این مبحث مربوط به تولید و ضبط برنامه های تلویزیونی  زیر نظر استاد حسین فردرو بمنظور بهره گیری تولید کنندگان وکارگردانان ارشد تنظیم شده است .

تلفیق ژانر و تلویزیون واقعی (factual television ) نیز موضوع مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. تلویزیون واقعیت یک ژانر از تلویزیون واقعی است که با ترکیبی بودن آن تعریف می شود. تعریف تلویزیون واقعیت بسیار دشوار است، حتی اگر یک اصطلاح پرکاربرد در صنعت تلویزیون و فرهنگ عامه باشد. این به این دلیل است که انواع مختلفی از برنامه ها در محدوده آن گنجانده شده است .تلویزیون واقعیت با برنامه‌های استعدادیابی(talent shows )، نمایش‌های بازی(game shows )، اجراهای صابونی(soap opera )، برنامه‌های سبک زندگی(lifestyle programmes ) و برنامه‌های دوستیابی(dating shows ) ترکیب می‌شود. ما ممکن است آن را به عنوان یک ژانر بدون فیلمنامه تعریف کنیم که شامل اجراکنندگان غیرحرفه ای است و ریشه های دور آن را در مستند نشان می دهد. با این حال، تلویزیون واقعیت همچنین دارای پیوندهای قوی با سرگرمی های سبک (light entertainment ) و همچنین افراد مشهور(celebrity ) است .

تلویزیون واقعیت، ویژگی‌های مشاهده و تعامل در مستند تلویزیونی را حفظ می‌کند، همچنین کنجکاوی خاصی در مورد زندگی مردم و نحوه واکنش آنها به موقعیت‌های خاص دارد. تلویزیون واقعیت تفاوت های اساسی با مستند تلویزیونی دارد. تلویزیون واقعیت به گونه ای تکامل یافته است که تنش خودآگاهانه و بازیگوشی بین اصالت و ساخت را به نمایش بگذارد. اجرا و تماشا، به ویژه نمایش احساسی، در قلب این ژانر قرار دارند. هم شرکت کنندگان و هم مخاطبان روی سؤالاتی در مورد اینکه چه کسی یا چه چیزی «واقعی» یا «در حال بازی کردن» است سرمایه گذاری می کنند. مخاطبان با سواد تلویزیون واقعیت ،در جستجوی لحظاتی از اصالت می باشند، ماهیت ترکیبی برنامه های تلویزیونی واقعیت معاصر، رابطه بین واقع گرایی، «اصالت»، ساخت و ساز و تولید تصنعی را پیچیده می کند، محو شدن مرزهای بین این عناصر، باعث لذت بیشتر بینندگان از این ژانر می شود. بسیاری از نمونه‌های برنامه‌های تلویزیونی واقعیت، بر صمیمیت تأکید می‌کنند و بینندگان را دعوت می‌کنند تا ارزیابی کنند که زندگی و تجربیات شرکت‌کنندگان تا چه اندازه منعکس‌کننده زندگی خودشان است. مانند درام، صمیمیت بسیاری از برنامه های تلویزیونی واقعیت از تمرکز آنها بر شخصیت، تعامل اجتماعی و احساسات ناشی می شود. با ترکیب مواد مختلف ژانرهای مختلف، تلویزیون واقعیت جایگاه برجسته ای در برنامه تلویزیونی پیدا کرده است.کتاب “واقعیت در فیلم مستند و تلویزیون واقعیت ” از محسن فردرو، ابعاد این موضوع را بخوبی جستجو و ارائه نموده است.

واقع گرایی در تحلیل تلویزیون اصطلاحی مبهم است. یک معنا بر آنچه بازنمایی می‌شود تمرکز دارد: اینکه صحنه‌ها، مکان‌ها و مردم واقعی به جای صحنه‌های تخیلی یا تخیلی بازنمایی می‌شوند. معنای دوم به بازنمایی تلویزیون از تجربه‌های قابل تشخیص و اغلب معاصر اشاره دارد، مانند بازنمایی شخصیت‌هایی که مخاطب می‌تواند آنها را باور کند، یا ظاهرا زنجیره‌ای از رویدادهارا همراه دارد. در صنعت تلویزیون، برنامه‌های غیرداستانی در دسته تلویزیون «واقعی» قرار می‌گیرند. این دسته شامل برنامه هایی می شود که غیر بازیگران را روی صفحه نمایش می دهند، در حالت های مستند، درام-مستند ، Docusoap و تلویزیون واقعیت…..

