بررسی رابطه شكاف نسلي با ميل به مصرف كالاهاي فرهنگي -فهیمه مرادی

بررسی رابطه شكاف نسلي با ميل به مصرف كالاهاي فرهنگي

فهيمه مرادي

دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت فرهنگی

در مطالعه جامعه آماري اين تحقيق شامل 340 نفر از دانشجويان دكتري،ارشد،ليسانس از رده سني (25-19) سال به عنوان نسل جوان و(55-35)به عنوان نسل بزرگسال ،يافته ها  حاكي از آن است كه بین دو نسل در زمینه مصرف کالای فرهنگی تفاوت جود دارد و این مي تواند نمايانگر تغييردر سبك وشيوه زندگي در آينده باشد.

فرضيه اصلي این بود که به نظر مي رسد بين شكاف نسلي باجنسيت ، فاصله سني ،تحصيلات ،متاهل يا مجرد بودن ، پای بندی به آداب دینداری ، مصرف كالا هاي هنري  ،مصرف كالا و خدمات  ميراث فرهنگي و گردشگري  ،استفاده ازرسانه هاي مكتوب ،استفاده ازرسانه هاي غير مكتوب ،استفاده ازفضاي فرهنگي ومصرف كالاهاي فرهنگي ميان نسل جوان با نسل بزرگسال ارتباط مستقيم وجود دارد.

با توجه به اينكه كالاهاي فرهنگي کالاهای مصرفی هستندکه ناقل ایده‌ها و نمادها و یا شیوه‌های زندگی مي باشندواین کالاها کاربرد آموزشی و یا سرگرمی دارند و به خلق هویت جمعی کمک کرده و محصول خلاقیت فردی یا جمعی اند”مي توان گفت ميزان مصرف كالاهاي فرهنگي برسبك زندگي افراد تاثيرگذارند ومي توانند درعلائق،سلايق،نحوه گذراندن اوقات فراغت نسل ها تفاوت ايجاد كنند. (عسگری،1387) لذا ضروری است ميزان مصرف كالاي فرهنگي به عنوان يكي ازعوامل تاثير گذار درشكاف نسلي، مورد بررسي قرار گيرد.

نظريه نسل تاريخي اولين بار توسط مانهايم فرمول بندي و تنظيم شد.مانهايم در ديدگاه خودبيان مي كند ظهور يك نسل حقيقي و تبلور يك آگاهي نسلي متمايز نتيجه حوادث تاريخي عظيمي است وي معتقد است كاركرد نسل نوظهور تاريخي ، همين نوآوري ارزشي و فرهنگي و توليد سبك زندگي نو است(توكل و قاضي نژاد 1385،105 (.

ﺑﻪ ﻧﻈﺮ آﺑﺮ ﻛﺮاﻣﺒﻲ و ﻫﻴﻞ، ﻧﺴﻞ ﻋﺒﺎرت از ﮔﺮوﻫﻲ از اﻓﺮاد اﺳﺖ ﻛﻪ در زﻣﺎن واﺣﺪي ﻣﺘﻮﻟﺪ  ﺷﺪه‌اﻧﺪ و ﺗﺠﺎرب، ﻣﻨﺎﻓﻊ و دﻳﺪ ﮔﺎهﻫﺎي ﻣﺸﺘﺮﻛﻲ دارﻧﺪ و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺠﺎرب و ﻣﻨﺎﻓﻊ آﮔﺎهند.

ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ،  ﮔﺮوهﻫﺎي ﺳﻨﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﭘﺎﻳﻪﮔﺬار ﻧﺴﻞﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل و ﺑﻪرﻏﻢ اﻳﻦ ﻣﺒﻨﺎي ﺟﻤﻌﻴﺖﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، آﻧﭽﻪ در ﻣﺴﺌﻠﺔ ﻧﺴﻞﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪان ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮد، ﺗﻔﺎوتﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻳﻦ ﮔﺮوهﻫﺎي ﺳﻨﻲ اﺳﺖ. ﮔﺮوهﻫﺎي ﺳﻨﻲ ﺟﻤﻌﻴﺖﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﺴﻞ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ و ﻗﺎﺑﻞﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮ ﮔﺮوهﻫﺎي ﺳﻨﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ (ﺷﻔﺮز 1386،26)

 

مسئله نسل ها يكي از نشانه هاي ضروري براي درك ساختار تحولات اجتماعي است.اهميت كاربردي آن زماني آشكار مي شود كه شخص در صدد فهم دقيق ويژگي هاي روند رو به رشد تغيير اجتماعي زمان خويش بر آيد(آزادارمكي1389،212).

