انقلاب کامپیوتر کوانتومی
اشتباه نکنید، انقلاب بعدی انقلاب هوش مصنوعی (AI) نیست، بلکه انقلاب کامپیوتر کوانتومی است.
امروز مسابقه جدیدی بین ایالات متحده و چین در حال ظهور است که می خواهند به این فناوری جدید دست پیدا کنند و بیهوده نیست:
اگر هوش مصنوعی بتواند رفتار انسان را تقلید کند، کامپیوتر کوانتومی پتانسیل پیش بینی آن را دارد.
کامپیوتر کوانتومی هنوز کاملاً کاربردی نیست، اما در سالهای آتی شاهد ظهور نمونههای اولیه خواهیم بود که میتوانند محدودیتهای آنچه را که ما فکر میکردیم امکان پذیر کنند.
قبلاً در سال 2016، IBM اولین مدل خود را منتشر کرد. گوگل در سال 2021 با ایجاد یک کامپیوتر کوانتومی 127 کیوبیتی پاسخ داد، اما سال بعد توسط IBM و دستگاه 433 کیوبیتی آن کاهش یافت. بدانید که یک محاسبه 300 ثانیه ای که توسط یک کامپیوتر کوانتومی 53 کیوبیتی انجام شود، برای قدرتمندترین کامپیوتر سنتی جهان 15000 سال زمان می برد.
یکی از حوزه هایی که تحت تاثیر انقلاب کوانتومی قرار گرفت، حوزه امنیت است. رمزگذاری RSA پرکاربردترین الگوریتم رمزنگاری در جهان برای تجارت الکترونیک است. در حال حاضر از داده های بانکی شما محافظت می کند و مطمئن باشید به خوبی از آن محافظت می کند. چندین میلیارد سال طول می کشد تا یک کامپیوتر کلاسیک الگوریتم را “شکاف” کند.
مشکل: کامپیوتر کوانتومی آن را در چند ثانیه رمزگشایی می کند.
در حوزه شناختی چطور؟
اگر یک منطقه پیچیده وجود داشته باشد که کامپیوترهای کلاسیک به دیوار برخورد کنند، آن مغز انسان است. میلیاردها اتم که آن را تشکیل می دهند تعداد غیر قابل محاسبه ای از اتصالات عصبی را ایجاد می کنند. غیر قابل محاسبه…
این محدودیت “بنیادی” اکنون زیر سوال رفته است.
ادبیات علمی نشان می دهد که ابزار کوانتومی می تواند واکنش های شناختی خاصی را محاسبه کند. دو مقاله علمی که در سالهای 2016 و 2022 منتشر شدهاند، استدلال میکنند که نظریه تصمیمگیری کوانتومی در توضیح پیشبینی تصمیمات انسانی موفق است.
مطالعه دیگری که در سال 2022 انجام شد، نشان میدهد که ماشینهای بردار پشتیبان کوانتومی میتوانند از الگوریتمهای سنتی در زمینه پیشبینی رفتار انسان بهتر عمل کنند. لازم به ذکر است که این پیشبینیها در حال حاضر فقط واکنشهای شناختی ساده هستند و در توضیح موفقتر از محاسبه واقعی هستند، اما تلاش برای رایانهای که قادر به پیشبینی رفتار باشد، تازه آغاز شده است.
با قابل پیش بینی بودن، رفتار انسان که توسط علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد، اکنون وارد حوزه علوم طبیعی می شود. و زمانی که بتوان «اجتماعی» را محاسبه و پیشبینی کرد، علم اجتماعی دیگر مفید نیست. وقتی نتایج یک انتخابات سال ها قبل مشخص می شود، دانشمندان علوم سیاسی دیگر هیچ فایده ای ندارند. وقتی بهترین سیاست ها توسط ماشینی خطاناپذیر ارائه می شود، دیگر نیازی به رهبران سیاسی نیست. هنگامی که حرکت نیروهای دشمن ماه ها قبل از وقوع آنها پیش بینی می شود، مشاوران نظامی دیگر مهم نیستند.
پس آیا این پایان علوم اجتماعی است؟
خیر علوم اجتماعی به دنبال محاسبه و سپس پیش بینی نیست، بلکه به دنبال درک و سپس انتخاب است. این به علوم اجتماعی بستگی دارد که انتخاب کنند آیا از پیشبینیهای یک کامپیوتر کوانتومی پیروی کنند یا نه و پیامدهای آنها را بر جمعیت تعیین کنند. چه چیزی باید به عنوان حقایق مرتبط تعیین شود، چه پیش بینی باید در نظر گرفته شود؟
بگذار دوباره شروع کنیم.
کارشناس علوم سیاسی برای تغییر نتیجه انتخابات با مردم ارتباط برقرار می کند.
رهبر سیاسی تعیین می کند که کدام شهروندان از «بهترین» سیاست ها عقب مانده اند.
مشاور نظامی برای جلوگیری از قربانی شدن افراد خود از تاکتیک های تعیین شده منحرف می شود.
“بهترین” به سیستمی از ارزش ها بستگی دارد.
این موضوع ذهنی است، چه از یک انسان یا یک ماشین باشد.
و در این ذهنیت است که علم اجتماعی مستقر است.