برنامه هایی مانند اینها با هدف بازنمایی واقعیت، نمایش رویدادهایی که در گذشته رخ داده اند، یا نشان دادن افراد واقعی در یک سریال ادامه دار هستند. بسیاری از برنامه هایی که به نظر می رسد واقعی هستند، به قلمرو سرگرمی های تخیلی وارد می شوند، زیرا در موقعیت هایی ساخته شده اند که برای تلویزیون ساخته شده اند. مستندهایی که دوره‌های زمانی تاریخی یا رویدادهایی را پوشش می‌دهند که در آن هیچ تصویر آرشیوی در دسترس نیست، گاهی اوقات از سکانس‌های بازسازی برای اهداف تصویری استفاده می‌کنند. پخش زنده تلویزیونی رویدادهای واقعی – مانند بازی های المپیک یا عروسی سلطنتی  نیز می تواند بسیار ساختارمند و برنامه ریزی شده باشد و سخنرانی اجرا کنندگان به صورت متنی تنظیم شده به نمایش گذاشته شود.. درام تلویزیونی را می توان با استفاده از عناصر رئالیسم مرتبط با زیبایی شناسی مستند تصویربرداری کرد یا از سبک های اجرایی استفاده نمود تا احساس رئالیسم را به یک داستان تخیلی بدهد.

رئالیسم تلویزیونی مقوله‌ای انعطاف‌پذیر است که در یک سر آن می توان از فیلم‌های خبری سخن گفت ، طیفی که ادعا می‌کند رویدادهایی را که مستقل از ضبط آن‌ها اتفاق می‌افتند، مستند می‌کند، و در سر دیگر برنامه‌های سرگرم‌کننده درام که ادعا می‌کنند واقع‌گرا هستند، اما برای تلویزیون ساخته شده‌اند. .رئالیسم تلویزیونی هم مربوط به محتوا و هم مربوط به قراردادها یا کدهایی است که نمایشی را که روی صفحه نمایش دیده می شود، ساختار می دهد. این کنش متقابل بین آنچه در تلویزیون وجود دارد و روش هایی است که مخاطب از طریق آن برنامه ای را درک می کند که در قلب رئالیسم تلویزیون قرار دارد. تلویزیون دارای «زبان واقع‌گرایی» است و برنامه‌سازان و مخاطبان آن را به اشتراک می‌گذارند.

تلویزیون از فناوری‌هایی برای ضبط و توزیع تصاویر استفاده می‌کند که به نظر می‌رسد واقعیت‌ها را «به‌طور عینی» یا در اصطلاح نشانه‌شناسی «به‌طور دلخواه» رونویسی می‌کنند. در نتیجه، تصاویر واقعی تلویزیونی می توانند وضعیت شاهد را کسب کنند. با این حال،جدایی بین اشیاء یا افرادی که ضبط می شوند و خود ضبط وجود دارد، زیرا در فرآیند ضبط دگرگونی رخ می دهد. چه چیزی ضبط شود، چگونه آن را ضبط نمود، چگونه آن را از طریق ویرایش و روایت ساختار داد، همه نوعی انتخاب است. آنها بازنمایی واقعیت ها محسوب می شوند تا خود واقعیت ها، برنامه‌ها اغلب شیوه تولید خود را پنهان می‌کنند، درست همانطور که انواع دیگر محصولات ساخته‌شده برای جامعه (مانند قوطی‌های سوپ، ماشین‌ها، روزنامه‌ها یا لباس‌ها) از فرآیندهای کاری و ترتیبات نهادی که آنها را ایجاد کرده‌اند انتزاع می‌شوند. محصولاتی از این دست کالا نامیده می شوند .تصاویر تلویزیونی «کپی‌هایی» از واقعیت هستند نه به این معنا که جعلی هستند، بلکه از این جهت که نتیجه یک فرآیند مکانیکی و دیجیتالی هستند و از راه دور از بدنه فیزیکی تولیدکننده‌شان پخش می‌شوند. «کپی‌های» تلویزیون از واقعیت می‌تواند به طور گسترده توزیع شود، و در عین حال توسط مخاطبان انبوه چه به تنهایی یا به صورت گروهی دیده می‌شود.