آزادارمكي يكي از محققان اجتماعي بيان مي كندافراد در گروه سني جوان با گروه هاي سني ميانسال و پير متفاوت اند.تفاوت سني به تفاوت علائق،نوع زندگي وارتباطات اجتماعي منجرمي شود.افراد جوان در شرايط جديد با داشتن علاقه به گذران اوقات فراغت در خارج از خانه،مسافرت با دوستان و خانواده ،ميل به روابط دوستي در كنار روابط خانوادگي،مشاغل جديدوبالارفتن سواد با نسل پير و يا ميانسال فرق دارند (آزاد ارمكي 1389،179).

 

اصطلاح تفاوت نسلي به معناي اختلافي طبيعي در باورها، ارزش‌ها و هنجارهاي ميان نسل‌ها شناخته مي‌شود. اين مفهوم بيش از هر چيز اشاره به جنبه‌هاي روان‌شناختي هر نسل دارد که همواره وجود دارد و در شکل عدم انطباق کامل جوانب رفتاري، اخلاقي، رواني و اجتماعي کنش‌هاي نسل جديد در مقابل نسل قبلي مشاهده مي‌شود (اسپاک1364،259).

شکاف نسلي در فرهنگ آکسفورد، اين مفهوم بعنوان اختلافي در نگرش يا رفتار جوانان و افراد سالمندتر تعريف شده که موجب عدم فهم متقابل آنان از يکديگر مي‌شود و فرهنگ وبستر نيز، آن‌ را به عنوان اختلاف گسترده در خصلت‌ها و نگرش‌هاي ميان نسل‌ها تعريف کرده است (معيدفر1383، 56).

بورديو  مسأله نسل، روابط نسلي و تضاد و تقابل ميان نسل‌هاي مختلف در عرصه‌هاي اجتماعي، نظير دانشگاه، سياست، ادبيات،هنر و غيره را پي‌گيري و تحليل نموده است. وي به تحليل روابط و تعارضات نسلي در ابعاد اجتماعي، اقتصادي، فکري و فرهنگي مي‌پردازد (توکل و قاضي‌نژاد 1385، 106).

اينگلهارت تحولات اقتصادي و اجتماعي جوامع را در قالب جهت گيري‌‌هاي ارزشي كه به دنبال آن دگرگوني‌هاي فرهنگي است بر اساس تفاوت‌هاي بين نسلي توضيح مي دهد (آزادارمكي1389 ، 57).ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺎس، اﻳﻨﮕﻠﻬﺎرت در ﻛﺎر ﺧﻮد ﺣﻀﻮر ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اي از ﺗﻐﻴﻴﺮات در ﺳﻄﺢ ﻧﻈﺎم را ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﻴﻴﺮات در ﺳﻄﺢ ﻓﺮدي و ﺑﻪﻫﻤﻴﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮاي ﻧﻈﺎمﻣﻲ داﻧﺪ.وي ﺗﻐﻴﻴﺮات در ﺳﻄﺢ ﺳﻴﺴﺘﻢ را ﺗﻮﺳﻌﻪاﻗﺘﺼﺎدي و ﻓﻨﺎوري، ارﺿﺎي ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻪﻧﺴﺒﺖ وﺳﻴﻊ ﺗﺮي از ﺟﻤﻌﻴﺖ، اﻓﺰاﻳﺶﺳﻄﺢ ﺗﺤﺼﻴﻼت، ﺗﺠﺎرب ﻣﺘﻔﺎوت ﮔﺮوﻫﻬﺎي ﺳﻨﻲ ﻣﺜﻞ ﻓﻘﺪان ﺟﻨﮓ و ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺟﻤﻌﻲ، ﻧﻔﻮذرﺳﺎﻧﻪﻫﺎي ﺟﻤﻌﻲ و اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﺤﺮك ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻣﻲ داﻧﺪ (اينگلهارت1373،115).

