاودان، همان چیزي است که نصـر از آن با نام «قلب سـنت» یاد می کند…سنت گرایـان در پی احیـاي حکمـتی الهی هسـتندکه بـادوام و پایـدار باشـد؛ ازاینروساختـار فکري خـود راحکمت خالـده (جاودان) نام نهاده انـد؛حکمتی که در بخش وسـیعی ازجهان به فراموشـی سپرده شـده یا دست کم بسـیارکمرنگ گردیده است. ….سـنت گرایان بارها تأکیدکرده اندکه حکمت جاودان همواره وجود داشـته است. آنچه شارحان این مکتب انجام داده انـد، این است که ازجوهر ماندگار آن،کلیدخاصـی ساخته اند تا درهایی که سدراه انسان جدیداین روزگارشده اند، را بگشاید…. حکمت جـاودانه اي که در بطن و قلب هر دینی نهفته است. بر همین اسـاس، اعتقـاد آنهـا به کثرت ادیان، قابل تفسـیر است. با تمام قرائت هایی که ازکثرت گرایی دینی وجود دارد، اینان اماگونه اي خاص ازکثرت گرایی را برمی تابنـد. به اعتقـادسـنت گرایان، دین در نزدخـدا یک دین است، ولی همین دین واحـددر زمین به اشـکال مختلف نمود یـافته است. …
سنت گرایان اساس پیـدایش تمـدن ها را فرهنگی می دانند. ازاین رو، دین به مثابه رکن عمده فرهنگ، منشأ تمدن هاي سـنتی قلمـداد می گردد. آنها معتقدندکه اگرخواسـتار تفاهم وگفت وگوي متقابل درجهان امروز به عنوان یک ضـرورت هستیم، بایـدشـناخت خود از ادیان و تعالیم وحیانی و قدسـی راکه نقطه مشترك وجهان شـمول تمام تمدن هاست،کامل کنیم؛چرا که حکمت جـاودان در درون ادیان می توانـدتمـدن هاي مختلف را به شـکل مبنایی و از درون، به یکدیگر نزدیک کنـدو اصـطکاك میـان آنهـا راکـاهش دهـد….
از دیـدگاه آنهـا تجـدد، تنهـا مجموعه اي ازشـرایط که به طور اتفـاقی و در برهه اي از زمان رواج یافته باشـدنیست؛ بلکه این تجددگرایی و مدرنیسم بر پایه جهان بینی و دیدگاه فلسـفی ویژه اي(عقلگرایی، اومانیسم، تجربه گرایی، دنیامداري و انسان مـداري) پی ریزي شـده و هـدف آن، نفی جهـان بینی الهی و برداشـتن خداونـداز مرکز واقعیـت و نشانـدن انسـان برجایگـاه انکارکننـده همـان اصـولی است که سـنت برآن تکیه می کنـد…به همین دلیل،سنت،جهان بینی تجدد را برنمی تابد و به مخالفت با آن برمی خیزد.
ماخذ:
آسیب شناسی تمدن اسلامی مبتنی بر اندیشه هاي سیدحسین نصر
نویسنده: علیرضا عالمی
ناشر چاپی: جامعۀ المصطفی(ص ) العالمیۀ