در حالی که مستند اغلب به عنوان یک فرم عینی ارائه می شود، ما باید مراقب باشیم که تصویرسازی آن را تشخیص دهیم و داستان سرایی توسط ذهنیت سازنده برنامه و تفاسیر آنها را درک کنیم. هر مستندی بر اساس دیدگاه سازنده و الزامات کانال یا استریمری که آن را سفارش می دهد شکل می گیرد. برای جذب بینندگان و هدایت درک آنها، داستان سرایی همیشه برای مستند مهم بوده است. می توان آن را به طرق مختلف ایجاد کرد . مستند با سایر ژانرهای واقعی پیوند دارند، به عنوان مثال، برنامه های ورزشی، برنامه های علمی، برنامه های طبیعت و امور جاری، همیشه اینطور بوده است که برنامه های تلویزیونی با شباهت و تفاوت با مستند و واقعیت نمایی و همپوشانی کدها و قراردادها ، معانی خود را به دست می آورند.در سال های اخیر رایج شده است که کانال ها برنامه ها را “درام واقعی” می نامند.به جای مستندسازی این به نویسندگان امکان می‌دهد تا شخصیت‌های تخیلی را خلق کنند. رویدادها یا چهره‌های کلیدی به‌عنوان قلاب‌هایی عمل می‌کنند که برنامه‌های مستند درام می‌توانند حول و حوش آن قرار بگیرند. کتاب نگاهی کاربردی به تولید فیلم مستند از محسن فردرو بخوبی ابعاد گوناگون مستند سازی را شرح و تفسیر نموده است.

فن‌آوری‌های جدید ادعاهای واقع‌گرایانه تلویزیون را افزایش داده‌اند، به طوری که تصاویر دیجیتال می‌توانند بی‌واسطه بودن را نشان دهند، مانند تصاویر ویدیویی در یک ویدیوی نظارتی یا فیلم‌های بی‌نظیر و دستی ضبط‌شده روی تلفن همراه. این فناوری‌ها عناصری از واقع‌گرایی دارند زیرا شفافیت، همزمانی زمانی و مکانی فردی که ضبط را انجام داده و رویدادی که ثبت شده است را درک می‌کنند و ادعا می‌کنند واقعیت را همانطور که رخ داده نشان می‌دهند. تصاویری از یک رویداد که به‌طور اتفاقی توسط دوربین‌های خبری حرفه‌ای یا فیلم‌های تلفن همراه که توسط مردم ثبت شده‌اند، مضامین شاهد را دارند. اما ما می دانیم که از جلوه های پس از تولید می توان برای تغییر تصاویر استفاده کرد.

رئالیسم‌ تلویزیونی، واقعیت‌ها را به گونه‌ای نمایش می‌دهد که برای برخی بینندگان قابل تشخیص است و برای برخی دیگر قابل تشخیص نیست. شکل غالب رئالیسم در تلویزیون که نظریه پردازان آن را «رئالیسم کلاسیک» می نامند، زیربنای این فرآیند ،قرار دادن تصویر به عنوان معادل درک واقعی از فضای اجتماعی قابل تشخیص است. اگر تلویزیون، به‌ویژه تلویزیون رئالیستی، کارهای ایدئولوژیک را برای پنهان کردن دید صحیح‌ از واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی بکار گیرند، تولید کنندان تلویزیون ممکن است موظف باشند که توجه بیننده را به عدم همسانی تلویزیون و واقعیت جلب کنند. در این زمینه رئالیسم دیگر بازتابی از واقعیت بیرونی نیست، بلکه یکی از اشکالی است که در آن بازنمایی ها و مخاطبان با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. بنابراین شاید عجیب بودن یا غیرواقعی بودن نسخه های تلویزیونی واقعیت ممکن است توجه بیننده را به این واقعیت جلب کند که آنها در حال تماشای یک نمایش هستند و نه واقعیت.

برداشتی از فصل ششم کتاب:

An Introduction to Television Studies

Jonathan Bignell and Faye Woods

by Routledge

© 2023

تنظیم از سایت فکرورزی

Fekrvarzi.ir

Hide picture