به اعتقاد بنگستون  سه ديدگاه عمده در مورد شكاف نسل ها وجوددارد:1.كساني كه معتقد به شكاف عميق هستند. 2.برخي وجود شكاف عميق نسلي را يك توهم و خيال مي دانند كه توسط وسايل ارتباط جمعي تحميل شده است .3.برخي افراد نيز به پيوستگي و تفاضل گزينشي بين نسل هامعتقدند. (صالحي اميري 1387،326)

در مورد شكاف نسلي مطالعات وپژوهش هاي قابل توجهي در ابعاد سياسي ،اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي در كشورهاي مختلف جهان انجام شده است. برخي از محققان و پژوهشگران علوم اجتماعي و مطالعات فرهنگي ،شكاف نسلي رادر حوزه ارزش ها ،نگرش ها ،دين ،ازدواج و… مورد بررسي قرار داده اند،

تحقيقات نشان دادند ،شاخص هاي ميزان نفوذو قدرت اجتماعي در كنار ويژگي هاي فردي مثل سن ، جنسيت ، سطح در آمد ، نوع شغل ، سطح تحصيلات (پهلوان ،1386) ، ارزشهاي مادي وغير مادي، سرمايه اجتماعي، سبک زندگي، ميزان استفاده از فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات، تجددگرايي ، بيگانگي اجتماعي و فاصله اجتماعي(شيرين بيان،1390)، ميزان اوقات فراغت ومهاجرت (عابديني،1385) تاثيرگذار در شكاف نسلي مي باشند.

خاشعي در پژوهش ديگربا عنوان باﻳﺴﺘﻪﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲدرﺳﻴﺎﺳﺖﮔﺬاري رﺳﺎﻧﻪاي ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ، شكاف‌هاي اجتماعي رامورد مطالعه قرار داده است وبا تحليل انواع شكاف‌هاي ساختاري، نگرشي و رفتاري نسل‌هاي مختلف درهريك از مقولات سپهر فرهنگي و رسانه‌اي پرداخته است . گروه‌هاي سني مختلف مصرف‌كنندةگسترده‌اي هستندكه بازار هدف محصولات فرهنگي ورسانه اي شركت‌ها و بنگاه‌هاي رسانه اي را تشكيل مي دهند. مصرف كالاهاي فرهنگي و رسانه‌اي چنان نقش مهمي در سپهر فرهنگي و رسانه‌اي دارد كه زندگي بدون آ نها متصور نيست (پترسون  2006، 57). فناوري هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي از قبيل اينترنت، ماهواره، تلفن همراه و باز يهاي رايانه اي،نه تنها ابزارهايي براي گسترش فرهنگ هستند بلكه خود به مصارف جديد تبديل شد ه اند و به عنوان يك نشانه مصرف مي شوند(گوگين 2006 ، 47). وي متذكر شد فناوري هاي نوين ارتباطي به ويژه اينترنت وتغييرات سريع در اين فناوري ها و نحوة استفاده آن ها و ميزان تغيير كاركرد آن ها سبب تفاوت يا شكاف بين نسل هاي مختلف شده است(خاشعي1390 ،13).

از مهمترين مطالعاتي كه در ساير كشور هاي جهان انجام شده است،پژوهش مربوط به چان و گلدتراپ مي باشد. در اين مطالعات (چان و گلدتراپ 2007 )عواملي كه بر مشاركت و مصرف فرهنگ تاثيرگذار هستندمورد بررسي فرارگرفته،و به نظر مي رسد تكنولوژي به همراه با سبك زندگي وعوامل دموگرافيك تغيير جهت مهمي را در فعاليت ها،رخدادها و محصولات سنتي زندگي مردم به وجودآورده اند. واين تغييرات بر ميزان مصرف كالاهاي فرهنگي تاثير گذار هستند.

يكي ديگر از پژوهش هاي مشابه اي كه در خصوص مصرف كالاهاي فرهنگي انجام شده است پژوهش (ديلي 2008 ) درخصوص فرهنگ خاص (خواندن ادبيات ديدن ازموزه ها و شركت در فعاليت هاي هنري) كه به نظر مي رسدناهمگوني فرهنگي در بين افراد تحصيل كرده براساس زمينه هاي خانوادگي  تا حدودي با هم متفاوت مي باشد.

يكي ديگر از پژوهش هاي مشابه اي كه در خصوص مصرف كالاهاي فرهنگي انجام شده است (تارو 2005 ) در اين پژوهش اين نتيجه به دست مي آيد كه سن نژاد و سطح تحصيلات شاخص هاي تعيين كننده ي ذائقه در مصرف موسيقي هستند.

با توجه به پيشينه مطالعات انجام شده در داخل و خارج كشور مي توان بيان كردمصرف كالاهاي فرهنگي و رسانه اي شيو ه هاي تفكر نسل كنوني را نيز دستخوش تغيير قرار داده است و تغييرات سريع در اين فناوري ها و نحوة استفاده آن ها و ميزان تغيير كاركرد آن ها سبب تفاوت يا شكاف بين نسل هاي مختلف شده است .

شاخص مصرف کالاهای فرهنگی در این تحقیق با 5 سؤال میزان مصرف و استفاده از كالا هاي هنري ، كالا و خدمات  ميراث فرهنگي و گردشگري ، رسانه هاي مكتوب ، رسانه هاي غير مكتوب و استفاده از فضا ي فرهنگي که شامل32 گویه می باشد سنجیده شد. گويه ها شامل ميزان استفاده ازکتاب ، مجله و روزنامه ، تلویزیون ، سینما ، تئاتر، موسیقی،اينترنت،كتابخانه و..بود.

يافته هاي اين تحقيق نشان داد كه میانگین ميزان مصرف كالاهاي فرهنگي ميان نسل جوان با نسل بزرگسال تفاوت معنی داری وجود دارد،بطوري كه می توان گفت ،میانگین ميزان مصرف كالاهاي فرهنگي نسل جوان بیشتر از نسل بزرگسال است.ارزيابي نتايج نشان دادميزان تفاوت واختلاف در مصرف كالاي فرهنگي بين دو نسل در شاخص هاي فاصله سني ،تحصيلات،وضعيت تاهل،ميزان مصرف كالاي هنري وميزان مصرف فضاي فرهنگي وجود دارد.از ميان متغيرهاي مستقل ، بيشترين تفاوت در بين دونسل درميزان مصرف كالاي هنري مي باشد.

همانطوركه درتحقيق نشان داده شده است سن وسطح تحصيلات شاخص‌هاي تعيين كننده ي ذائقه در مصرف كالاها ي هنري هستندكه در حوزه مصرف، سليقه هاي هنري و مصارف فرهنگي از اهميتي ويژه برخوردارند، زيراكالاهاي فرهنگي عناصري اساسي از نظام فرهنگ به شمار مي روند و بنابراين، به ميزان فراوان مي توانند تعيين كننده برخي جهت گيري هاي كلي فرهنگ و تغييرات فرهنگي رخ داده باشند.مسئله ديگر اين است كه رشد و گسترش فزاينده رسانه هاي همگاني، دسترسي به كالاهاي فرهنگي و هنري را روز به روز آسان تر مي سازد. امروزه افراد قادرند به كمك اينترنت به انواع موسيقي، فيلم و آثار ادبي دسترسي داشته باشند. اين مسئله خود باعث مي شود كه افراد مدت زمان بيشتري از اوقات فراغت خود را به اين فعاليت ها اختصاص دهند. ازاين رو شناسايي الگوهاي مصرف در حوزه كالاهاي فرهنگي و هنري و تفاو تهاي معني دار اين الگوها در ميان اقشار و گروه هاي گوناگون اجتماعي راهي مناسب براي مطالعه و شناخت تغييرات اجتماعي و فرهنگي و پيش بيني احتمالي مسير اين تغييرات است.بر اين اساس، در ميان افراد تقابل هايي شكل مي گيردكه منجر به بروز تفاوت هايي در سلايق و موضع گيري هاي آنها در حوزه هاي متفاوت، از جمله درحوزه هنر و زيبايي شناسي، مي شود.اصولااين تفاوت نسلي در هر زماني(به ويژه در شرايط بحراني)خود را درنوع تفكرات ،رفتار ها ،پوشش،تغذيه و جهت گيري هاو…نشان مي دهد.

در يك جمع بندي كلي مي توان گفت كه امروزه با توجه به مصرف كالا هاي فرهنگي جامعه دانشجويان با تفاوت نسلي روبرو شده است. همان طور كه نتايج تحقيق حاضر نشا ن مي دهد ، در خصوص مصرف كالاي هنري و استفاده ازفضاي فرهنگي دو نسل جوان و بزرگسال با يكديگر تفاوت دارند و اين عدم توافق مي تواند نمايانگر تغييردر سبك وشيوه زندگي ودر نتيجه تغير در ارزشهاي اجتماعي و اعتقادي در نسل ها در آينده گردد.اما اين تفاوت ها، به گونه اي نيست كه دو نسل بزرگسال و جوانان را در مقابل هم قرار دهد.

فهرست منابع فارسي:

  1. .آزاد ارمكي ،تقي.(1389).جامعه شناسي ايران:جامعه‌شناسي مناسبات بين نسلي .تهران :نشرعلم.
  2. اینگلهارت؛رونالد.(1373).تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی.ترجمه مریم وتر.تهران :انتشارات کویر.
  3. الياسي ، مجيد و همكاران .(1390).طرح پژوهشي بررسي عوامل مؤثر بر مصرف كالاهاي فرهنگي در بين جوانان .فصلنامه جامعه پژوهي فرهنگي،پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي،سال دوم شماره دوم .
  4. بوردیو ،پیر(1380).نظریه کنش .ترجمه مرتضی مردیها. تهران،انتشارات نقش و نگار.
  5. بلاش، فرهاد.(1387). بررسي تاثير بكارگيري فن آوري اطلاعات و ارتباطات بر شكاف نگرش اخلاقي بين نسلي .پايان نامه كارشناسي ارشدآموزش بزرگسالان، دانشگاه شهيد بهشتي.
  6. پهلوان ، منوچهر.(1386).بررسي عوامل اجتماعي موثر بر تغيير ارزش هاي جوانان، با تاكيد بر مطالعه نسل ها در مازندران .رساله دكتري جامعه شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات .
  7. تراسبی، دیوید.( 1389). اقتصاد و فرهنگ . ترجمه کاظم فرهادی، چاپ چهارم، نشر نی
  8. تاجيك، محمد رضا ( 1383 ). دهه سوم؛ تخمينها و تدبيرها.جلد اول، مركز بررسي هاي استراتژيك رياست جمهوري.
  9. توکل ، محمد و مریم قاضی نژاد.(1385).شکاف نسلی در رویکرد های کلان جامعه شناختی : بررسی و نقد رهیافتهای نسل تاریخی و تضاد با تاکید بر نظرات مانهایم و بوردیو. نامه علوم اجتماعی. شماره ۲۷
  10. .خاشعي ، وحيد .(1390).بايسته هاي اجتماعي در سياستگذاري رسانه اي جمهوري اسلامي .فصلنامه رسانه ،سال بيستم،شماره 4.
  11. رشيدپور ، علي. (1388).طرح پژوهشي بررسي ميزان مصرف كالاهاي فرهنگي در بين دانش آموزان شاهد استان لرستان .مجله مديريت فرهنگي،سال سوم / شماره ششم.
  12. زمانيان، علي .(1378).تغييرات بنيادين نهاد خانواده در چند دهه اخير در ايران .معاونت پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي. چاپ اول.
  13. ساروخاني ، باقروهمكاران .(1388).شكافِ نسلي در خانوادة ايراني ؛ ديدگاه ها و بينش ها. پژوهش نامه علوم اجتماعي ، سال سوم،شماره چهارم،زمستان .
  14. شيرين بيان ، اعظم .(1390). بررسي شکاف نسلي در خانواده ايراني (خانواده هاي شهرستان گرمسار).پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار.
  15. صالحي اميري، سيد رضا.(1387). چالش هاي اجتماعي ايران .تهران : نشر كميل.
  16. عسگري،بهمن.( 1387 ).ایران زادگاه صنایع دستی .نشریه داخلی نمایشگاه آثار خانه هنرمندان کاشان.
  17. عمرائي ، ناصر.(1390).بررسي وضعيت شكاف نسلي واثرتحصيلات برآن(مطالعه موردي شهر كرج).پايان نامه كارشناسي ارشد رشته پژوهش علوم اجتماعي، دانشگاه آزاد اسلامي واحدعلوم وتحقيقات .

منابع انگلیسی:

18.Bourdieu, Pierre.(1993). Acts of Resistance: Against the New Myths of our Time. Cambridge: PolityPress.

19.Bengtson, vernl. And jenifer (1986), Attitudes similarity in Three- generationfamilies, American sociological review, vol. 51. (685-698).

20.Determinants of Generation Gap among Parents and … – EuroJournals

EuroJournals Publishing, Inc. 2010 http://www.eurojournals.com/finance.htm.

21.Goggin, Gerhard (2006),Cell Phone Culture: Mobile Technology in Everyday Life,    London : Routledge.

22.Paterson, Mark (2006). Consumption and Everyday Life, London : Rutledge.

23.Weller, Susie.(2007). Teenagers Citizenship. London: Rutledge.

 

این مطلب در ماهنامه شماره یک جلا – نیاز اندیشه روز منتشر شده است

Hide picture